پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
کاجستان
( پا، دست و غیره ) تو گچ بودن
سر کسی خیلی شلوغ بودن - گرفتار بودن
تملق کسی را گفتن - مجیز کسی را گفتن
کم اهمیت جلوه دادن
یکی را به جان دیگری انداختن
از رمق افتاده - به درد نخور
( موقع خواب ) خواب های خوب ببینی
پرچین شاخ و برگی
به من چه! هر کاری دلت میخواهد بکن!
با دم خود گردو شکستن - از خوشحالی در پوست خود نگنجیدن
تفریحگاه
قایق تفریحی
داستان دارد جالب می شود - قضیه دارد بیخ پیدا می کند
آدم زحمت کش
با زحمت پیش رفتن
( در کاری ) لک و لک کردن - جان کندن
قرار ازدواج گذاشتن
زیر ابروی خود را برداشتن
حق امانت کتاب public lending right
سه شاخه
با سختی ادامه دادن به
شاغول
دوشاخه
مسافرکشی کردن - کرایه کشی کردن
تحت سلطه کسی بودن - جیره خوار کسی بودن
وسع کسی نرسیدن
کسی را سوال پیچ کردن
( غذا - آشامیدنی ) مرتب به کسی دادن - مرتب به کسی تعارف کردن
به کار خود مشغول بودن - کار خود را انجام دادن
چیزی را به روی کسی نیاوردن
وارد سیاست شدن
سیاسی شدن
قر و اطوار ریختن
چوب چوگان
مخ ریاضی ندارم
صندوق صدقات
به دنب کسی چسبیده بودن
رای تاکتیکی
مغبون
نقشه - توطئه - کلک
هفت کفن پوسانده بودن ( محاوره به شوخی )
چیزی را نسبت دادن به
به چیزی خاتمه دادن
مقدم دانستن بر
کسی را در بوتۀ آزمایش قرار دادن
زندانی کردن - به تیمارستان فرستادن
سر جای خود گذاشتن
تخمین زدن - حدس زدن
کنار گذاشتن - نگه داشتن برای - پس انداز کردن - فراموش کردن