has


سوم شخص مفرد در زمان حال از فعل: have، دارد

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: 3rd person present sing. of have.

جمله های نمونه

1. has anything new cropped up?
آیا چیز تازه ای پیش آمده است ؟

2. has the sun originated from a primordial mass of gas?
آیا خورشید از یک توده ی گاز اولیه به وجود آمده ؟

3. has your father gone anywhere?
آیا پدرتان جایی رفته است ؟

4. "c" has a hard sound in "carry" and a soft sound in "medicine"
حرف "c" در واژه ی "carry" صدای سخت (کاف) دارد و در واژه ی "medicine" صدای نرم (سین) دارد.

5. "home" has different connotations from "house"
همباره های (معانی ضمنی) "home" با "house" فرق دارد.

6. . . . misfortune has forced us to seek refuge here
. . . از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

7. age has blanched his hair
گذشت زمان موی او را سفید کرده است.

8. age has helped moderate his political views
سالخوردگی باعث تعدیل دیدگاه های سیاسی او شده است.

9. ahmad has a servile attitude toward his superiors
احمد نسبت به مافوق های خود رفتار نوکر مابانه ای دارد.

10. ahmad has highly recommended this book
احمد خیلی این کتاب را توصیه کرده است.

11. ahmad has retained two lawyers
احمد دو وکیل استخدام کرده است.

12. akbar has been brewing nothing but mischief
اکبر نقشه ای جز شیطنت در سر نداشته است.

13. arthritis has crippled her
ورم و درد مفاصل او را از حرکت انداخته است.

14. cancer has invaded all of her body
سرطان همه ی بدنش را فراگرفته است.

15. censorship has lightened somewhat
از شدت سانسور تا اندازه ای کاسته شده است.

16. chahbahar has a fine natural harbor
چابهار بندرگاهی عالی و طبیعی دارد.

17. china has become a world power
چین یک قدرت جهانی شده است.

18. china has become an atomic power
چین یک قدرت اتمی شده است.

19. christendom has never been a unified political power
دنیای مسیحیت هرگز یک نیروی واحد سیاسی نبوده است.

20. christianity has had a deep influence on europe and america
مسیحیت در اروپا و امریکا تاثیر ژرفی داشته است.

21. cork has great buoyancy
چوب پنبه خاصیت شناوری زیادی دارد.

22. corruption has permeated every part of that ministry
فساد به کلیه ی بخش های آن وزارتخانه رسوخ کرده است.

23. criminality has different degrees
بزهکاری درجات مختلف دارد.

24. david has a powerful memory
دیوید حافظه ای قوی دارد.

25. david has brains
دیوید باهوش است.

26. david has gone to football practice
دیوید رفته است تمرین فوتبال.

27. demand has bumped up prices
تقاضا موجب بالا رفتن قیمت ها شده است

28. dinner has been done for an hour
یک ساعت است شام آماده شده است.

29. dna has the shape of a helix
دی ان ا شکل حلزونی دارد.

30. dorothy has a collection of etched glass
دوروتی دارای یک مجموعه از ظروف شیشه ای منقوش است.

31. drink has gone to his head
مشروب به سرش اثر کرده است.

32. engels has called war "the midwife of social change"
انگلز جنگ را ((مامای دگرگونی های اجتماعی)) خوانده است.

33. english has three periods: old english, middle english, and modern english
انگلیسی سه دوره دارد: انگلیسی کهن،انگلیسی میانه و انگلیسی نوین

34. esfahan has beautiful bridges
اصفهان پل های قشنگی دارد.

35. everybody has an unfavorable opinion of her
همه نسبت به او نظر نامساعد دارند.

36. everyone has a sugar ration of 3 kilograms
سهمیه ی شکر هر نفر 3 کیلو است.

37. everything has been prearranged
ترتیب همه چیز از پیش داده شده است.

