پیشنهادهای میثم نبی پور (٧٥٩)
١,٧٥٢
٦ سال پیش
١٦
( در زبان آمرکایی ) بهیار ارتش بر اساس تعریف دیکشنری لانگمن: someone in the army who is trained to give medical treatment بر اساس تعریف دیکشنری آکسف ...
٦ سال پیش
٩
feel ( ing ) no pain بر اساس فرهنگ زبان Collins یک واژه ی خودمانی و بر اساس واژه نامه آنلاین Dictionary. com یک اصطلاح غیررسمی/خودمانی به معنی "مست ...
٦ سال پیش
١٣
( در بوکس ) محکمتر یا بهتر ضربه یا مشت زدن حریف ( تر ) بودن
٦ سال پیش
١٨
کسی را به چالش کشیدن یا دعوت کردن کسی را به مبارزه دعوت کردن یا طلبیدن
٦ سال پیش
١٧
چشم بسته خرید کردن
٦ سال پیش
١٩
چریک
٦ سال پیش
١
دول محور
٦ سال پیش
٢٢
خودکار نوک ساچمه ای یا به زبان عام "خودکار"
٦ سال پیش
٣
دست از سر کسی برداشتن