pack animal

/ˈpækˈænəml̩//pækˈænɪml̩/

معنی: چهارپا، حیوان باربر
معانی دیگر: چهارپا، حیوان باربر

جمله های نمونه

1. Any pack animals the adventurers have may get restless and skittish.
[ترجمه گوگل]هر حیوانی که ماجراجویان داشته باشند ممکن است بیقرار و بی قرار شوند
[ترجمه ترگمان]هر حیواناتی که ماجراجویی داشته باشند ممکن است بی قرار و رم باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her steward walked from the place where the pack animals were tethered, a paper parasol in one hand.
[ترجمه گوگل]مهماندار او از محلی که حیوانات بارکش را بسته بودند، در حالی که یک چتر کاغذی در یک دست داشت، راه افتاد
[ترجمه ترگمان]مباشر او از محلی که حیوانات گله بسته بودند و یک چتر آفتابی در دست داشت راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are no porters or pack animals in the region, and so all supplies were ferried in by regular helicopter deliveries.
[ترجمه گوگل]هیچ باربر یا حیوان باربری در منطقه وجود ندارد، و بنابراین تمام آذوقه ها با حمل و نقل منظم هلی کوپتر انجام می شد
[ترجمه ترگمان]هیچ باربر یا حیوان بارکش در منطقه وجود ندارد و بنابراین همه منابع از طریق تحویل منظم هلیکوپتر به آنجا منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A mule is usually used as a pack animal.
[ترجمه گوگل]معمولاً از قاطر به عنوان حیوان بارکش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]قاطر معمولا به عنوان حیوان بارکش استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The findings throw fresh light on the camel's former popularity both as pack animal and military mount.
[ترجمه گوگل]این یافته‌ها، محبوبیت سابق این شتر را هم به‌عنوان حیوان بارکش و هم به عنوان کوه نظامی روشن می‌کند
[ترجمه ترگمان]این یافته ها، محبوبیت سابق شتر را هم به عنوان اسب بارکش و هم به عنوان اسب بارکش، در نظر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The man was at the far end of a line of slowly moving pack animals, and he had not noticed anything.
[ترجمه گوگل]مرد در انتهای صفی از حیوانات بارکش بود که به آرامی در حال حرکت بودند و چیزی متوجه نشده بود
[ترجمه ترگمان]مرد در انتهای طنابی بود که به آرامی دسته حیوانات را حرکت می داد و او متوجه چیزی نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I can't over emphasize how important that is to a pack animal.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بیش از حد تأکید کنم که چقدر برای یک حیوان بارکش مهم است
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم بیش از حد تاکید کنم که این موضوع چقدر برای یک حیوان مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چهارپا (اسم)
all fours, beast, pack animal

حیوان باربر (اسم)
pack animal

انگلیسی به انگلیسی

• beat of burden, animal used to carry cargo
a pack animal is an animal such as a horse or donkey that is used to carry things on journeys.

پیشنهاد کاربران

حیوان باری/بارکش
Any domesticated animal used by humans to carry goods and materials.
حیواناتی که به صورت دسته جمعی زندگی و شکار می کنند
حیوانات اجتماعی

بپرس