پیشنهاد‌های میثم نبی پور (٧٥٧)

بازدید
١,٢٣٧
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

the elements: آکسفرد: The weather, especially strong winds, heavy rain, and other kinds of bad weather کیمبریج: the weather, usually bad weather به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

sally out/forth راه افتادن، حرکت کردن، رهسپار شدن هم معنی/synonym: set out

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

sally out/forth راه افتادن، حرکت کردن، رهسپار شدن هم معنی/synonym: set out

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اسم ( Noun ) : بر اساس دیکشنری آسکفرد: A sudden clever idea به معنی ایده ناگهانیِ هوشمندانه/خلاقانه، جرقه ی فکری، فکر بکر اسم ( Noun ) :بر اساس دیکش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تست الکل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

- ( ایده، نگرش، اندیشه، رفتار و یا فعالیت ) متداول، متعارف - گرایش اصلی در مُد، نسبت به ایده ها و اندیشه ها و یا در هنر - بر اساس دیکشنری هزاره: گ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

sobriety test تست الکل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

عبارتی که به جای as luck would have it به کار می رود و هردو به معنی: - خوشبختانه، بدبختانه ( با توجه به متن و یا موقعیت هم در معنی منفی و هم در معنی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

- خوشبختانه، بدبختانه ( با توجه به متن و یا موقعیت هم در معنی منفی و هم در معنی مثبت به کار می رود. ) - از بد ماجرا، اتفاقا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

an assertive lawyer/attorney ( وکیل ) کار بلد، خبره، پافشار، فعال، بی باک، جسور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

that is to say that is i. e in other words به عبارت دیگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

thereby in doing so consequently به موجب آن در نتیجه بدین طریق به این ترتیب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

fall prey to ( also be or become prey to ) مغلوب شدن، از پای درآمدن تحت تاثیر قرار دادن/گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

- از دست دادن شان و منزلت اجتماعی - دیکشنری هزاره: کوچک شدن، تحقیر شدن، خوار و خفیف شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

( در پژوهش ها و تحقیقات علمی ادبی ) پیشینه ی تحقیق که به صورت Review of the Literature Literature Review Background و یا Theoretical Framework به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

American English: make a fuss of somebody/something ( British English: make a fuss over somebody/something ) آریان پور: ( عامیانه ) سنگ کسی یا چیزی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

- پیروزی بدتر از شکست - پیروزی همراه با تلفات بسیار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

lose track of sb/sth دیکشنری هزاره: رد کسی/چیزی را گم کردن، با کسی/چیزی در تماس ماند، رابطه خودرا با کسی/چیزی از دست دادن keep track of sb/sth دیکشن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

keep track of sb/sth دیکشنری هزاره: رد کسی/چیزی را نگه داشتن، با کسی/چیزی در تماس ماندن، رابطه خود را با کسی/چیزی حفظ کردن lose track of sb/sth دیکش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

دیکشنری هزاره: ( محاوره ) از زیر مسئولیت در ر فتن، کاسه کوزه ها را سر دیگری شکستن، مسئولیت ها را به گردن دیگری انداختن،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کارمند بانک ( قبلا در بانک ها هر شخص مسئول کار خاصی بود اما اکنون به صورت قبل نیست چون هر باجه به ترتیب شماره و یا نوبت کار مراجعه کنندگان را انجام ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

یک عبارت غیر رسمی به معنی: بر باد رفتن دود هوا شدن به ( سر ) انجام نرسیدن به نتیجه نرسیدن یا نتیجه ندادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

- به شرایط/نقطه حاد رسیدن - دیکشنری هزاره: ( بحران و . . . ) به اوج خود رسیدن، به بدترین شکل ممکن در آوردن - دیکشنری آریان پور: بحرانی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

- به شرایط/نقطه حاد رسیدن - دیکشنری هزاره: ( بحران و . . . ) به اوج خود رسیدن، به بدترین شکل ممکن در آوردن - دیکشنری آریان پور: بحرانی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تیم اصلی مدرسه، دانشکده یا دانشگاه که در مسابقات و رقابت ها ( معمولا ورزشی ) شرکت می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

Alumni : جمع ( مرد یا زن ) فارغ التحصیل یا دانش آموخته در یک مدرسه، دانشکده، یا دانشگاه دانش آموز یا دانشجویی ( مرد یا زن ) که تحصیلات خود را به پای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

- حساب کار را دست کسی دادن - روی کسی را کم کردن - دیکشنری آریانپور: سر جای خود نشاندن، ( غرور یا جاه طلبی کسی را ) کم کردن - دیکشنری هزاره: باد کس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

- قرار گرفتن، جای گرفتن - داشتن نگرش، عادت، عقیده، ایده و . . . که به صورت قوی در ذهن یا درون یک فرد وجود دارد و به سادگی قابل تغییر نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

- نتیجه مطلوب داشتن - نتیجه دادن - به موفقیت رسیدن - موثر بودن - مثمر ثمر واقع شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

برگ تقلب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

همچنین crackdown که به صورت عبارت crackdown ( crack down ) on/against استفاده می شود و بر اساس دیکشنری آریان پوربه معنی: - شدت عمل، سختگیری بیشتر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

- لوازم و وسایل مورد نیاز برای یک حرفه یا شغل - اسباب تجارت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

- تلاش برای رای آوردن - کاندید شدن در انتخابات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

- آزارطلب، مازوکیست - فردی که از فعالیت های دردناک و آزار دهنده لذت می برد - فردی که از آزار دیدن توسط فرد دیگری لذت می برد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

حزب پارلمانی parliamentary party

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

از این حیث که از این جهت که از این نظر که بدین طریق که بدین معنی که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

- کتاب اصول و مبانی - کلیات جامع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیش از هر زمانی بیشترین حد تاکنون در حد بی سابقه ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

( مقام مسئول، رییس جمهور، دولت و . . . ) وقت، حاضر، فعلی مثلا: رییس جمهور وقت، نخست وزیر فعلی

پیشنهاد
٠

- کسی را ( بطورقطعی ) به باور رساندن - کسی را متقاعد کردن - نظر کسی را برگرداندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

با شایستگی در حد خیلی خوب یا عالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

- قدرت مطلق یا اختیار کامل داشتن - قوی ترین فرد در یک گروه بودن - تصمیم گیرنده ی نهایی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

با داد و فریاد چیزی را گفتن با صدای بلند گفتن جار زدن The boys were not shy about trumpeting their successes ترجمه اینجانب: پسرها خجالت نمی کشیدند ک ...

پیشنهاد
٥

- خود را خیلی عصبانی، ناراحت و . . . کردن - به حالت خاصی ( مخصوصا حالت عاطفی ) رفتن

پیشنهاد
٣

- خود را خیلی عصبانی، ناراحت و . . . کردن - به حالت خاصی ( مخصوصا حالت عاطفی ) رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

نداشتن هیچ حق انتخابی انتخاب اجباری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1. چیزی که توجه عموم را به خود جلب کند. 2. عمل یا حرکتی غیر عادی و یا از قبل برنامه ریزی شده که برای جلب توجه مردم به یک فرد خاص یا کالا یا شرکت و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سایر معانی: سوپروایزر ناظر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( در زبان آمرکایی ) بهیار ارتش بر اساس تعریف دیکشنری لانگمن: someone in the army who is trained to give medical treatment بر اساس تعریف دیکشنری آکسف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

feel ( ing ) no pain بر اساس فرهنگ زبان Collins یک واژه ی خودمانی و بر اساس واژه نامه آنلاین Dictionary. com یک اصطلاح غیررسمی/خودمانی به معنی "مست ...