تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اولویت = بریّت متولی = سریّت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قسط = اِستپار ( اِست پار ) چیزی که چند پاره شده باشد ) در اِستکان ( است کان= کانی شده ) / اِستار ( است تار= تار شده ) و . . . . میبینیم => استپار = چ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقابل= همرو / هماورد ( من رو با فلانی همرو ( تقابل ) کرد ) / تقابل دو تیم = هماورد دو تیم مقابل=روبرو / جلو / روپیش ( فلان چیز رو مقابل ( روپیش/روبرو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شاید از شای آمده و شای در شایگان نیز بهره برده شده است اما شای به چه چمی می باشد شای به چم مورد توجه است ( ندید گرفته نشود و بحساب آید ) و در شایگان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرکت = همباش ( با هم حضور داشتن ) شراکت = همبازیک / همباشیک اشتراک = همند ( چیزی که در هم اند شده = اند نشان زیادی/ ضرب و. . . در زبان فارسی و لاتین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درمان / فرمان دو نمونه از این واژه سازی های زبان ایرانی هستند که از کارواژه ماندن ریشه گرفته شده است در مان = اندر ماندن = ضریب زندگی = بیشتر زنده ما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هم داخت خوبه هم ور ور در پیشوند ها و پسوند ها به چم مشغول می باشد پیشه ور = مشغول به کار ورداشت = مشغول به نگهداری ( برداشتن ) هنرور= مشغول به هنر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای حل دو واژه مذ ( moz ( و گد ) god ( را داریم که یکی در مذاب = اب حل شده و دیگری در گداب = اب گد شده است که انرا در گداختن ( خوب تبدیل شده ) میبین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بکنار از اینکه خطر از کجا بوده یا هست از واژه گزیدن بن گز را داریم که گزند = گز اند = گزند ساخته شده پس بن آن گز است که به چم خطر می باشد مراقب باش گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه هشتنبه چم وارد شدن / اجازه گرفتن و . . . است و خود واژه اشت که هیخته شده هشت ) hesht ( است = ورودی و هست و باش و . . می باشد به واژه بهشت رجوع ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خان / کان / کون / کین / کینگ / خانه / کانی همگی به چم سفت شده و استقرار می باشد که در خان استقرار یافته در کان = سنگ سفت شده ( هر چیز سفتی مستقر شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گویا درستش شیپ بوده چرا که در واژه شیپور نیز شیپ را میبینیم و شیپ همان صدایی ست که بصورت یکنواخت و کشیده بانگ زند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

میدان شهر = جایی خاصی از شهر بوده که باید ویژگی خاصی داشته که به ان نام نامیده شده میدان بی شک به گرد بودن آن نیست بلکه به جایی گفته می شده که میتوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همانطور که گفتم باتلاق = بات لاق = که یکی اسم مکان عمومی و دیگری ویژگی آن است . میپردازیم به بن ریشه یابی. باتلاق = بات لاق = پات لاک / لاک / لاق بخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از واحد های فشار در زبان لاتین بار می باشد و همچنین در زبان ایرانی نیز بکار می رود - همانطور که پیشتر گفتم چون واران یا باران امروزی از بالا به پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

با سپاس از دوستان باتلاق = پاتلاق = پات / پت لاق / لاخ / لاک پات پیوندی با پا ندارد چرا که اگر لاق را مکان بدانیم انگاه می شود جای پا پس لاق اسم مک ...