38. exaggeration has vitiated his style of writing
مبالغه سبک نگارش او را معیوب کرده است.

39. experience has salted his beard
تجربه ریش او را سفید کرده است.

40. farhad has opened a new shop
فرهاد مغازه ی تازه ای باز کرده است.

41. fire has denuded this region
این ناحیه در اثر آتش سوزی لخت و عور شده است.

42. fire has ravaged this forest
آتش این جنگل را ویران کرده است.

43. fog has restricted visibility
مه میدان دید را محدود کرده است.

44. god has created man free and there is no such thing as fate
خداوند انسان را آزاد خلق کرده است و اجبار و تقدیری در کار نیست.

45. god has endowed mankind with reason
خداوند به انسان خرد عطا کرده است.

46. gossip has it that. . .
شایع است که . . .

47. greed has destroyed many reputations
آز شهرت های زیادی را بر باد داده است.

48. greed has undone many great men
آز بسیاری از مردان را نابود کرده است.

49. green has many different tints
سبز رنگسایه های بسیار دارد.

50. hafez has an individual style
حافظ سبک منحصر بفردی دارد.

51. haydeh has studied nutrition
هایده پرودشناسی (تغذیه) خوانده است.

52. he has a b. a. in administration
او دارای لیسانس علوم اداری است.

53. he has a b. a. in government
او لیسانسیه ی علوم سیاسی است.

54. he has a bachelor's degree
او لیسانس دارد.

55. he has a bad lisp
خیلی نوک زبانی حرف می زند.

56. he has a bellicose nature
او خوی ستیزه جویی دارد.

57. he has a big head
کله ی او بزرگ است.

58. he has a big nose
او دماغ بزرگی دارد.

59. he has a bright outlook on life
بینش او نسبت به زندگی خوش بینانه است.

60. he has a catholic range of interests
او علایق متنوعی دارد (دامنه ی علایق او گسترده است).

61. he has a cigar vised in his teeth
یک سیگار برگ بین دندان هایش قرار دارد.

62. he has a contentious nature
او طبیعتا اهل دعوا و مرافعه است.

63. he has a dark complexion
او سیه چرده است.

64. he has a delicate ear for music
گوش او نسبت به موسیقی حساس است.

65. he has a dirty mind
او فکرش ناپاک است.

66. he has a doctorate in chemistry
او دارای درجه ی دکتری در شیمی است.

67. he has a doctorate in economics
او در علم اقتصاد دکترا دارد.

68. he has a few friends
او چندتایی دوست دارد.

69. he has a genius for poetry
او نبوغ شعر دارد.

70. he has a gentle touch
دستش ملایمت دارد

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Hungarian Academy of Sciences
موضوع: مکان و موقعیت
آکادمی علوم مجارستان مهم ترین و معتبرترین مرکز آموزشی در کشور مجارستان می باشد که در شهر بوداپست واقع شده است.

این آکادمی در سال ۱۸۲۵ به پیشنهاد کنت ایستوان ژچنی تاسیس گردید. ابتدا مکانی برای گردهمایی افراد تحصیل کرده بود و سپس در سال های بعدی بصورت مرکز آموزش و مطالعات زبان مجاری در آمدودر نهایت به سبکی رنسانسی در سال ۱۸۶۵ به مرحله اصلی خود رسید.

پیشنهاد کاربران

1. I have to go to the store to buy some groceries.
( من باید به فروشگاه بروم تا چند خرید کنم. )
2. She has to study for her exams next week.
( او باید برای آزمون های هفته آیندهش درس بخواند. )
...
[مشاهده متن کامل]

