پیشنهادهای karim hosseni (١,١٧١)
سلیم کون و فساد: بودن و نابود شدن، پیدایی و تباهی.
سلیم عرض: آشکاری و پیدایی، درازا
سلیم از جهت: از برای، برای
سلیم بدعتگزاران: نو آوران خدا نشناس
سلیم مشترک: یکی، همگانی
سلیم وجوه: واژه ای اربی و در فارسی با راه و روش برابری دارد.
سلیم تحریم: باز داشته
سلیم مجاز: پسندیده، خوب دانستن
سلیم کافران: بی دینان، خدا نشناسان
سلیم ماموران: برگزیدگان، گماشتگان
سلیم ماموران: گماشتگان
سلیم درک: در جاهایی هم آگاهی معنی می دهد.
سلیم مویدین واژه ای اربی و جمع موید ست که در فارسی با پشتیبانان و استوار کنندگان برابری دارد.
سلیم عدد زوج: شماره های دوتایی یا شمار های دوتایی که دو تا دو تا فزونی می یابند.
سلیم زوج: دو تایی ها
سلیم ثوابهای اخروی: نیکی های واپسین روز یا نیکی های جهان دیگر
سلیم تفاضل: پیشی گرفتن، برتری جستن از یکدیگر
سلیم ابداع: آفرینش
سلیم مٌبدِع: آفریننده، سازنده مٌبدَع: آفریده شده، ساخته شده
سلیم علی رغم: با وجودیکه، با اینکه
سلیم افق نفس: دور دستهای آفر ینش
سلیم سیاره: ستارگان بی نور آسمان که در گردونه خورشیدی در بر دارنده نه سیاره اند: * تیر * ناهید * زمین * بهرام *اورمزد * کیوان *اورانوس *نپتون *پلوتون
سلیم افلاک: از آنجایی که همه ی ستارگان و سیارگان و کهکشانها و راه شیری در چرخشند می توانیم آنرا به گردونه های سپهر معنی کنیم.
سلیم افلاک: گردون های سپهر
سلیم جواهر: که همان واژه فارسی گواهر ست، بودن ها، وجودها معنی دارد.
سلیم انبعات: واژه ای اربی و جمع بعث که در فارسی با برانگیخته شدگان برابری دارد.
سلیم نفس کل: همه ی جان، همه ی سرشت
سلیم ایسیّات: در کتاب کشف المحجوب ابو یعقوب سجستانی این واژه را موجودات معنی کرده ست.
سلیم اَیس: در کتاب کشف المحجوب ابو یعقوب سجستانی آنرا شئ معنی کرده ست. و در برابرش لَیس یعنی لا شئ را آورده ست.
سلیم مبدع: آفرینش تازه
سلیم مبدع: آفریده تازه
سلیم تتبعات: واژه ای اربی و جمع تتبع که در فارسی برابر اش با پژوهش ها ست.
سلیم انتشارات: پخش کننده مانند نویسی نوشتارها.
سلیم انتشارات: واژه ای اربی و در فارسی با پراکنده سازان نوشتارها برابری دارد.
سلیم حسن نظر: خوش نگری، خوش بینی
سلیم مقدمه: آغاز نامه
سلیم طرحی: جلوه ای، نشانه ای
سلیم طرح: جلوه
سلیم نشریه: واژه ای اربی و برابری اش در فارسی گرد نامه ست یعنی گرد آورنده چند یا چندین نامه در یکجا مانند روزنامه، هفته نامه، ماهنامه، فصلنامه و گاهن ...
سلیم ارجع: بهتر، درست
سلیم چاپ: وقتی دبستانی بودیم به بچه هایی که از روی یکی دیگر می نوشت یا نقاشی می کرد می گفتیم فلانی چاپ می کنه، یعنی مانند نویسی یا مانند نگاری می کند.
سلیم کافی: بی نیاز، بی نیازی
سلیم املا: درست نوشتن
سلیم لغوی: واژه شناسی
سلیم ملاحظات: واژه ای اربی و جمع ملاحظه که در فارسی برابر با نگرش ها ست.
سلیم چاپ: مانند نویسی ماشینی، مانند نویسی رایانه ای
سلیم جالب توجه: گیرا، گیرایی
سلیم منحصر بفرد: بی مانند، یگانه
سلیم انتشار: واژه ای اربی و جمع نشر که در فارسی برابری اش پراکنش و گسترش ست.
سلیم میکرو فیلم: واژه ای فرانسوی که در فارسی برابری اش ریز نمایه ست، که این ریز نمایه از سند ها و نوشتارها گرفته می شود و بعد در اندازه های گوناگون ب ...