پیشنهادهای فقط با خدا پادشاهیم (٤٦٩)
فرق بین "devil" و "evil" در زبان انگلیسی به شرح زیر است: 1. Devil: - معنا: به معنای "شیطان" است و معمولاً به موجودی افسانه ای یا مذهبی اشاره دارد ک ...
واژه "toss" در زبان انگلیسی چندین معنی و کاربرد دارد که به شرح زیر است: 1. پراندن یا پرت کردن: به معنای پرتاب کردن چیزی به صورت غیر دقیق یا غیررسمی. ...
1. Medicine: به معنای "دارو" یا "پزشکی"، شامل هر نوع دارویی و رشته پزشکی. 2. Drug: به معنی "دارو" یا "ماده دارویی"، که می تواند به مواد مخدر نیز اشا ...
عبارت "dust off" در زبان انگلیسی به معنای پاک کردن گرد و غبار از روی اشیاء است، به ویژه وقتی که اشیاء مدتی بدون استفاده باقی مانده اند. به عنوان مث ...
کلمه "beam" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از معانی و کاربردهای رایج آن اشاره می کنم: 1. پرتو: در این معنی، "beam" به ...
مترادف واژه anticipate : 1. Expect - انتظار داشتن 2. Foresee - پیش بینی کردن 3. Predict - پیش بینی کردن 4. Await - منتظر بودن 5. Envision - تصور کردن ...
کلمه "Shakespearean" به معنای "مربوط به شکسپیر" است و به آثار، سبک، زبان، یا دوره ای اشاره دارد که به ویلیام شکسپیر، نویسنده و شاعر بزرگ انگلیسی، تعل ...
- We had a fun - filled day at the amusement park به معنای : ما یک روز پر از سرگرمی در پارک تفریحی داشتیم. - The party was fun - filled with games ...
کلمه "meticulously" به معنای "با دقت و وسواس" است . برخی از مترادف های این کلمه: 1. Carefully - با دقت 2. Thoroughly - به طور کامل و جامع 3. Dilig ...
#. بافتن: به معنای عملی است که در آن رشته ها یا الیاف به هم بافته می شوند تا یک ماده یا پارچه ایجاد کنند. برای مثال: "The fabric is woven from natura ...
"Having a thumb up one's ass" این اصطلاح به معنای بی توجهی یا ناتوانی در درک وضعیت های اطراف است و به نوعی نادانی یا بی خبر بودن اشاره دارد
1. فراوری فلز: در این معنی، "forge" به فرآیند شکل دادن یا ساختن اشیای فلزی به وسیله حرارت و ضربه اشاره دارد. در زبان فارسی، می توان به آن "آهنگری" گف ...
کلمه "pat" در زبان انگلیسی چند معنی مختلف دارد. در ادامه، به توضیح هر معنی و مثال های مربوط به آن می پردازم: ۱. پات کردن ( برای نوازش کردن یا لمس کر ...
کلمات "aloud" و "loud"معانی و کاربردهای متفاوتی دارند: 1. Aloud: - معنی: به معنای "با صدای بلند" یا "به گوش دیگران" است. معمولاً به هنگام خواندن یک ...
anniversary سالگرد annual سالانه
1. در زبان عامیانه: ممکن است به عنوان یک شکل غیررسمی از لفظی استفاده شود که عموماً به فردی با ویژگی خاص یا رفتاری مشخص اشاره کند. در برخی مناطق، به ع ...
دوستان این دو واژه اشتباه نشن باهم *** occupation : شاغل بودن، مشغول کردن " آکیو پِی شِن" . . . occasion : فرصت ، علت ، سبب، رویداد " آکِی شِن"
دوستان این دو واژه اشتباه نشن باهم *** occupation : شاغل بودن، مشغول کردن " آکیو پِی شِن" . . . occasion : فرصت ، علت ، سبب، رویداد " آکِی شِن"
کلمه "supposed" در زبان انگلیسی به معنای "مفروض" یا "پنداشته شده" است. این کلمه معمولاً برای اشاره به چیزی استفاده می شود که انتظار می رود اتفاق بیفت ...
واژه "shed" به معنای "انبار" یا "آلونک" است. این یک ساختمان کوچک و ساده است که برای نگهداری ابزار، وسایل باغبانی یا تجهیزات استفاده می شود. معمولاً د ...
واژه "highland" به معنای"منطقه کوهستانی با نواحی با ارتفاعات بالا " است اشاره دارد، که ممکن است شامل تپه ها، کوه ها و سرزمین های مرتفع باشد. مناطق ها ...
anniversary سالگرد annual سالانه
واژه "کشو" در انگلیسی به "drawer" ترجمه می شود. کشو معمولاً بخشی از یک مبلمان است که برای نگهداری وسایل به کار می رود و به صورت افقی درون یک میز، کمد ...