3. They have to finish their project by Friday.
( آنها باید پروژه خود را تا جمعه تمام کنند. )
4. He has to wake up early tomorrow for his job interview.
( او باید فردا برای مصاحبه شغلی خود زود بیدار شود. )
5. We have to clean the house before our guests arrive.
( ما باید قبل از رسیدن مهمان هایمان خانه را تمیز کنیم. )
6. You have to pay your bills on time to avoid late fees.
( شما باید قبل از سررسید حساب خود را پرداخت کنید تا جریمه تأخیر نخورید. )
7. The teacher has to grade all the papers before the end of the semester.
( معلم باید قبل از پایان نیمسال تمام کاغذها را نمره دهی کند. )
8. They have to practice their instruments every day to improve their skills.
( آنها باید هر روز ساز خود را تمرین کنند تا مهارتشان را بهبود بخشند. )
9. She has to take her medicine three times a day for her health condition.
( او باید سه بار در روز داروی خود را برای وضعیت سلامتی خود بگیرد. )
10. He has to apologize for his mistake and make it right.
( او باید برای اشتباه خود عذرخواهی کند و آن را درست کند. )
11. We have to save money for our future goals and expenses.
( ما باید پول پس انداز کنیم برای هدف های و هزینه های آینده مان. )
12. They have to follow the rules and regulations of the company.
( آنها باید قوانین و مقررات شرکت را رعایت کنند. )
13. She has to make a decision about her career path soon.
( او باید به زودی در مورد مسیر شغلی خود تصمیم بگیرد. )
14. He has to finish his book before the deadline.
( او باید قبل از مهلت کتاب خود را تمام کند. )
15. We have to be grateful for what we have and not take it for granted.
( ما باید برای آنچه که داریم سپاسگزار باشیم و آن را به عنوان یک خودکامگی قلبی نگیریم. )
16. He has to study hard to pass his exams and graduate.
( او باید سخت درس بخواند تا امتحاناتش را قبول شود و فارغ التحصیل شود. )
17. They have to communicate effectively to avoid misunderstandings.
( آنها باید به صورت مؤثر ارتباط برقرار کنند تا از ابهامات جلوگیری کنند. )
18. She has to exercise regularly to stay healthy and fit.
( او باید به صورت منظم ورزش کند تا سالم و فیت باشد. )
19. He has to be on time for his meetings and appointments.
( او باید به موقع برای جلسات و قرار هایش حاضر شود. )
20. We have to be kind and respectful towards others.
( ما باید با دیگران مهربان و احترام زیادی داشته باشیم. )
21. They have to be responsible for their actions and decisions.
( آنها باید مسئولیت پذیر برای اعمال و تصمیمات خود باشند. )
22. She has to learn a new skill or language to broaden her horizons.
( او باید یک مهارت یا زبان جدید یاد بگیرد تا دیدگاه خود را گسترش دهد. )
23. He has to listen to feedback and constructive criticism to improve himself.
( او باید به بازخورد و انتقادات سازنده گوش دهد تا خود را بهبود بخشد. )
24. We have to be environmentally conscious and reduce our carbon footprint.
( ما باید از محیط زیست آگاه باشیم و اثر کربن خود را کاهش دهیم. )
25. They have to be open - minded and willing to learn from others.
( آنها باید ذهن باز و مشتاق یادگیری از دیگران باشند. )
26. She has to manage her time effectively to balance work and personal life.
( او باید به صورت مؤثر زمان خود را مدیریت کند تا کار و زندگی شخصی خود را تعادل دهد. )
27. He has to save money and invest wisely for his future.
( او باید پول صرفه جویی کند و با هوش سرمایه گذاری کند برای آینده خود. )
28. They have to be honest and trustworthy in their relationships.
( آنها باید در روابط خود صادق و قابل اعتماد باشند. )
29. She has to be creative and innovative in her work.
( او باید در کار خود خلاق و نوآور باشد. )
30. He has to be adaptable and flexible in a constantly changing world.
( او باید در یک جهان پویا و پیوسته تغییر کننده قابل تطبیق و انعطاف پذیر باشد. )
31. We have to be culturally aware and respectful towards diversity.
( ما باید از تفاوت های فرهنگی آگاه و با احترام به تنوع باشیم. )
32. They have to be patient and persistent in achieving their goals.
( آنها باید صبور و پرتلاش باشند تا به اهداف خود برسند. )
33. She has to be confident and assertive in her communication.
( او باید در ارتباطات خود اعتماد به نفس و قاطع باشد. )
34. He has to be proactive and take initiative in his work.
( او باید در کار خود پیشگام و با مبادرت باشد. )
35. We have to be grateful and appreciate the good things in our lives.
( ما باید سپاسگزار و قدردان چیزهای خوب در زندگی خود باشیم. )
36. They have to be open - minded and willing to learn from others.
( آنها باید ذهن باز و تمایل داشته باشند که از دیگران یاد بگیرند. )
