پیشنهادهای Raheem2br (١٠٤)
عنابی - اناری ( رنگ )
سیاه بازی
نکات ایمنی
( فوتبال ) کنترل کردن توپ هوایی
Syn : deltoid ماهیچه ی دلتوئید/سرشانه
( فوتبال ) تکل بلند type of tackle where the defending player slides along the ground to tackle their opponent.
در فوتبال : برای اشاره به موقعیت گل آسانی که از دست میرود مانند خراب کردن دروازه خالی
( فوتبال ) ۱. رویاروشدن ، تقابل یا به مصاف هم رفتن دو تیم ۲. زمانی که یک بازیکن ، بازیکن حریف را جا میگذارد یا دریبل میکند هم از این فعل استفاده می ...
( فوتبال ) یک نوع تاکتیک هجومی در فوتبال با سبک بازی مستقیم. direct, attacking style of football which generally involves taking the most direct ro ...
( فوتبال ) بازی ساز بازیکنی که وظیفهء پخش توپ ، ایجاد موقعیت ، دادن پاس های کلیدی ، کنترل سرعت بازی تیم و . . . دارد. نمونه های بارز : زیدان ، مسی ...
( فوتبال ) اصطلاح عامیانه فوتبالی ها مشابه "تا داور سوت نزده به بازی ادامه بده" an informal phrase used to instruct players to keep on playing until ...
( فوتبال ) تمارض بعد از خطا similar to diving, playacting is deceiving the officials that a player is injured to try to gain an advantage or force th ...
( فوتبال ) دفاع اتوبوسی when all the players on a team play defensively, usually when the team is intending to draw the game or defending a narrow m ...
( فوتبال ) آوانتاژ تصمیم داور به ادامه بازی برای تیمی که روی بازیکن آن خطا شده درصورتی که موقعیت خوبی برای ادمه دادن باشد. decision made by the refe ...
( فوتبال ) اگر هر پنج پنالتی در ضربات پنالتی تمام شد و گل ها مساوی بود حالت sudden death مشخص میکنه برنده رو که همون پنالتی یک به یکه. Sudden deat ...
skill move used when taking a penalty kick wherein the player taking the penalty delicately chips the ball over a diving goalkeeper, rather than stri ...
( فوتبال ) the skill of juggling a football, keeping it off the ground using the feet, the knees, the chest, the shoulders or the head. Also known ...
در فوتبال : داور خط
( فوتبال ) تَکل بلند In football, a type of tackle in which a player slides along the ground with one leg stretched out in order to push the ball awa ...
( فوتبال ) در بغل گرفتن توپ توسط دروازبان
( فوتبال ) مالکیت توپ . دراختیار داشتن توپ
( فوتبال ) مسابقه مقدماتی
( فوتبال ) First touch describes a skill where a player is able to immediately get the ball under control after the first, initial contact. It is ...
( فوتبال ) رد شدن/عبور کردن از بازیکن حریف
( فوتبال ) پشت خط
( فوتبال ) یک به یک ( موقعیتی که صاحب توپ میخاد از نفر مقابلش رد بشه )
( فوتبال ) ( موقعیت ) یک به یک، تک به تک
( فوتبال ) قطع توپ کردن ( جلوگیری از رسیدن پاس تیم حریف با منحرف کردن یا گرفتن توپ )
( فوتبال ) چیپ بلند
صراحت سادگی ( درک و نمود چیزی )
منشور
double round - robin:سیستم لیگ در فوتبال که همه تیمها رفت و برگشت باهم بازی میکنند
( فوتبال ) چیپ کوتاه. ضربه خفیف به توپ که قوس کوتاهی از زمین بردارد جهت رد کردن توپ از دروازه بان و گلزنی.
( فوتبال ) چیپ بلند ضربه به توپ به صورتی که بلند و قوسی حرکت کند تفاوت آن با chip در ارتفاع توپ و هدف آن است که lob برای ارسال توپ برای هم تیمی نی ...
( فوتبال ) تو قوطی بودن تیم تحت فشار بودن تیم این اصطلاح زمانی به کاربرده میشود که یک تیم درطول مسابقه مدام زیر فشار حملات حریف است
کسی که فوتبال بازی میکنه
( فوتبال ) برای اشاره به مسابقه آتی که تاریخ و زمان آن تعیین شده. scheduled match which has yet to be played.
( برای ورزشکاران ) مهارت ، تسلط
بیش از حد
( فوتبال ) مکانی برای اسکان و تجمع طرفداران که درآن بازی را در اسکوربورد ها تماشا میکنند. area away from grounds – often in city centres – used to s ...
( فوتبال ) نُه کاذب. مهاجم نوکی که از خط حمله به خط هافبک میاد برای بازی سازی و ایجاد فضا برای وینگرها. A centre forward who regularly drops back in ...
( فوتبال ) حذف کردن/شدن تیم از لیگ بطوری که اصلا از ابتدا نبوده. to render all matches played by a given team up to a certain point in a league sea ...
CAF : Confederation of African Football کنفدراسیون فوتبال آفریقا ( سازمان نظارت کننده و برگزارکننده مسابقات و مسائل فوتبال آفریقا )
Union of European Football Associations یوفا . اتحادیه فوتبال اروپا که بر مسابقات و مسائل فوتبال اروپا نظارت دارد.
( فوتبال ) گل مساوی
( فوتبال ) صفت برای مسابقه ای بسیار هیجان انگیز با حملات پی در پی وپرسرعت
( فوتبال ) پاس عمقی ، پاس تو در ، پاس در عمق. پاسی که از بین مدافعان حریف و به فضای پشت خط دفاع فرستاده میشود. Syn : through pass
( فوتبال ) پاس عمقی ، پاس تو در ، پاس در عمق. به پاسی میگویند که از خط دفاعی حریف یا فضای خالی بین مدافعین عبور میکند تا به یار خودی برسد. Syn : th ...
( فوتبال ) نیمکت area on the edge of the pitch where a team's substitutes and coaches sit, usually consisting an actual covered bench or a row of se ...
( فوتبال ) ازسرگیری ادامه بازی توسط داور که توپ را با دست جلوی بازیکن رها میکند. ( معمولا بعد از توقف بازی در زمانیکه توپ در زمین باشد بخاطر مشکلات ...