پیشنهادهای سعید امدادی (١,٣٠٤)
در دادگاه : اعتراض در سیاست خارجی : یادداشت رسمی
بخش "حمایت از مشتری " در یک شرکت
برو دکتر
یک معادل بسیار ساده ولی دور از ذهن: مثل. . . . شبیه. . . مانند. . .
فشارهای جنسی
خیال پردازی های جنسی، اعم از موقعیت های واقعی موجود یا تجربه شده قبلی و یا صرفا خیال پردازی در مورد موقعیت ها یا شرایط ایجاد شده ذهنی، وجه تمایز ا ...
سرگرم بودن با. . .
جلوه تو، از این نظر این معادل را انتخاب کردم که در معنی avatar چنین می خوانیم: شخصیت یا عکسی که از خودتان ایجاد می کنید تا در فضای مجازی ، شما را ...
استادانه Her playing was subtle and beautifully shaded. بازی او ظریف و استادانه بود.
اضافه پرداخت برای مدیران پاداش بازنشستگی زودتر از موعد
مشکل دارد از نظر. . . . به غیر از بحث بیماری ها که از این فعل عبارتی استفاده می شود و معادل آشنای - رنج بردن از - برایش بهترین معادل است، در مورد غ ...
یه کم خودخواه بودن
سخت گرفتن
خوش فکر حاضر الذهن دارنده حافظه قوی
پر است از، از نظر ترجمه تحت اللفظی ، این مفهوم صحیحی نیست ولی بخواهیم این جمله ها رو به انگلیسی بگوییم: خیابانی پر از فروشگاه An avenue lined with ...
مناطق خطرناک شهر مثل منطقه شوش، هرندی در تهران
برند فروشی ها
با عرض معذرت، این اصطلاح هم در متون مربوطه اغلب استفاده می شود: Sex drive به معنی میل جنسی
در جریان قرار دادن طرف مقابل اطلاع رسانی کردن مرور آخرین تحولات جلسه تبادل اطلاعات گزارش پیشرفت پروژه ها مرور برنامه ها هم اندیشی در اجرای پروژه ها ی ...
نظافتچی های هتل پرسنل نظافت
شهر درندشت
نمای بیرونی یک شهر
محرومیت جنسی
چیزی که متاسفانه ذهن تمام بانوان ایرانی را مشغول کرده است. عمل بینی، در اکثر موارد چیزی شبیه مثله کردن است. نوعی تبدیل در خلقت الهی است. بی فایده، ...
بی محابا
خشونت در رانندگی
پاتوق ، در مورد مکان در مورد افراد : عصای دست کسی بودن، تکیه گاه کسی بودن
بیشتر سس و خیار شور و این طور چیزهاست.
Downplay یه مترادف خوب برای این فعل است. هر دو به معنی دست کم گرفتن هستند.
لذت بردم از معادل های زیر برای این واژه: ردخور ندارد مو لای درزش نمیره، یه مترادف دیگر هم دارد: Tried and trusted
ردخور نداره مو لای درزش نمیره مطمئنه Foolproof است
کمی آنطرف تر
حل و فصل اختلافات برطرف نمودن اختلافات
قلمداد شده بهترین معادل برای این واژه زیباست.
دو معنی دارد: ۱ - زلزله ای - هر چیز مربوط به زلزله، مثل امواج زلزله ای، فعالیت زلزله ای ۲ - ویرانگر، قوی، مهیب
ویرانگر
غنودن که شنیدید دقیقا همین کلمه است.
تو هواپیما نشستی، یکی میاد میگه تو جای من نشستی You are in my seat تو کارت پرواز رو نشونش میدی میگی ببین نوشته 70A But it says 70A on my boarding ca ...
شکر خدا خوبه بد نیست می گذرد How's it going then, Mike?" "Oh, not too bad. Mustn't grumble. " دیگه چه خبر مایک؟ بد نیست، شکر خدا می گذرد فکر می کرد ...
افکار عمومی
افکار عمومی
افکار عمومی
شغل پر درآمد
غیر قابل جبران Investors feared that the scandal had damaged the company's reputation beyond repair سرمایه گذاران ترسشون این بود که ضرر رسوایی به شر ...
باید حساب پس بدی باید که جوابگو باشی سرو کارت با . . . . . خواهد بود If you harm her, you're going to have the police to reckon with اگر بزنی اش باید ...
کف قیمت
انفجار معدن
میز اصلی که فامیل عروس و داماد را با ترتیب مخصوص خو، در دور میز می نشاندند. رسم ایرانی نیست.
پیچ رو رد کردن شرایط سخت را پشت سر گذاشتن
آسمان صاف و بدون ابر