تجمیع
/tajmi~/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
گرد آمده ، گرد آوری شده
تو را خدا سعی کنیم در گفتگوی روز مره و در نوشتار از کلمات و جملات فارسی استفاده کنیم ، العان کلمات بیگانه بخصوص عربی در متون نوشتاری و گفتاری ما زیاد شده باید واژگان پارسی استفاده شود ، در صدا سیما اگر
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کسی خارجی حرف بزنه مورد اخطار قرار میگیره و انگار عربی خارجی نیست فقط انگلیسی و اروپا یی خارج بحساب می آید، آیندگان از ما می پرسند
معادل مونتاژ
یکتاشده، یگانه شده، یکی شده
یکتا شده
گرد آوری
یک جا سازی
تجمیع: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] عکس عمل تفکیک است. تبدیل چند قطعه زمین مستقل و جدا به یک قطعه زمین ششدانگ اعم از اینکه قطعات اولیه مشاع باشد یا ششدانگ.
این واژه اربی است و پارسی آن این است:
انژه onže ( پارسی دری: عنجه onje )
انژه onže ( پارسی دری: عنجه onje )