پیشنهادهای عارف طاهری (٣٦٦)
خجسته همان خوش اِسته بوده یعنی آنچه خوشی در آن قرار گرفته - در رابطه با اِست و اُست و اِشت و اَست پیشتر صحبت کرده بودم اما چکیده وار بگویم همه آنها د ...
چیز مهمی که امروز فهمیدم این است که کَ لی که معنای کچلی میدهد با واژه دَکِلِستِن مازندرانی یکی می باشد و به معنای ریختن و ریخته شده میباشد پس ک َ ل ش ...
تاشیدن در اینجا به معنای ساختن است همچنان در زبان مازندرانی به کسی که خودش را خوب ساخته و پرداخته کرده باشد ( خُب شِرِ بتاشی ِن ) میگویند پس تاشیدن ه ...
شک را اگر ایرانی بدانیم حتما = بیشک / بیگمان حتما = چرا که نه حتما = صد ( این اقا صد مشکل داره ) ( بطور حتم/قطع = بطور صد ) حتما = صد در صد
شک را اگر ایرانی بدانیم حتما = بیشک / بیگمان حتما = چرا که نه حتما = صد ( این اقا صد مشکل داره ) ( بطور حتم/قطع = بطور صد ) حتما = صد در صد
مربی و تربیت از ر. ب. ی آمده و برای آن دو واژه زیر پیشنهاد میشود مربی =اَفوَر = شخصی به والایی رساندن سرو کار دارد. مثل کارور ( اف از اپ / up لاتین ...
واژه تشخیص / مشخص و بن آن شخص ریشه ایرانی دارد . پیگشت شخص را بنگرید. . . . . اما بهترین واژه برای تشخیص پِیبُرد میباشد که دوستمان اشاره کردند. . . ...
آشکار : علنی آشکارا : علناً / علنی پیدا : روشن / معلوم ( پی دا = دنبال روز و روشنایی => معلوم ) شیدا :روشن / معلوم ( شید دا = نور روز و روشنایی => م ...
از رد پا واژه رج پا را هم داریم به چم نشان و اثر پا و خود واژه رج در زبان مازندرانی به معنای نظم و سامان دهی و خط بکار رفته ( این دیوار رج نیست = این ...
در پاسخ به دوست گرامی که به درستی خواهان واژه بهتری برای مصداق بودند . . . . برای حق واژه یاب/هود را پیشنهاد داده بودم و برای حقیقت فریاب / فرهود ( ...
دمار = لحظات دم /آندم / وهله = لحظه
باش به چم حاضر و حضور است و در باشندگان = حاضرین و باشگاه = مکان حضارین نیز دیده شده است و نمیتواند چم امکان/حتم و . . . را دهد به چم حاضر می باشد و ...
با جستاری که من انجام دادم برخی از واژه هایی که در زبان فارسی و نه سایر زبان های ایرانی با واج خ شروع میشود اشاره به خود ( self ) دارد . . . . خدا ...
واژه پیراهن یا پیرهن از دو بخش پیر یا پیرا هن / آهن ساخته شده که اگر آنرا تن بدانیم که اصل داستان ساده می شود اما بپردازیم به پِیِ داستان. . . واژه ...
دنده / دندان / دند و برابر لاتین آن DENT ( همان دند ایرانی ) به هر چیز پله کانی دند گفته می شود و از انجایی که دندان ها بریخت پله کانی و با دندونه در ...
افشین از افشیدن امده و افشان نیز از همان است / همچنین مَثَل افشان و پریشان را نیز از گذشته داریم که با مَدِ اینکه اف و پری هر دو از ریشه آپ ( بالا و ...
در پاسخ به علی باقری: به گرد اندرش ، خیمه زاندازه بیش/پس پشت ، پیلان و بالاش پیش این شعر به چمه این است که فضای گرد اندرونی خیمه بزرگ است / از پشت ...
شَر با واژه های سُر / شعر ( شِر ) / شُرشُر / سُرسُره / سار ( جاری ) / شار ( جاری ) / شریان ( راه های مواصلاتی ) و . . . . از یک ریشه میباشد و در همه ...
هَرَس = ه رَس = ه رَست = ه ( واج دستوری که به و و ب چرخیده و تبدیل شده ) رَست ( راستی و درستی ) => راست و ریس کردن = اصلاح گونه های زیادی از رَست سا ...
اگر آنرا خُرسند بدانیم = خُر سند یا خُرس َند که برای خُر می شود گلو و سَند را ؟؟؟؟؟ و اگر آنرا خُرس َند بدانیم برای َند میشوند ضریب یا شدت بیشتر داد ...
تیسا = این واژه از تاس/ طاس / کاس / کوس / / کوزه / کاسیان ( نام تباری که به کاسه گری مشغول بودند ) و . . . . آمده و در همه اینها چمار و معنای صاف را ...
ماست بورانی = ماستی که ساده نباشد و ترکیب شده باشد. بور در چهره = یعنی چهره ترکیبی داشتن از رنگ ها ( رنگ زرد یا سرخ در سفیدی ) برف و بوران = برف و ...
واژه رود ( در رودخانه ) به چم خانه چیزیست که از آن عبور میکند پس رودخانه همان مسیر است و رود = سیر یا گذر و در زبان لاتین به مسیر روت = route میگویند ...
مرکز = میانوَر ( میان ور ) = آنچه که از هر ور یا سمت در میانه استکان ( مقرر ) شده است مرکز = مینور ( minor ) = مثل رنجور = رنج دیده شده که برای مینور ...
