exiled

جمله های نمونه

1. exiled russians who live in america
روس های جلای وطن کرده که در امریکا زندگی می کنند

2. the exiled leader
رهبر تبعیدی (تبعید شده)

3. they exiled all their opponents
همه ی مخالفان خود را تبعید کردند.

4. . . . especially those exiled from their soil
. . . علی الخصوص غریبان خاک

5. my ancestors were exiled from lorestan to kashan
اجداد من از لرستان به کاشان تبعید شدند.

6. the spiritual home of exiled persians
منزلگاه معنوی ایرانیان در قربت

7. new york became a magnet for exiled artists
نیویورک آهن ربایی برای جلب هنرمندان تبعیدی شد.

8. The king exiled one of his official for murder.
[ترجمه گوگل]پادشاه یکی از مقامات خود را به جرم قتل تبعید کرد
[ترجمه ترگمان]پادشاه یکی از official رو به خاطر قتل تبعید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has been exiled from the first team and forced to play in third team matches.
[ترجمه گوگل]او از تیم اول تبعید شده و مجبور به بازی در مسابقات تیم سوم شده است
[ترجمه ترگمان]او از تیم اول تبعید شده است و مجبور است در بازی های تیمی سوم بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tamir, one of several sons of the exiled ruler, vowed he would liberate his country from the tyrant.
[ترجمه گوگل]تامیر، یکی از چندین پسر حاکم تبعیدی، عهد کرد که کشورش را از دست ظالم آزاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]تامیر، یکی از چندین پسر حاکم تبعیدی، قول داد که کشور خود را از ظالم آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was exiled from his country.
[ترجمه گوگل]از کشورش تبعید شد
[ترجمه ترگمان]او از کشورش تبعید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were exiled from their homes during the war.
[ترجمه گوگل]آنها در طول جنگ از خانه و کاشانه خود تبعید شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در طی جنگ از خانه های خود تبعید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Several of the leaders were arrested and exiled to France.
[ترجمه شان] شمار زیادی از رهبران دستگیر ، و به فرانسه تبعید شدند.
|
[ترجمه گوگل]تعدادی از رهبران دستگیر و به فرانسه تبعید شدند
[ترجمه ترگمان]چند تن از رهبران دستگیر و به فرانسه تبعید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was exiled from his native land.
[ترجمه مرجان] او را از سرزمین مادری اش تبعید کردند.
|
[ترجمه گوگل]از سرزمین مادری اش تبعید شد
[ترجمه ترگمان]او از سرزمین his تبعید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Larry was exiled to a distant land.
[ترجمه گوگل]لری به سرزمینی دور تبعید شد
[ترجمه ترگمان]لری به سرزمین دوردستی تبعید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Jack was exiled for political reasons.
[ترجمه گوگل]جک به دلایل سیاسی تبعید شد
[ترجمه ترگمان]جک به دلایل سیاسی تبعید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• banished

پیشنهاد کاربران

بپرس