تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرا ساری هم به چمار مرکز فرماندهی / جاری و روان / زرد میباشد با هم ریشه یابی میکنیم سُر / شُر => سُرسُره // شُرشُر آب / شُرآب که بعدها شراب خوانده ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دان از دانستن آمده و دانستن یعنی نهادینه شده ( فهمیدن امروزی ) یا جای گرفته در پسوندها ریشه یابی دان این را بدان = این را در خودت قرار بده ( کنایه از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست گرامی فرتاش جان بَر از پَر و اَبَر آمده و اَبَر از upper و up بنابراین برگشتن میشود بسیار گردیده که معادل وارونه شده میباشد. وا نشانه برعکس بو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَر از پریدن آمده و با Up یا بالا / والا یکی میباشد . همچنین پَر را در Upper = اَبَر اَبر ( cloud که در اسمان و بالا ها میباشد ) / ابرو = انچه در بال ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اردیبهشت همان ارتَ بهشت بوده که ارتَ با اردَ در اردبیل اردکان و . . . . یکی میباشد یعنی پاک و وهشته که بهشت امروزی نوشته میشود میشود به هِشت = جایگا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمونه برداری هرچند ایرانی میباشد اما بهتر است از واژه های زیباتری برای آن بهره برد همچون سانچین = سان چین = نمونه چیدن از چیزی= نمونه برداری ساندیس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوشیدن به چم حرکت میباشد چراکه کوش و روش که یکی از کوشیدن و دیگری از روشیدن آمده یعنی حرکت مثال آن در کوشش = سعی و تلاش آمده که استعاره از حرکت است و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوشیدن به چم حرکت میباشد چراکه کوش و روش که یکی از کوشیدن و دیگری از روشیدن آمده یعنی حرکت مثال آن در کوشش = سعی و تلاش آمده که استعاره از حرکت است و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوشیدن به چم حرکت میباشد چراکه کوش و روش که یکی از کوشیدن و دیگری از روشیدن آمده یعنی حرکت مثال آن در کوشش = سعی و تلاش آمده که استعاره از حرکت است و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوشیدن به چم حرکت میباشد چراکه کوش و روش که یکی از کوشیدن و دیگری از روشیدن آمده یعنی حرکت مثال آن در کوشش = سعی و تلاش آمده که استعاره از حرکت است و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربی و تربیت از ر. ب. ی آمده و برای آن دو واژه زیر پیشنهاد میشود مربی =اَفوَر = شخصی به والایی رساندن سرو کار دارد. مثل کارور ( اف از اپ / up لاتین / ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منتخب = گلچین انتخاب = چین / گزین البوم = برچین ( اَبَر چین = بسیار چیده و انتخاب شده = برچین ( بَر از اَبَر آمده یعنی بالا مانند ابرمرد و . . . ) / ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر چیزی را هم آوردن یک اصطلاح بسیار کهنه در ایران است و به اقدام به پایان رساندن و بهم رساندن دو یا چند چیز برای پایان بخشیدن و نتیجه دادن گفته میشود ...