کلمه "scratched" شکل گذشته فعل "scratch" است و معانی مختلفی دارد. در زیر به برخی از این معانی و مثال هایی برای هر کدام اشاره می کنم: ### ۱. خراشیدن ...
گاهی موقع هم به معنی" سخت ترین" یا" پر چلالش ترین" معنی میده مثال: one of the worst things in the world was to have friend chosen for you
کلمه "shooed" گذشته فعل "shoo" است. "Shoo" به معنای "دور کردن" یا "برای فراری دادن چیزی" استفاده می شود. این کلمه معمولاً زمانی به کار می رود که می خ ...
عبارت "mind off" معمولاً به معنای "فکر کردن به چیزی غیر از موضوع فعلی" یا "مشتغل کردن ذهن از یک موضوع" است. مثلاً وقتی کسی می گوید "I need to get my ...
نه، "عشقبازی" ترجمه صحیحی برای کلمه affair نیست. در واقع، کلمه affair در انگلیسی می تواند به معنی چیزهای مختلفی باشد، از جمله: 1. رابطه یا روابطی که ...
"That's what I was trying to say. " ( من داشتم سعی می کردم همین رو بگم. ) "That's what I meant. " ( من همین رو منظور داشتم. ) "That's what I was af ...
1. I have to go to the store to buy some groceries. ( من باید به فروشگاه بروم تا چند خرید کنم. ) 2. She has to study for her exams next week. ( ...
1. I have to go to the store to buy some groceries. ( من باید به فروشگاه بروم تا چند خرید کنم. ) 2. She has to study for her exams next week. ( ...
Once upon a time, in a quaint little town nestled among rolling hills, there lived a young man named Jonathan. Jonathan was a humble farmer who spent ...
"knowledge" به معنای دانش و اطلاعات است که فرد برای حل مسائل دارد "acknowledge" به معنای تایید و تصدیق موضوعات و اطلاعات
With enthusiasm and dedication, we accommodate our customers needs by providing a comfortable and enjoyable stay, striving to best meet their require ...
به تفاوت این دو واژه دقت شود: aboard :سوار شدن به ( کشتی هواپیما و. . ) abroad :خارج ، خارج کشور
به تفاوت این دو واژه دقت شود: aboard :سوار شدن به ( کشتی هواپیما و. . ) abroad :خارج ، خارج کشور
1. زدن یا خوردن خط و خشی رو روی یک سطح. 2. خارج شدن از یک لیست یا برنامه تعیین شده. 3. گرفتن کسی یا چیزی از روی یک لیست یا فهرست مثلا"اسمت از لیست ...
واژه "patsy" از نام "Patrick" که یک نام ایرلندی است، مشتق شده است. این واژه به معنای شخصی است که آسان به او فریب داده می شود یا که به راحتی به دست دی ...
rob دزدیدن Rub مالیدن ، پاک کردن
"Overweight" به معنای داشتن وزن اضافی است ( میتونه چربی نباشه! ) . در حالی که "fat" به معنای داشتن مقدار زیادی چربی است.
if you bring trouble upon someone mutual your ass fucked will come upon yourself as a consequence
horizon:خط آفتابِ کفِ دریا ( وقتی افق میاد پایین )
loyal وفادار royal سلطنتی
تعدادی از کالوکیشن های واژگانی که از "ward" تشکیل شده اند، عبارتند از: A. 1. Backward 2. Forward 3. Homeward 4. Eastward 5. Upward 6. Downward 7. O ...
بعضی از کلمات با پسوند "ing" شامل موارد زیر می شوند: 1. Running 2. Swimming 3. Playing 4. Reading 5. Writing 6. Singing 7. Dancing 8. Jumping 9. Sle ...
عبارت "I'm including" به معنای "من در حال اضافه کردن. . . " یا "من شامل می کنم. . . " است. این عبارت بیانگر این است که شخصی در حال اشاره به اضافه کرد ...
دوستان اینا اشتباه نشن باهم! cruel Coral
این واژه ها بهم اشتباه نشن! acquaint:معرفی کردن یا شناسوندنِ فردی به: ( چیزی یا فردی دیگر ) اِکوو یت Adequate:به اندازه کافی و مناسب اَدِ کوو یت
این واژه ها بهم اشتباه نشن! acquaint:معرفی کردن یا شناسوندنِ فردی به: ( چیزی یا فردی دیگر ) اِکوو یت Adequate:به اندازه کافی و مناسب اَدِ کو یت
واژه drift به معنای حرکت یا جابجایی آهسته و پیوسته در یک جهت مشخص است. این واژه معمولاً برای توصیف حرکت یک شیء یا یک خودرو در جهتی مشخص به دلیل عوامل ...