پیشنهادهای عارف طاهری (٥٩٨)
برازین = بسیار زینت دادن برازیدن = بسیار آزیدن در کاربن برازین از بر آزین ( بسیار زیبا ) که به دلیل برچین / برداشت و . . . . صفت فاعلی بخود میگیرد => ...
برازین = بر آزین= بسیار زینت دادن ( بر در اینجا نشان اقدام بالا و فوری میباشد ) برازیدن = بر آزیدن = بسیار صاف و راحت ( کنایه از خوب و مناسب ) در ک ...
برازین = بسیار زینت دادن برازیدن = بسیار آزیدن در کاربن برازین از بر آزین ( بسیار زیبا ) که به دلیل برچین / برداشت و . . . . صفت فاعلی بخود میگیرد => ...
شتافت - - > شتاختن = ش تاختن پنافت - - > پناختن با دگرش پ به ب داریم = بنافتن که واژه پناخ / پناف و => ناف از آن بدست می آید بنافتن = بنافت یعن ...
گاهی می اندیشم که چرا در فرهنگستان فارسی جایی برای من نیست واژه قریب از گریب آمده که آنرا در گریبان داریم یعنی بسیار جذب و نزدیک گریب از میخت گ ری ...
واژه پسین برای عصر زیبا نیست یعنی به بعد و گذر از چیزی اشاره شده اما نگفته پس از چی؟؟؟؟ اگر بخواهیم واژه شناسی دقیق از عصر داشته باشیم باید از معاص ...
فاکتور از فکت آمده ؛ امروزه در برنامه های تلویزیونی فکت را دلیل مینامند ؛ خب چرا دلیل؟؟؟؟ فکت از fact آمده مانند تابع فاکتوریل ( factorial ) که با ف ...
در یکی از پست ها آقای باقری یه اشاره تقریبی به گربه داشتند اما ایراداتی هم دارد ؛ ایشان گربه را رباینده طعمه دانستند که حواب تقریبا درست است اما . . ...
واژه های زیادی برای این مورد هست که دوستان آوردند اما اگر بخواهیم برای همه ویچ و مشتقات آن مثال یکدست تری بزنم اینگونه می باشد تعریف = واشَن ( شَن ی ...
چرا در زبان های ایرانی به کلیه ، قلوه نیز میگویند؟؟؟ کلیه از کُل آمده در اینجا یعنی تماما = کلا / خب کُل / کِل / کَل/ / کال اشاره به خشکی و جایگاه / ...
چرا در زبان های ایرانی به کلیه ، قلوه نیز میگویند؟؟؟ کلیه از کُل آمده در اینجا یعنی تماما = کلا / خب کُل / کِل / کَل/ / کال اشاره به خشکی و جایگاه / ...
دوستی که نوشتند در زبان لارستانی و جنوب فارس به فلاخن اشکندیر میگویند باید بگویم اشکندیر = اش کند یر = اِش یا همان اَش یعنی بیرون ؛ در اشک = اَش کَ = ...
اون کابوک که دوستمان انرا برابر اشیانه دانستند از ریشه کَپ / کاپ = cup امده و در کاپشن / کاپیتان / کافور / کپشن / کف / غار کف / کفن / کفر / کافر / گب ...
اون کابوک که دوستمان انرا برابر اشیانه دانستند از ریشه کَپ / کاپ = cup امده و در کاپشن / کاپیتان / کافور / کپشن / کف / غار کف / کفن / کفر / کافر / گب ...
دفتر همانطور که دوستان گفتند از دیپ و دب / دبیر / دپ آمده و برابر لاتین آن deep است یعنی عمق دار و حک شده ؛ کاری که در نوشتن انجام میشود حک واژه است ...
آنچه دیگرا ن میگویند سنا = نور ، روشنایی ثنا = حمد و سپاس و نیایش و . . . یسنا را برخی یشنا هم گفتند و گفتند از یشت آمده خب یشت چیست و با چه واژه ا ...
آنچه دیگرا ن میگویند سنا = نور ، روشنایی ثنا = حمد و سپاس و نیایش و . . . یسنا را برخی یشنا هم گفتند و گفتند از یشت آمده خب یشت چیست و با چه واژه ا ...
jacket یا جاکت / ژاکت از دو بخش ساخته شده = جا/ژا کت بخش دوم آن که پیداست به کت اشاره دارد یعنی مفاهمی چون بزرگی / دستور / پوشاندن = برابر لاتین با c ...
البته ظرف از واژه ژرف آمده یعنی گود و عمیق و در ظرفیت اشاره به گودی و عمق مطلب دارد تنگ و توان هم که پیشتر گفته بودم نیز همچنان زیباست
جناب پادپان شما همه چیز را جز این مورد درست گفتید فرهیخته = فر هیختن = فر هیخته / ریخته = از آهیختن آمده یعنی تشکیل شده = کشیدن ( منظور ساختن بوده ...
پیشتر صحبت کرده بودم که واج ث برابر لاتین با th دارد یعنی هر جا ث دیدید بدانید این واژه ایرانیست خب امروز میریم سراغ واژه یابی مبعث / بعثت / بعث در ...
اکنون / کنون و . . . . . از چه ساخته شدند؟؟؟ و چرا معنای حالا را میدهند؟؟؟ برای حالا برخی واژه های ایدر / ایدون را نیز پشنهاد میدهند و البته که در گ ...
