تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Divert your landline number to your mobile phone تلفن ثابت را به موبایل دایورت کردن تغییر دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Convert my account to a savings account تغییر حساب به پس انداز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

A promise made. Is a debt to be paid قولی که داده میشه قرضیه که باید ادا بشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بسرعت درس راقاپیدنBright pupils seized the le ssons quickly.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Your reputation preceded you آوازه ات پیچیده ( یعنی زودتر از خودت اومد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

He inherited poverty from his parents that they had inherited from their own parents وارث فقر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Give _grant_donate

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

My daughter is competent to choose a field in the entrance exam. مجاز به انتخاب رشته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

We continue to stand for our blue teamاینجا معنی طرفدار بودن U. N stands for united Nations اینجا معنی نشانه بودن میدهد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stunning picture تصویر مدهوش کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cross out the circle of deceitful friends حلقه دوستان دغل را خط بزن ( ول کن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Unfortunately

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

OH signifies surprise اه دلالت دارد بر تعجب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Signify معنی دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Beckon اشاره کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Take serious steps to carry out the ongoing works قدمهای جدی بردارید برای انجام دادن کارهای جاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Bring together =مونتاژ کردن Gather together =جمع آوری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Assemble جمع آوری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Calling ghost احضار روح

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

In accordance to the powers that granted to me as a representative of municipality. I declare you husband and wife

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Confirm تاییدکردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Your exemplary page encourages everyone to follow through the web

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Not allowing راه ندادن به

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Worthy of imitation سزاوار تقلید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

From this date onward ازین تاریخ به بعد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

The two bullies always pick on the smaller and weaker kids دوتا قلدرخان همیشه بچه های کوچکتر و ضعیفتر را اذیت میکنن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

کله خر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Prior to پیش ازاینکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرضی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

No entreaty التماس نکن!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Exhaust تمام کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Impose تحمیل کردن وادارکردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Do sustain your optimism during this crisis. This is the last thing I can say about. آخرین چیزی که میتونم درباره اش بگم اینه که در طول بحران خوش بینی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در سریال ومپایر دایریز دیمن به استفان پیام میدهElina is AWOL. need help

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

My nonchalant behavior toward his retirement caused my family made another decision رفتار سهل انگارانه من نسبت به بازنشستگی او باعث شد خانواده ام تصم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فوق دیپلم associate

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Some objects contract when cold and expand when warmبعض اجسام با سرما منقبض وبا گرما منبسط میشن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

The contract between you and your Afghan workers must be implemented before their departure to their country قرارداد بین تو و کارگران افغانت باید قبل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Peter was reluctant to speak about his uncle who had long since departed پیتر بی میل بود برای صحبت درباره عمویش که مدتها پیش رهسپار ( خانه ابدی ) شده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The messengers came to redeem nations from the sins پیامبران برای نجات ملت ها از گناهان آمدند. اینجا معنی کلمه نجات دادن میشه. I try to redeem the m ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thrifty اقتصادی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Go and bring رفتن و آوردن همچنین کلمه دیگری میشه گفت retrieve

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Fetch رفتن و آوردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سو استفاده misuse

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اabandonment the only way to solve the problems. . . . . . my friend said دوستم گفت رها کردن تنها راه حل مشکلاته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

My new Buick was sent to the factory because of steering defect. بیوک تازه من به دلیل نقص فرمان به کارخانه عودت داده شد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Launch a website راه اندازی یه وبسایت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

My son was sent to compulsory military service this June پسرم همین ماه ژوئن به خدمت سربازی اجباری اعزام شد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Give up تسلیم شدن