پیشنهادهای محمدشفیعی (٦٢٧)
مقداری کم
برخی مواقع
In good and healthy form
Terminator نابودگر
بعد از کلمهwhetherبایدto می نوشتم که جا افتاد
Conformity تصدیق تطابق
Something that causes delay or resistance
I'm in a dilemma whether study my lessons or write my essay. معضل و دوراهی
Difficulty مشکل سخت . دوراهی
A man s belly is his enemy
It doesn't make sense باعقل جور در نمی آید
Meaningless چرت و بی معنی مثلا میگن یارو شعر میگه چرت میگه
جای من پشت میز کجاست
کی میپزه؟
کی هزینه آن را میپردازه؟
What to me?
کی اومد؟یا کیا اومدن؟
تو درحال اشاره کردن به چه کسانی هستی
چه کسانی مرجع شما هستند
Avoid fleeing your responsibility دوری کن از فرار از مسولیتت
که اینطور نیست
که به نمایش در می آید
What a pleasure
سوسوزن_درخشنده
به طور درخشان
از شادی برق زد
A gleam of hope shone in our hearts درخشش بارقه امید
Get rid of strangers who have a gleam in their eyes دوری کن از غریبه هایی که چشمانشان درخشش دارند
Glint درخشش
Mullah
Reduce to the poverty فقیر کردن بی خاصیت کردن
Misrepresent بد نشان دادن
مالک اشیای رهاشده
اعلام رهاکردن چیزی
No pain. no gain نابرده رنج گنج میسر نشود
Reduce unpleasantness تسکین دادن راحت کردن کاستن ناخوشایندی ها
Assess ارزیابی کردن
Evaluateارزیابی کردن
On the verge of worker's day. We went to visit the exemplary worker'
Audience حضار
هرگاه شرایط ایجاب میکند
وقتی او داشت در ایران تور برگزار میکرد
عبادت تو
لباست را ستایش میکنم
Went in person and resolved the issue حضوری رفتم مورد را حل کردم
بزن به چاک
او از حرفهای شما رنجید
مال شما بخوبی مال او نیست
دایره لغت شما محدود است
ظرفیت خازنی بدن