تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم معلول: ناتمام، نا تمامی و کمبود هر چیز. * در فلسفه هم به چیزی که پدید آمدنش چیز دیگری انگیزه اش باشد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ابداع: آفرینش، پدیده تازه، پدیدهای نو.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم کی: * پیشوند نام شاهنشاهان باستانی ایران زمین مانند کیخسرو، کیقباد. * چه زمان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مرتبط: پیوند دار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ایزو تریسم: آموزش ها و آموزه های درونی، مانند آموزشهایی که فداییان اسماعیلی در دوران خداوندان الموت برای کشتن و نابودی دشمنان شان می دیدند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تاثیرات: واژه ای اربی و در فارسی با پیامدها، دگرگونی ها برابری دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم گنوسیسم: شناخت بینش های آیینی ( دینی )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مورد بررسی: در زمینه بازنگری، در راستای بازبینی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم واحدیت: یکتایی، یگانگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مسایل: پرسشهای سخت، گرفتاری های خانواده یا کاری.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مرکوب: سواری دهنده مانند اسب، الاغ، شتر، خودرو های گوناگون، هواپیما و کشتی و غیره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم در حال: دارد، مانند در حال کار کردن ست یعنی دارد کار می کند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حملات: در ادبیات تندگویی ها هم معنی می دهد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عدم تکامل: اندیشه، توسعه و رشد نارس. اندیشه یا توسعه یا رشدی که رسیده نشده ست.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ابعاد واژه ای اربی و جمع بعد که در فارسی با دورها و پیرامون ها هم برابری دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم عبارات: سخنان، سخن ها، گزاره ها، نوشته ها.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم قابل: شایستگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم متون: نوشتارها، نویسه ها، نوشته ها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مادی: اگه همراه با جهان یا بدن بیاد معنی خاکی می دهد مانند جهان مادی یعنی جهان خاکی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مادی: هنگامی که با بدن همرا باشد خاکی معنی می دهد مانند: بدن مادی یعنی بدن خاکی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تصویری: نگاری، نگار گری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم روحانی:* آیین یار جان دار در برابر جسمانی یعنی بدن دار.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم بالقوه: بانیرو، به نیرو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تجربه: آزمایش، بیازماید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم پیش فرض: انگاره، پیش پنداری، پیش گمانی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم نظریات: واژه ای اربی و جمع نظر که در فارسی با دیدگاه ها برابری دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رقعی: نمی دانم چه اسراری بر آوردن واژه های اربی ست، چرا اندازه کتاب را رقعی می نویسن ولی حاضر نیستند به فارسی بنویسند اندازه نامه که به گفته ی ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تشبیات: همانند گری ها، مانند کردن ها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم لذت: شادمانی، خشنودی، خوشحال کننده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اتهام: بدگمانی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مختل: درگیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم منابع: آغازه ها، سرچشمه ها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مفهوم: روشن سازی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مفهوم: درون نگری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم موضع گیری: جبهه گیری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم علیه: در برابر عَلیّه: بزرگ، بزرگوار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم تناسخ: باز گشت جان از تن مرده به تن دیگری در همین جهان. به زبان ساده تر نرفتن جان به جهان واپسین، که این باور با باور داشتن رستاخیز و روز بر ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم متهم: بد گمان شده.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

سلیم حمله: دیده شدن ناگهانی یک نشانه.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اثر: رد گذار، رد یابی، نشان یابی، نوشتار، نوشته. که جمعش آثار به معنی رد یابها، رد گذارها، نشان یابها، نوشتارها، نوشته ها.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ارتباط: همرسانی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم احتمال: شاید، ممکن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلیم استدلال: برداشت، گواهی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اشاره دارد: نشالن دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مستدیر: هر چیز همواری که گرد باشد مانند زمین گرد، میز گرد یا میدان ها که در قدیم فلکه می گفتیم.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مدور: دور گردان، گرداننده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مستدیر: هر چیز همواری که گرد باشد مانند یک زمین گرد، میز گرد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مستدیر: هموار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم گرو: سپرده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلیم گروگان: * جمع گرو یعنی سپرده های ناپایدار�لحظه ای�، گرو ها، چیزهایی که برای مدتی ناپایدار پیش کسی می سپاریم. * گیر افتاده، به دام افتاده در برا ...