پیشنهاد‌های فانکو آدینات (١,٥٤٩)

بازدید
٢,٠٩٦
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ممنوع الکار: همتای پارسی این ترکیب نادرست، این است: نیژداد کار. نیژداد ( ممنوع ) که در مانوی نیجداد بوده است.

پیشنهاد
٠

ممنوع الملاقات: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: نیژداد فسیس. نیژداد niždAd ( مانوی: نیجداد nijdAd ) فَسیس ( سغدی: فیثیس faşis )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

ممنوع: همتای پارسی این واژه ی عربی، نیژداد niždād است که در مانوی نیجداد بوده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مفهوم: ویژگی های مشترکی که روی هم سازنده ی معنی چیزی است؛ مانند: جسم نامی، ناطق و حساس که روی هم معنی انسان را می دهد. ( مبانی فلسفه، دکتر علی اکبر س ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الفبای فارسی: الفبای امروز فارسی برگرفته از الفبای عربی نیست؛ و از زبان های باستانی این گونه گرفته شده است: از سنسکریت: ( ص، و، ک، گ، ن، ی ) از سنسک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ترجیح: کسی یا چیزی یا کاری را مهم تر، برتر یا بهتر دانستن. ( https://www. cnrtl. fr/definition ) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ویژید ( پارتی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

انتخاب: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ویچیت ( سغدی ) ، دجین dojin ( گیلکی ) ، وِژان vežAn، هلیژا heližA ( کردی: هِلبیژا ) ، هلوژا helužA ( ک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عجله: همتای پارسی این واژه ی عربی، به جز شتاب، اینهاست: لز laz ( کردی ) مَخوب maxub ( سغدی ) نیفار nifār ( پارتی: niżfār ) اشتاپیش oshtāpish ( پهل ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حال کامل یا حال اخباری: همتای پارسی این واژه های عربی، واژه ی پارتی اواهَس avāhas می باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

متدین: همتای پارسی این واژه ی عربی شده ( زیرا دین در اوستایی دَئِنا daenā و در پارتی، مانوی و پهلوی دِن den و در سغدی ذِن بوده است ) واژه ی زیبای پهل ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ارژنگ: این نام در اوستایی: اَرِجنگه arejangh و به معنی ارج، ارزش، عزت می باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بابک: این نام در سنسکریت: بهاووکه bhāvuka ( آفریننده، هستی دهنده، به جنبش درآورنده ) ؛ در اوستایی: bāvangh؛ و در پارتی: باوگ bāvag ( میوه، هستی، وجود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اردشیر: این نام در پارسی باستان: اَرتَخشَثرَه artaxshaşra و در پهلوی اَرتَخشَتر artaxshatr و اَردَخشیر ardaxshir و به معنی شهریار مقدس می باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آرزو: خواست یا به دنبال چیزی بودن که نبود آن در زندگی کاستی به شمار می رود و داشتن آن نیاز روانی و جسمی را برطرف می کند. ( https://www. cnrtl. fr/def ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

موقعیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آسپَدا āspadā ( سنسکریت: āspada ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتد: کسی که دین و قوانین آن را کنار گذاشته است؛ خواه آن دین از خانواده به او رسیده باشد یا خودش برگزیده باشد. ( https://www. cnrtl. fr/definition ) ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ملحد: کسی که خدا را باور ندارد. ( https://www. cnrtl. fr/definition ) همتای پارسی این واژه ی عربی، بِکدین bekdin است که در سغدی: بکذینی bekżini می ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیوند: سنسکریت: پرون parvan؛ اوستایی: پئیتی بند paitiband؛ مانوی: پَیونن، پَیوینن payvann، payvinn؛ سغدی: پتبند patband؛ پارتی: پدبندpadband؛ پهلوی: ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

it is a matter of creating a new form, in which musical voices will be wedded to instruments attuned to those voices, discreetly MINGLING with their ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وظیفه ( = تکلیف ) : آنچه که کسی باید از دید اخلاقی، قانونی یا عرفی برای دیگری یا برای خودش انجام دهد که یا خود پذیرفته انجام دهد یا قانون و یا عرف بر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاهد: همتای پارسی این واژه ی عربی، زیبَن ziban است ( لغتنامه دهخدا ) پس این سروده ی حافظ را می توان چنین بازسازی کرد: عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه س ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مفسر: کسی که با بهره گیری از نوشته های دیگران به عنوان سند و دیدگاه های خودش، برای روشن تر شدن نوشته ای، توضیحات بیش تری می دهد. ( https://www. cnrtl ...