37. She has to be detail - oriented and meticulous in her work.
( او باید در کار خود جزئیات گرا و دقیق باشد. )
38. He has to be goal - oriented and focused on achieving his objectives.
( او باید به هدف گرا و تمرکز شده بر روی دستیابی به اهداف خود باشد. )
39. They have to be team players and collaborate effectively with others.
( آنها باید بازیکنان تیمی و با همکاری مؤثر با دیگران باشند. )
40. She has to be self - motivated and driven to succeed.
( او باید خودمانده و پرانگیزه برای موفقیت باشد. )
41. He has to be ethical and uphold moral values in his actions.
( او باید اخلاقی و ارزش های اخلاقی را در اعمال خود حفظ کند. )
42. We have to be environmentally conscious and take steps to protect the planet.
( ما باید از مسائل محیط زیست آگاهی داشته باشیم و اقداماتی برای حفاظت از سیاره برداریم. )
43. They have to be resilient and able to bounce back from setbacks.
( آنها باید مقاوم و قابل بازگشت از شکست ها باشند. )
44. She has to be empathetic and able to understand and relate to others' emotions.
( او باید همدرد و توانایی درک و ارتباط با احساسات دیگران را داشته باشد. )
45. He has to be technologically savvy and keep up with the latest advancements in his field.
( او باید در زمینه فناوری آگاهی داشته باشد و با آخرین پیشرفت ها در حوزه خود همراه باشد. )
46. They have to be adaptable and able to thrive in changing environments.
( آنها باید قابل تطبیق و قادر به رشد در محیط های تغییر پذیر باشند. )
47. She has to be creative and able to think outside the box.
( او باید خلاق و قادر به اندیشیدن خارج از قالب باشد. )
48. He has to be a good communicator and able to convey his ideas effectively.
( او باید یک ارتباط دهنده خوب و قادر به انتقال ایده های خود به طور مؤثر باشد. )
49. They have to be organized and able to manage their time effectively.
( آنها باید سازمان یافته و قادر به مدیریت زمان خود به طور مؤثر باشند. )
50. She has to be resilient and able to handle stress and pressure.
( او باید مقاوم و قادر به کنترل استرس و فشار باشد. )
51. He has to be a problem solver and able to find solutions to complex issues.
( او باید یک حل کننده مسئله و قادر به پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل پیچیده باشد. )
52. They have to be culturally aware and able to work with people from diverse backgrounds.
( آنها باید از فرهنگ آگاهی داشته باشند و قادر به کار با افراد از پس زمینه های مختلف باشند. )
53. She has to be patient and able to persevere through challenges.
( او باید صبور و قادر به پایداری در برابر چالش ها باشد. )
54. He has to be a lifelong learner and continuously seek knowledge and growth.
( او باید یک یادگیرنده مادام العمر و به دنبال دانش و رشد پیوسته باشد. )
55. They have to be customer - focused and prioritize the needs of their clients.
( آنها باید تمرکز شده بر مشتری و اولویت بندی نیازهای مشتریان خود باشند. )
56. She has to be detail - oriented and able to spot errors and inconsistencies.
( او باید جزئیات گرا و قادر به شناسایی خطاها و ناهماهنگی ها باشد. )
57. He has to be a team player and able to collaborate effectively with others.
( او باید یک بازیکن تیمی و قادر به همکاری مؤثر با دیگران باشد. )
58. They have to be ethical and able to make decisions based on moral principles.
( آنها باید اخلاقی و قادر به تصمیم گیری بر اساس اصول اخلاقی باشند. )
59. She has to be tech - savvy and able to use technology to enhance productivity.
( او باید با فناوری آشنا بوده و قادر به استفاده از فناوری برای افزایش بهره وری باشد. )
60. He has to be financially literate and able to manage budgets and expenses.
( او باید دارای سواد مالی و قادر به مدیریت بودجه و هزینه ها باشد. )
61. They have to be customer service - oriented and able to provide excellent service to clients.
( آنها باید تمرکز شده بر خدمات مشتری و قادر به ارائه خدمات عالی به مشتریان باشند. )
62. She has to be a strategic thinker and able to plan for long - term goals.
( او باید یک فکر کننده استراتژیک و قادر به برنامه ریزی برای اهداف بلندمدت باشد. )
63. He has to be a good listener and able to understand the needs and concerns of others.
( او باید یک گوش دهنده خوب و قادر به درک نیازها و مشکلات دیگران باشد. )
64. They have to be innovative and able to come up with new ideas and solutions.
( آنها باید نوآورانه و قادر به ارائه ایده ها و راه حل های جدید باشند. )
65. She has to be emotionally intelligent and able to manage her own emotions and understand those of others.
( او باید دارای هوش هیجانی و قادر به مدیریت احساسات خود و درک احساسات دیگران باشد. )

