پیشنهادهای پویا (٢٢٢)
1 - شکل دادن 2 - کنترل را در دست گرفتن 3 - تشکیل دادن
1 - حکومت خدا بر مردم
1 - تابعه 2 - دنباله رو کسی بودن 3 - رهروان 4 - پیروان
1 - خلا قدرت در حوزه سیاست
1 - سلطنت 2 - فرمانروایی 3 - حکمرانی 4 - حکومت 5 - سلطه
1 - در مقابل 2 - در عوض
1 - دلالت کردن
1 - از گردونه خارج کردن 2 - از بازی خارج کردن
1 - در حال حاضر 2 - هم اکنون 3 - فعلا 4 - در این زمان
1 - بطور قاطع 2 - بطور محکم 3 - بطور پیوسته
1 - طبقه بندی 2 - دسته بندی
1 - زیر سیستم 2 - زیر مجموعه
1 - غیر فعال
1 - بطور پیشدستانه
1 - تبعیدی
1 - تشکیلات حاکم 2 - هیئت حاکمه 3 - حاکمیت
1 - رسیدن به بالا ترین سطح فعالیت 2 - انجام دادن عملی با بیشترین سرعت وبهره وری
1 - دسترسی به دانش پنهان 2 - عقل وراز 3 - فرصتهای جدید
1 - مطابق اخرین فناوری 2 - مدرن ترین 3 - پیشرو 4 - پیشگام
1 - اشتراک رایگان برای مدت کوتاه
1 - کم شدن 2 - کاهش 3 - کاستن
1 - صحبت شد
1 - یک اپلیکیشن برای خرید مواد مورد نیاز از مغازه های اطراف یا محلی است
1 - صحت سنجی 2 - راستی ازمایی 3 - تصدیق کردن چیزی یا کسی
به انواع جرمگیری 1 - در دندان پزشکی 2 - برای سطوح کاشی وموزاییک با اسید . گفته می شود
1 - سطح شوی 2 - لایه بردار
در حوزه سیاسی . 1 - انتقاد شدید 2 - نکوهش شدید
1 - شرور یا شیطانی نشان دادن شخصی یا اشخاصی یا یک جریانی
1 - از اغاز تا پایان
1 - خیلی جالب 2 - very intersting
1 - در زمینه املاک کسی که مالک و مستاجر و یا خریدار ملک ومالک را با هم اشنا می کند
1 - عدد 2 - رقم 3 - شکل
1 - لامپ نشانگر
1 - پول پیش برای اجاره خانه 2 - رهن
1 - دودکش
1 - باش 2 - بودن
1 - یعنی اگر کسی شما را در اینستاگرام و. . . فالو کرد شما هم بطور متقابل او را فالو می کنید
1 - ادم مهم در میان افراد پولدار و دارای قدرت 2 - از خواستگاه اجتماعی اعیان واشراف 3 - طبقه ممتاز پول دار
1 - بصورت پایانی
1 - بطور غیر قابل درمان پذیر
1 - بطور درمان پذیر
1 - کشتی فضایی
1 - نسبت تصویر 2 - نسبت ابعادی
1 - رمزگشایی شده
1 - علم ازمون وخطا در حوزه دانش 2 - دانش تجربی 3 - ازمایشگاهی 4 - مترادف ( experimental )
1 - امنیت و حفاظت دیتا و یا اطلاعات دیجیتال در فضای اینترنت .
1 - رویکرد معمول 2 - هنجار 3 - روال عادی 4 - یک استاندارد 5 - مرسوم 6 - عادی
1 - متولد شدن 2 - ظهور کردن
1 - topic 2 - موضوع 3 - بحث و گفتگو در مورد قضیه ای
1 - مترادف واژ هfacinate 2 - شیفته شدن 3 - جذب شدن