تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Fire: اخراج کردن Need to fire this guy. No customer service skills. باید اخراجش کنم. اصلا کار بلد نیست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث رسوب در رگ ها و عروق می شوند. )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

رنگ، PH ( تجزیه کامل ادرار ) بو، توده های متراکم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

پهنای گلبول قرمز در منحنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

M/E در پزشکی به معنای نسبت سلول های زاینده گلبول سفید به قرمز است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

وزن متوسط هموگلوبین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حجم متوسط هموگلوبین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

درصد پلاکت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حجم متوسط پلاکت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های قرمز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

شمارش پلاکت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حجم متوسط گلبول های قرمز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

هماتوکریت ( درصد گلبول های قرمز در خون )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئیس گیلبرت است که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

واقعیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. موّاج، پرپیچ و تاب ۲. لباس چین دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( خاک و مانند آن ) تورب دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اردک ماهی خوار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه زدن، دور ( کسی ) جمع شدن ۳. به ستوه آوردن، دست از سر ( کسی ) برنداشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

زار زار گریه کردن مثل ابر بهار گریه کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حق صحبت داشتن Only members would be given the floor. فقط اعضا حق صحبت دارند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

تقلید ناقصی از The wine that is made and sold here is a pale imitation of the original wine. شرابی که اینجا می سازند و می فروشند تقلید ناقصی است از ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

چوب مصنوعی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خود را غرق کاری کردن خود را وقف کاری کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

به سرعت Her health has improved in leaps and bounds. وضع سلامتش به سرعت رو به بهبود است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( اسب ) از روی مانع پراندن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

قلب کسی ریختن My heart leaped when I saw Sami at the airport. وقتی سامی را در فرودگاه دیدم، قلبم ریخت.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

به چیزی تکیه دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، تیغه کشیدن، دیوار کشیدن ۲. گرفتن ( سوراخ و مانند آن )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( با تیغه کشیدن ) جدا کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

در توان انسان در حد مقدورات انسان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

درّه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( چیزی را ) تأمین کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گربهٔ بی دُم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

عادت کردن، جا افتادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

Take a ( hard / nasty ) knock بد آوردن، بدشانسی آوردن، ضربه خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شادروان، خدابیامرز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

پسر، جوان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به کسی پریدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نردبان ترقی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مسابقهٔ دوره ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ( به انگلیسی: Victorian era ) ، دورهٔ اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا و اوج امپراتوری بریتانیا بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

بیش از حد متمدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٨

۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکار، نهفته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

این طرف، این سو