پیشنهاد
١

اتحاد فاعل و قابل: یک اصطلاح فلسفی است که می گوید آیا کننده و پذیرنده می توانند یکی باشند؟ یعنی چگونه می توان گفت که فاعل و مفعول یکی باشند؟ در این ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابط الجوزا: همتای پارسی این واژه ی عربی، واژه ی سنسکریت آردرا ArdrA می باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صلوات: دعا کردن برای رستگاری ، موفقیت و پشتیبانی خدایی برای کسی . ( le petit Robert 1 ) . این واژه در قرآنT سوره ی 33 ( احزاب ) آیه 56 که : �خدا و فر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دلیل: راهنمای شناخت چگونگی پدید آمدن چیزی یا رویدادی. ( le petit Robert 1 ) همتای پارسی این واژه ی عربی، فرنود است. حجت: استدلال بر پایه ی قوانی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

حجت: استدلال بر پایه ی قوانین تعریف شده برای اثبات یا رد یک پیشنهاد، دیدگاه یا فرضیه. ( le petit Robert 1 ) همتای پارسی این واژه ی عربی، راسدیم rAsd ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حکمت: 1ـ آگاهی درست و کامل در باره ی هر چیزی که می توان به دست آورد. 2ـ دانش ذاتی فهم مسائل که با آن فرد می تواند راست را از دروغ در گفتار، حق را از ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حلال ( روا ) : آنچه اجازه ی بهره برداری از آن داده شده است و استفاده از آن گناه نیست و پیگرد ندارد. ( le petit Robert 1 ) . همتای پارسی این واژه ی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

حکیم: 1ـ کسی که همه ی کارها و رفتارهایش درست، بجا و از نتیجه ی آنها به خوبی آگاه است؛ از گذشته، حال و آینده ی همه چیز آگاهی دارد و دانش فهم مسائل را ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ولایت: اختیاری که ناخواسته به کسی داده شده یا خودش به دست آورده تا سرپرستی کسی را در همه ی زمینه ها داشته باشد. مانند ولایت پدر بر فرزند که فرزند به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

تقریبا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اُرُن oron ( مانوی: orron ) . تارادیک tārādik ( کردی: tārādeyak ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زلزله: همتای پارسی این واژه ی عربی، تایُژ tAyož است که در اوستایی تئُژی taōži می باشد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کلیه ( قلوه ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، گُردال است که در زبان کردی و لری گرداله gordāla گفته می شود. کلیه ( همه ) : همتای پارسی این واژه ی عربی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثانه: همتای پارسی این واژه ی عربی، پوگان است که در خراسانی پوگانه pugāna گفته می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تشریفات: کارها و اشکال بیرونی برخاسته از قانون یا فرهنگ برای برگزاری یک مناسبت برای ارج نهادن به یک ارزش، یک فرد یا یک گروه و یا معرفی یک فرد یا یک گ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسئولیت: پذیرفتن انجام دادن کاری با همه ی خطرهای احتمالی آن و آمادگی برای بازخواست شدن در برابر کسی که انجام دادن کار یا کارها را واگذار نموده و پذیر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امنیت: حالت ذهنی آرامبخشی که فرد یا مردم یک جامعه به طور عینی در هیچ زمینه ای احساس خطر یا محدودیت نامعقول نمی کند و تهدیدی یا نگرانی در هیچ زمینه ای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انتزاع: جداسازی ویژگی های چیزی به گونه ای که هر ویژگی با چهره ی جداگانه به شمار رود و پیوندی میان آن با ویژگی های دیگر پنداشته نشود؛ در دستور زبان به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

امت: به مردمی گفته می شود که دارای یک بینش فکری باشند، آرمان یکسانی دارند و از یک قانون مکتبی پیروی می کنند؛ هر چند در کشورهای گوناگون زندگی کنند و ز ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اقتصاد: هنر اداره ی خردمندانه ی دارایی در بخش تولید، توزیع و مصرف برای دستیابی به بهترین و بیش ترین بازده با کم ترین منابع. ( https://www. cnrtl. fr/ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

با واج س از حافظ: رشته ی تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با واج خ از فردوسی: ستون کرد چپ را و خم کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست

پیشنهاد
٠

از چهره ی افروخته گل را مفکن افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن گل را تو دیگر خجل مکن ای مه من مفکن به چمن ای مه من قدر سمن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

شراب: همتای پارسی این واژه ی عربی در زبان سغدی، این است: ژوتی žuti.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

let drop on چکیدن بر، چکه کردن روی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پسر: اوستایی و پارسی باستان: پُسَنم posanm، پوثره puşra؛ سنسکریت: پوتره putra ( خوراک دهنده، افزایش دهنده ی تبار ) ؛ سغدی: پیثرِه، پِثره peşre، pişre ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادبیات: مجموعه آثار هنری در دسته بندی زبانی و نوشتاری به صورت شعر، داستان و رمان در موضوعات گوناگون و آهنگ های با آواز و بی آواز و دانش های مربوط به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

wonderfulness شگرفی، شگفتی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

time mode ساعت رسمی