پنجره / پنچر / چریدن / چراییدن / پنداشتن / پند / فن ( fan ) / جر دادن / جار زدن و . . . از امیز پن جره = پنجره ساخته شد پن = هوا و در برخی جاها هوا ...
لطف تا اخر همرا باشید تا معنای قانون را بخوانید حکمت از ح. ک. م آمده و شاخات آن تحکیم / محکم / محکوم / احکام و . . . میباشد. میناشناسی حکمت ؛ از آنج ...
بانو = بان و = بان از بن = ریشه و پی واو آخرن بانو هم اشاره به شدت و کثرت دارد => بانو = ریشه دار / خب چرا این چنین مینا میدهد؟؟؟؟؟ ریشه یابی کلمات ه ...
کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به م ...
کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به م ...
کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به م ...
کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به م ...
کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به م ...
علی باقری٠١:١٩ - ١٣٩٩/٠٥/١٣ جناب باقری شما در این کامنت درست فرمودید که کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ ...
علی باقری٠١:١٩ - ١٣٩٩/٠٥/١٣ جناب باقری شما در این کامنت درست فرمودید که کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت کپود از کپ ...
واژه خاویار که امروزه بسیار صحبت میشود که خایه وار یا همان تخم وار بوده براستی چرا اینطور معنا میدهد؟؟؟ از چه آمده؟؟ خاویار که در لاتین بدرستی cav ...
واژه خاویار که امروزه بسیار صحبت میشود که خایه وار یا همان تخم وار بوده براستی چرا اینطور معنا میدهد؟؟؟ از چه آمده؟؟ خاویار که در لاتین بدرستی cav ...
فانکو آدینات١٩:٥٣ - ١ ٤٠٣/٠١/٢٦ سپهر: این نام در پارسی باستان: سپیثره spişra؛ اوستایی: سپرِزی sperezi؛ سنسکریت: sphar ( گسترده و کمانی ) پارتی و مانو ...
کیمه - - - > خیمه کعبه - - - > جعبه گرگان - - > جرجان نمونه هایی از دگرش واج ک به ج سوال کعبه چیست و چه بوده که به شکل کعبه نوشته شد؟؟؟؟ کعب ...
کیمه - - - > خیمه کعبه - - - > جعبه گرگان - - > جرجان نمونه هایی از دگرش واج ک به ج سوال کعبه چیست و چه بوده که به شکل کعبه نوشته شد؟؟؟؟ کعب ...
پری - - - > اشاره به بالا و برتر بودن و برابر UP لاتین که بعدها اف / افر ( افراسیاب / افسرده / افسانه و . . ) همگی به بیشتر و بالا تر بودن اشاره دارن ...
با توجه به اینکه به bicycle = دوچرخه گفته میشود پس میتوان motorcycle = پاچرخه گفت. / پاچرخه ها الزاما دارای دو چرخ نیستند و اشاره به هر وسیله ای که پ ...
واژه مادر به لاتین = mother گاها به سازندگی اشاره شده است همچون made که از آن برامد. ما در زبان مازندرانی = پهلوی به ema = اِما نوشته میشد و کارب ...
واژه مادر به لاتین = mother گاها به سازندگی اشاره شده است همچون made که از آن برامد. ما در زبان مازندرانی = پهلوی به ema = اِما نوشته میشد و کارب ...
خدمه / خدمت = پیشکار / پیشکش به خدمت رسیدن = به پیشکار رسیدن به خدمت گرفتن = به پیشکار گرفتن به خدمت فرستادن = به پیشکار فرستادن
حکمت از ح. ک. م آمده و شاخات آن تحکیم / محکم / محکوم / احکام و . . . میباشد. میناشناسی حکمت ؛ از آنجا ک ه شاخات آنرا بیان کردم میتوان در مثال ساد ...
حکمت از ح. ک. م آمده و شاخات آن تحکیم / محکم / محکوم / احکام و . . . میباشد. میناشناسی حکمت ؛ از آنجا ک ه شاخات آنرا بیان کردم میتوان در مثال ساد ...
حکمت از ح. ک. م آمده و شاخات آن تحکیم / محکم / محکوم / احکام و . . . میباشد. میناشناسی حکمت ؛ از آنجا ک ه شاخات آنرا بیان کردم میتوان در مثال ساد ...
حکمت از ح. ک. م آمده و شاخات آن تحکیم / محکم / محکوم / احکام و . . . میباشد. میناشناسی حکمت ؛ از آنجا ک ه شاخات آنرا بیان کردم میتوان در مثال ساد ...
حکمت از ح. ک. م آمده و شاخات آن تحکیم / محکم / محکوم / احکام و . . . میباشد. میناشناسی حکمت ؛ از آنجا ک ه شاخات آنرا بیان کردم میتوان در مثال ساد ...
در زبان مازندرانی کورکاشم به تلاش کورکورانه گفته میشود و از دو بخش کور کاشم ساخته شده = کور یعنی ناموفق و ندیده کاشِم = کاش و کوش =خواست و تلاش => کو ...
سِک / زِک / سِکا ( سِک کا = از سِک آمده ) / زِکی / زِکات و . . . . همگی به چم و مینه بیرون میباشند . در سِک به چم کوچک و نونهال یعنی تازه بیرون آمد ...
سِک / زِک / سِکا ( سِک کا = از سِک آمده ) / زِکی / زِکات و . . . . همگی به چم و مینه بیرون میباشند . در سِک به چم کوچک و نونهال یعنی تازه بیرون آمد ...