پیشنهادهای kianush tafi (١٢٥)
دست یافتن به؛be armed with
to be involved with فعال بودن در ( زمینه ) فعالیت داشتن در ( زمینه )
ردیف شغلی
تامین
ارائه دادن
بررسی کردن
پیشاهنگ، پرچمدار، پیشرو، پیشگام
گنجاندن
فعالیت
زودهنگام
تعیین کردن/شدن Consulting hours were staffed by several STG staff members
تربیت، building out an instructional force within an institution
اضافی
هویت زدایی، شناسایی زدایی
قواعد نام گذاری؛ در برنامه نویسی
محرمانه سازی، محرمانگی
برآورد ( هزینه ) کردن
در تماس بودن
مجذوب کردن The digital world, which currently consumes a multitude of users دنیای دیجیتال در حال حاضر کاربران بسیاری را مجذوب خود می کند.
تشخیص دادن
کف جامعه؛سطح جامعه : society’s palm
رابط سازمانی
متخصص اطلاعات
غیرقابل انجام، دست نیافتنی
بکار گرفتن
قابل فهم
تهیه کردن
دروس بازنگری شده:remixed lessons
به رسمیت شناختن: to be officially branded
آمادگی ( خود را اعلام کردن )
شناسایی شدن
گرد هم آمدن
برپایی
برپا کردن
رتبه بندی، سازمان دهی، برنامه ریزی
پژوهش پیمایشی
بواسطه ی : a product of
دارای جایگاه بودن
داشتن
تشریح
تبلیغاتی، ترویجی، توسعه ای، فوق برنامه
خیلی حساب شده
انگیزه
نمود پیدا کردن
گروه آموزشی :degree department
عزم جدی
زمان بر : intense time
more general purpose :هدف بزرگ تر و کلی تر
ایجاد
تناقض