دارد
مثال: She has a cat and a dog.
او یک گربه و یک سگ دارد.
has: دارد
وادار کردن ، باعث شد
Jack claims will smith's Oscars slap has comedians checking themselves when they write jokes
جک میگه که سیلی ویل اسمیت در اسکار باعث شد کمدین ها وقتی دارن شوخی یا طنزی مینویسند خودشون هم مروری میکن ( که چی نوشتند )
hath
مال، داشتن، دارد
نگاه کنید have براى ضمیرهاى I. you. we. The به کار برده میشود ولیhas براى ضمیرهاى he. she. it به کار برده میشود
شدن هم از همین ریشه می باشد و دیگرش اینکه شمالی ها می گن : سر کوچه دارم که دارم از داریدن به معنی هستن و بود داشتنه همه واژگان بودن و هستن و دارا بودن و . . . از یک ریشه هستن be همون بودن فارسیه که هم ریشه بودن زبان های آریایی را نشان می دهدبه نظر من شدن همان should است مثلا شما باید می شدید = you should
...
[مشاهده متن کامل]


have - has - be - am - is - are و. . . همه از یک ریشه هستن و همه معنی هستن و بودن و است و استن و بود دارند این hadهمان دارد می باشد و have و has همان هست می باشند چون فارسی و انگلیش هم ریشه هستن . اَم
...
[مشاهده متن کامل]
- هستم = am و است=is و داریدن و دارا بودن =are این یکسانی از آن روی است که زبانهای یک ریشه و واژگان یکسانند

صفت مالکیت
به معنای داشتن
وقتی این کلمه می آید جای فعل to be را میگیرد و جایگزین آن میشود
چیزی داشتن. مطعلق به کسی. ماله او.
مثال he has car

Present perfect for have or has . . . . . . . . . . . Example she has been to mashed
داشتن، دارا بودن، گذاشتن، رسیدن به، دانستن، کردن، جلب کردن، بدست آوردن، بهره مند شدن، مالک بودن، وادار کردن، صرف کردن.
دارد
He has soda pop
زمان حال فعل have برای سوم شخص مفرد
( he, she, it )
مثال :
she has
he has
it has
افرین
ویژگی فیزیکی مثل رنگ چشم یا پوست و غیره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس