پیشنهاد
٥٠

تحت محدود کننده تحریک

پیشنهاد
٥٠

محدود کننده و حفاظت ولت - هرتز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

بزرگی ولتاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

سقوط ولتاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

فرکانس ولتاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

زاویه فاز ولتاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

چرخش فاز ولتاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢٥

در رشته مهندسی برق یعنی: اثر زنر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

تنظیم کننده ولتاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

بهت اطمینان می دهم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

رد کردن پیشنهادی که دوستش نداری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢٠

حرفتو باور نمی کنم حرفت خریدار نداره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

هر طور راحتی هر طور که مایلی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

فکر کنم بهتره که بریم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

آدم مرموز، آدم تودار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

least of all: چه برسد به، مخصوصاً، به خصوص

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

دیر شکوفاشده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١١

بی اثر زیاد خوب نیست بیهوده زیاد نتیجه نمی دهد بی ثمر ناکارآمد غیر مولد ضعیف ناتوان ناکافی بِلا استفاده غیر فعال بی ارزش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

شما سه نفر

پیشنهاد
٣٨

استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

در شرایط اضطراری

پیشنهاد
٣٨

استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

❌نداشتن هیچ گونه ایده ای ✅ ندانستن Example: You have no idea how difficult it is to live alone. ❌ تو هیچ ایده ای نداری که تنها زندگی کردن چقدر سخت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

❌ وقت داشتن ✅ حوصله داشتن Example: I have no time for such people. ❌ برای اینجور آدمها وقتی ندارم. ✅ حوصلۀ اینجور آدمها را ندارم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٧

❌ متأسف بودن ✅ معذرت خواستن Example: I am sorry for being late. ❌ متأسفم که دیر آمدم. ✅ معذرت می خواهم که در آمدم.

پیشنهاد
٥٠

❌ چون. . . . معنی اش این است که. . . ✅ چون. . . . دلیلی ندارد که. . . Example: Just because it's the weekend doesn't mean there's no work to do! ❌ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

📌 توجه کنید که by در جملات زیر کاربردی شبیه according to دارد و اگر مترجمی نتواند به این موضوع پی ببرد، ترجمه ای نادرست بدست می دهد. معادل های فار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

نقش: قید ( adverb ) 🔅 ترجمه: شما هم فکر می کنید می شود �احتمالا�!؟ 🔅توضیحِ بیشتر: possibly در جمله های منفی یعنی �به هیچ وجه، اصلا، اصلا و ابداً، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �با خوشی، کامروایانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت صفتیِ آن �pleasant� است به معنیِ �لذیذ، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢٠

نقش: صفت ( adjective ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �فضیلت مندانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت اسمیِ آن می شود �virtue� به معنایِ �فضیلت� E ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 توضیح: به مفهومِ �قرار داشتن روی چیزی به گونه ای که تا حدودی حالت پوشش داشته باشد� Example: He came in with his ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 برابرنهاد: در آن طرف، در مسافتی دورتر، آنسوی. . . Example ( 1 ) : The Smiths live over that hill. مثال ( 1 ) : خ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٧

📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: زیادتر یا کمتر Example: I want two pounds of apples, but I don't mind if it is a little over or under. مثال: یک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٧

📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: یک بار دیگر Example: He then told the story over again. مثال: یک بار دیگر داستان را تعریف کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢٠

I feel it my bones. از ته دل حسش می کنم. در اعماق وجودم حسش می کنم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

پوست و استخوان بودن You are a bag of bones. پوست و استخونی، نحیف و لاغری

پیشنهاد
١١

ازت دلخورم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

فرد گربه دوست The ailurophile's home was a feline paradise. - خانه ی فرد گربه دوست بهشت گربه ها بود. The ailurophile's passion for cats extended ...

پیشنهاد
١٥

همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس مرئوس نیست، همه تیم سارند و هیچ کس سرباز نیست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

Customer Lifetime Value ( CLV ) : ارزش مشتری برای مدت زمان زندگی، مجموعه از درآمدی که یک مشتری به طول عمر خود برای یک شرکت ایجاد می کند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٩

Supply Chain Management ( SCM ) : مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت فرآیندها و جریان اطلاعات مرتبط با تأمین مواد اولیه، تولید، و توزیع محصولات

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب مشتریان برای یک برند خاص برای خرید محصولات یا خدمات

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات در بازار موجود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٩

اتحاد استراتژیک، توافقی بین دو یا چند شرکت برای اشتراک منافع و منابع به منظور دستیابی به اهداف مشترک

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٩

تقسیم بازار، دسته بندی مشتریان بر اساس ویژگی های مشترک مانند سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی و علایق

پیشنهاد
١١

Cross - Cultural Communication: ارتباطات فرهنگی، مهارت ارتباطی که افراد برای ارتباط موثر با افراد از فرهنگ ها و زبان های مختلف نیاز دارند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

زنجیره تأمین، فرآیند تولید و توزیع محصولات از تامین مواد اولیه تا تحویل به مشتریان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

B2B: کسب و کار، فرایند خرید و فروش محصولات یا خدمات بین شرکت ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

جریان نقدینگی، مقدار پولی است که واردات و خروجات یک شرکت در طول یک دوره زمانی ( معمولاً یک ماه یا یک سال ) را نشان می دهد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

نقطه تسویه، زمانی است که درآمد و هزینه ها برابر می شوند و سود یا زیان صفر می شود.