پیشنهادهای سعید امدادی (٩٧١)
املای صحیح این واژه. Espionage است.
آقای امیر جباری، با سلام و احترام، Salubrious marriage را از چه منبعی استخراج کرده و درج نموده اید، بنده که گشتم تو اینترنت و سایر دیکشنری ها این ع ...
بزگوار مرحوم
بیرون راندن از طریق یک خروجی یا کانال همراه با زور زدن مثلا زایمان
said about a person who says little, but who might in fact know a lot آدم دانا کم تر حرف می زند. ترکی: چوخ بیله ن آز دانیشار
می توانیم در متون به جای - پزشک - استفاده کنیم.
بی سر و ته
بازی تعقیب و گریز ترکی آذری : قو والا قاشدی اویناماک
triumphal return بازگشت قهرمانانه
هر موقع آمدید قدمت آن روی چشم
بچه پردردسر
تابلو
شاخص
چکه کردن
پر شدن مطبوعات از خبری پر کردن مطبوعات با خبری Several newspapers splashed colour pictures of the star across their front pages. صفحه اول چندین رو ...
منحوس
با اکراه
تحت تعقیب
با تمام وجود تحسینت می کنم.
با تمام وجودم تو را تحسین می کنم.
"فرصت تعریف از خود" This news gives the President bragging rights that student achievement is starting to go up. این اخبار فرصتی برای تعریف از خود ...
خودساخته She's a millionaire in her own right. او میلیونری خودساخته است.
I'll make a question and you respond with a follow - up question using " didja " بنده � سوالات پشت سرش� رو پیشنهاد می کنم. در جمله بالا: من جمله ...
عبارت همه شمول ( شامل تمام اعضای یک جمع بشود ) ، مثال زیر گویاست: The company decided to use the catch - all phrase "Happy Holidays" instead of "Me ...
The acronym SAHM stands for “stay - at - home mom. ” It describes someone who doesn't work a traditional job, but stays home to care for their child ...
کارمند - کارگر جایی بودن که باهاشون قرارداد داری و باید سر کارت حاضر بشی مثال زیر گویاست : The acronym SAHM stands for “stay - at - home mom. ” It ...
دست ها باز و کشیده باشند.
اگر همت کنیم We don't have much time but if we all pull together we should get the job done وقت زیادی نداریم ولی اگر همت کنیم میتونیم کا ر را تمومش ک ...
تبصره در قراردد
کلی گویی Sweeping generalizations about this complex and difficult situation are not helpful کلی گویی در مورد ای وضعیت بغرنج و سخت کمکی نمی کند.
چرایی چیزی را دانستن ، فلسفه وجودی یا دلیل وقوع چیزی را فهمیدن Even those close to him can't always fathom why he repeatedly risks his life to climb ...
I know him او را می شناسم، دیدمش، آشنا هستم باهاش I know about him در موردش شنیدم ( از یک نفر دیگر ) که مثلا اینطوریه، اونطوریه، I know of him یعنی ...
حالا حالاها هست
محمد فروزانی گل ، سلام از بس زیبا درس دادی این کلمه رو که میخام بهت 50 تا لایک بدم ولی امکانش نیست. عاشق کلمه سعید امدادی 091217772125
این واژه دقیقا معادل " آرامیز سازدی_آرانی سازلاماک" در ترکی آذری است. به این مثال از دیکشنری مریم وبستر ، درج شده در توضیح این لغت به تاریخ 17 فوریه ...
با عرض ادب خدمت آقای مرتضی بزرگیان و Gjv، " ضعف امنیتی " می تواند معادل درستی باشد ( رخنه امنیتی یا نفوذ امنیتی به فرایند شروع جاسوسی یا اقدام تضعی ...
دوطرفه
جسم شناوری که از کنار یک شناگر، یک شب ثابت عبور کند، A ring floated past a diver. انگشتری ( که مثلاً توی استخر افتاده باشد و هنوز به کف استخر نرسید ...
ول چرخیدن، ترکی آذری: بوش بکار دولانماک Since he lost his job, he's just floated around/about doing nothing. از وقتی کارش رو از دست داد، ول معطل م ...
سال تحصیلی جدید= new year of schooling
امکانات
آدم توجیه گر
موقع. . . .
1 - رو کم کنی کردن The red carpet can turn into a competition for the stars to out - dazzle each other with expensive gems. فرش قرمز می تواند به محل ...
سهل انگاری کردن
سراسیمه وارد شدن، خودتو داخل جایی انداختن He burst into the room, red - faced and out of breath ( = unable to breathe comfortably because of tirednes ...
مأموریت اداری خارج از شهر مثلا، One - day remote assignment مأموریت کاری یکروزه در شهر دیگر
در زبان ترکی می تواند معادل دقیقی برای عبارت �آرامیزدا سوز اولماسین� باشد، می توانم آن را tactfully interaction استنباط کنم. �آرامیزدا سوز اولماسی ...
در صورت تمایل، اگر بخواهید
در ذیل توضیح جناب آقای رسولی ( مترجم، مدرس ) ، 1 - "قاطی کردن " معادل مناسبی می تواند باشد. to lose control and start to behave in a way that is n ...