نتیجه = فرجام/ثمر فر جام محصول/حاصل = فرکام فر کام ( کام و گاها آم = آنچه انسان در ارزوی آن است ) محصولات = فرکامات ( مامور = آنچه از بالا آمده با ...
نتیجه = فرجام/ثمر فر جام محصول/حاصل = فرکام فر کام ( کام و گاها آم = آنچه انسان در ارزوی آن است ) محصولات = فرکامات ( مامور = آنچه از بالا آمده با ...
با سپاس از کامران به نظر من ایشون درست میگن از آنجایی که بیشتر واژه های فارسی با مازندرانی ( پهلوی کهن ) یکسان است ؛ هنوز هم در زبان مازندرانی به کس ...
دانلود یا download = برکش downloader = برکشگر upload = پرکش = پر کش بَر به چم نزدیک کش = بهتر است ورکش بگوییم پَر به چم بالا کش کشیدن همان لود لاتین ...
فوق العاده = فوق عاده = ابرعاد ( اگر عادی را ایرانی بدانیم و متعادل / تعادل / معتدل و . . . . را ریشه های ساخت یافته از عادی بدانیم چرا که اگر عاد را ...
گاله - > گال - > گول چاله - > چال - > چول - > جول ( جولایی =اهل عمق نگری ) گلوله ( گول لوله ) / گالی کش ( گال کش ) دوگوله ( دو گوله ) با نگاه به ...
جیز و ولز = حرص و طمع جیز دادن = حرص دادن و ولز ( velez ) = طمع از گذشته این دو واژه با هم بکار میرفته حرص خوردن = فشار خوردن حرص دادن = جیز دادن ...
حرف به چم کناره و پهلو می باشد از اینرو به تحریف دستکاری و منحرف سازی یا انحراف گویند در حرف زدن چون امکان اشتباه و خطا وجود دارد بدان حرف گویند از ه ...
طبل تغییر یافته تبل و برگرفته از تب یا تپ ایرانی / لاتین است و در tap به چم ضربه و تپنده و توپ ( چیزی که برامده باشد ) تب ( التهاب یا برامدگی ناشی از ...
جیر در زبان مازندرانی به چمار کسی که بسیار قبراق و سالم است و کم مریض میشود نیز گفته میشود.
با سپاس از هومن تال با tall لاتین و طول عربی یکی می باشد و به چم بالا و بلند و بزرگ است که در هر زبان کاربرد خودرا دارد اما اگر تِل باشد و تِلار بوده ...
سیب در زبان مازندرانی به چم فشار است و آ سیب که در آن آ نشان زیادی می باشد پس آسیب = فشار زیاد آشفته = آ شفته = بسیار ( رنگ پریده / تغییر کرده ) که ب ...
افشا = اپشا = اپ شای = بسیار شای شده و شای را در شایگان / شاید / شایان / شایسته / شایعه / شایع و. . . . میبینیم و شای به چمه مورد توجه می باشد پس افش ...
افشا = اپشا = اپ شای = بسیار شای شده و شای را در شایگان / شاید / شایان / شایسته / شایعه / شایع و. . . . میبینیم و شای به چمه مورد توجه می باشد پس افش ...
ایش / ویش ( wish لاتین ) که در ایشالله ( ایش الله ) / اندیشه ( اند ایشه ) /خویش ( خ ویش یا خ ایش = خیش ) میبینیم به چمار دعا و خواستن است و حتی همین ...
ایش / ویش ( wish لاتین ) که در ایشالله ( ایش الله ) / اندیشه ( اند ایشه ) /خویش ( خ ویش یا خ ایش = خیش ) میبینیم به چمار دعا و خواستن است و حتی همین ...
خانه = کانه = کان = کند => خانه = مکان استقرار ( سفت و کانی شده یا کنده شده ) لانه = لند = سرزمین و جایگاه شانه = شان و احترام و بزرگی آشیان = آسیان ...
خانه = کانه = کان = کند => خانه = مکان استقرار ( سفت و کانی شده یا کنده شده ) لانه = لند = سرزمین و جایگاه شانه = شان و احترام و بزرگی آشیان = آسیان ...
خانه = کانه = کان = کند => خانه = مکان استقرار ( سفت و کانی شده یا کنده شده ) لانه = لند = سرزمین و جایگاه شانه = شان و احترام و بزرگی آشیان = آسیان ...
با سپاس از دو بزرگوار آقایان آریابد و عیوض صحرا شاندیز را میتوان چند چیز دانست 1: شاهان دژ ( که گفته شده ) 2 : شاه اندیش 3: شاه اند دیس ( طرح یا شاه ...
همانطور که دوستان گفتند برابر نظر می شود =نگر / دیده / چشم / دیدگاه/برداشت از واژه قوار را هم میتوان بهره برد از نظر برخی افراد = از قوار / دید / ...
زنگار = ز انگ آر = از انگ آر = انچه از انگ ( انگ/هنگ = جمع ) شدن چیزی بدست آید. هنگ / انگ/ انج / هنج ( هنجار = قانون یا جامعه ( جمع ) = همگی نشان از ...
افسوسانه کسی به چم درست آن اشاره نکرد افرازیدن = افر ازیدن ( به اشتباه گمان میکنند باید اف رازیدن باشد اما اینگونه نیست ) افر آزیدن => ( افر = آپر ...
جورپلاس موبایل
تقابل= همرو / هماورد ( من رو با فلانی همرو ( تقابل ) کرد ) / تقابل دو تیم = هماورد دو تیم مقابل=روبرو / جلو / روپیش ( فلان چیز رو مقابل ( روپیش/روبرو ...
گوناگون = مختلف گیناگین = انواع دوراگون = اختلاف