تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در آن سوی/ طرف

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من اینقدرها هم گیج نیستم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحویل دادن ( تکلیف، گزارش ) - > مثال : we gotta have a report on gravity to drop on her by tomorrow morning.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باعث افتخاره.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بالون هوایی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آویزان بودن / ماندن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیرون رفتن، خارج شدن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داور

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به فنا ( گا ) رفت.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شعار تبلیغاتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پولی تو جیبی ها، پس اندازها

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از دردسر/بحران خارج شدن، قصر در رفتن.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شغل پیش خدمتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با کمال میل.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چرت و پرت، مزخرف

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

احمق درجه یک

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عزیزم

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ماچ و بوسه کردن، لب گرفتن.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از بالا تا پایین.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو طلسم/جادو کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ایش، اه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رفقا، دوستان

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برترین، بهترین، فوق العاده ترین

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حواس پرت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جنایتکار خشن و بی پروا.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی مصرف، بی خود، کثافت.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تیپ زدن، به خود رسیدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آفرین به کار خوبت.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فراری دادن، وادار به فرار کردن.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

تازه کار، کم تجربه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در افتادن با . . . ، درگیرشدن با.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرد/آدم خوب، تحسین برانگیز.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتبط بودن، در ارتباط بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی : ها ها ها، خیلی خنده دار بود!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باند برای فرود آماده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لذت/تفریح کسی رو خراب کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای بیان تعجب، مثلاً : Oh, my golly - gosh. اوه خدای بزرگ.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم ابله، احمق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظورت رو گرفتم ( متوجه شدم ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( ابزار/وسیله ای که ) دقیقاً در آن لحظه یا موقعیت به خصوص ایده آل، مطلوب یا مفید باشه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای جیغ، جیغ زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

من حرفم رو زدم، من سر حرفم هستم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلوتو به پا.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بذار برم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریز، فوق العاده کوچک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نروژ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاپیدن، دزدیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دزدیدن اسب، اسب دزدی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو متفاوت/خاص هستی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متجاوز به مال دیگری، کسی که به طور غیرقانونی ملکی را تصرف کند که دیگری نسبت به آن ادعای قانونی دارد