پیشنهاد
٠

سر چیزی را هم آوردن یک اصطلاح بسیار کهنه در ایران است و به اقدام به پایان رساندن و بهم رساندن دو یا چند چیز برای پایان بخشیدن و نتیجه دادن گفته میشود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر چیزی را هم آوردن یک اصطلاح بسیار کهنه در ایران است و به اقدام به پایان رساندن و بهم رساندن دو یا چند چیز برای پایان بخشیدن و نتیجه دادن گفته میشود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر چیزی را هم آوردن یک اصطلاح بسیار کهنه در ایران است و به اقدام به پایان رساندن و بهم رساندن دو یا چند چیز برای پایان بخشیدن و نتیجه دادن گفته میشود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر چیزی را هم آوردن یک اصطلاح بسیار کهنه در ایران است و به اقدام به پایان رساندن و بهم رساندن دو یا چند چیز برای پایان بخشیدن و نتیجه دادن گفته میشود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجیه از وجه آمده و توضیح آنرا دوستان دادند اما برابر وجه ؛ روی می شود که از روییدن آمده ( یعنی صورت ؛ سمت ) که بعد ها از روییدن ؛ رویش ( صورت یافته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجیه از وجه آمده و توضیح آنرا دوستان دادند اما برابر وجه ؛ روی می شود که از روییدن آمده ( یعنی صورت ؛ سمت ) که بعد ها از روییدن ؛ رویش ( صورت یافته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجیه از وجه آمده و توضیح آنرا دوستان دادند اما برابر وجه ؛ روی می شود که از روییدن آمده ( یعنی صورت ؛ سمت ) که بعد ها از روییدن ؛ رویش ( صورت یافته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فقط میتوانم بگویم شهد با انگبین / شیره / شیرابه / نوش یکی میباشد ریشه شناسی انگبین = انگ ( همان هنگ و به چمار جمع می باشد = ایضاً فشرده اینجا کار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فقط میتوانم بگویم شهد با انگبین / شیره / شیرابه / نوش یکی میباشد ریشه شناسی انگبین = انگ ( همان هنگ و به چمار جمع می باشد = ایضاً فشرده اینجا کار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه نوشتار دوستمون مجتبی عیوض صحرا باید بگوییم که در زبان لاتین به male مرد گفته میشود و به زن female ک نشان میدهد male یه عنوان کلی میباشد مگر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان لاتین به male مرد گفته میشود و به زن female ک نشان میدهد male یه عنوان کلی میباشد مگر اینکه fe منفی ساز باشد که آنگاه shemale بما میفهماند ma ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه نوشتار دوستمون مجتبی عیوض صحرا باید بگوییم که در زبان لاتین به male مرد گفته میشود و به زن female ک نشان میدهد male یه عنوان کلی میباشد مگر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه نوشتار دوستمون مجتبی عیوض صحرا باید بگوییم که در زبان لاتین به male مرد گفته میشود و به زن female ک نشان میدهد male یه عنوان کلی میباشد مگر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه نوشتار دوستمون مجتبی عیوض صحرا باید بگوییم که در زبان لاتین به male مرد گفته میشود و به زن female ک نشان میدهد male یه عنوان کلی میباشد مگر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تِر در تِرکانش از ترکیدن آمده و به سرفه بزرگ و همراه با صدای ترکیدن گفته میشود. تراکنش / تَرابری / تَراریخته و تَردست به چم دور است پس داریم ترابر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تِر در تِرکانش از ترکیدن آمده و به سرفه بزرگ و همراه با صدای ترکیدن گفته میشود. تراکنش / تَرابری / تَراریخته و تَردست به چم دور است پس داریم ترابر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ به دوستی که گفتند سیاره از ساری آمده یعنی گردان بگذارید بهتر این موضوع رو باز کنم واژه سار / شار / افشار / افسار / فشار / شاریدن ( شارش ) / ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه سار / شار / افشار / افسار / فشار / شاریدن ( شارش ) / شیر ( شیر آب ) / ساری و . . . . . . همگی از شار و سار آمده اند و شار و سار یعنی جاری و متحر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ به دوستی که گفتند سیاره از ساری آمده یعنی گردان بگذارید بهتر این موضوع رو باز کنم واژه سار / شار / افشار / افسار / فشار / شاریدن ( شارش ) / ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
-١٠

در پاسخ به دوستی که گفتند سیاره از ساری آمده یعنی گردان بگذارید بهتر این موضوع رو باز کنم واژه سار / شار / افشار / افسار / فشار / شاریدن ( شارش ) / ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبرد از نورد و نوردیدن آمده همچنین واژه وردنه ( ابزاری برای پخش و پهن کردن و بار آوردن خمیر به . . . . ) وردن بوده که امروزه به بردن تبدیل شده / میتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبرد از نورد و نوردیدن آمده همچنین واژه وردنه ( ابزاری برای پخش و پهن کردن و بار آوردن خمیر به . . . . ) وردن بوده که امروزه به بردن تبدیل شده / میتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبرد از نورد و نوردیدن آمده همچنین واژه وردنه ( ابزاری برای پخش و پهن کردن و بار آوردن خمیر به . . . . ) وردن بوده که امروزه به بردن تبدیل شده / میتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امان از اَ مان ساخته شده و در برخی از گویش و زبان های ایرانی آمان نیز خوانده میشود که میشود بسیار ماندنی ( چیزی که محفوظ است = اطمینان ) از بنواژ ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تارک از تار آمده و به چم تار کوچک است و تاریخ که تاریک بوده و پس از آن مورخ از ریشه های ساخت یافته اربی میباشد . تار به هر چیز ناپیدا و کمپیدا گوین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خراب = تباه / کژکل ( در کژ و کله یا کجکُل = کلا کج و ناقص ) / رِقِد ( خراب در زبان مازندرانی ) / ویران مخرب = گژدار / تبهود ( تباه هود = خود تباهی ) ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کژکُل یا کجکُل که در کج و کُلِ آنرا میبینیم به چم کاملا و کلا کج و ناقص می باشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل = دال دلالت = فردال ( فر دال ) فر ( بسیار/ بالا / اوج ) دال ( دلیل ) => فردال = دلیل بسیار داشتن = دلالت دلایل =اندال ( اند دال ( مانند اندرانی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل = دال دلالت = فردال ( فر دال ) فر ( بسیار/ بالا / اوج ) دال ( دلیل ) => فردال = دلیل بسیار داشتن = دلالت دلایل =اندال ( اند دال ( مانند اندرانی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل = دال دلالت = فردال ( فر دال ) فر ( بسیار/ بالا / اوج ) دال ( دلیل ) => فردال = دلیل بسیار داشتن = دلالت دلایل =اندال ( اند دال ( مانند اندرانی ...