پیشنهاد‌های MOHSEN POORMOHAMMAD KARAJ (٥٤)

بازدید
١٢٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

REGRET و REPENT هردو به معنی پشیمان شدن هستش repent و penance معنی توبه هم میدن She had repented of what she had done او ( خانم ) از کاری که کرده بو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

CEASE به معنای متوقف کردن کاری هست که ما تو فارسی هم ازش استفاده میکنیم مثلا یکی داره صحبت میکنه بهش میگیم سیس ، طرف صحبت کردنو متوقف میکنه. . . ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

I WOULD DIE FOR YOU یعنی قربونت برم ، فدات شم ، بمیرم برات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خال خال ، نقطه نقطه ، رنگ به رنگ مثلا PINTO BEAN میشه لوبیا چیتی ( BEAN میشه لوبیا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

میخای مرخصی بری؟ Do you want to go on vacation دیروز مرخصی رفته بودی؟ Did you go on vacation yesterday حواستون باشه VACATION میشه مرخصی، تعطیلات ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Genocide به معنی نسل کشی هست کلا cide پسوند کشتنه مثلا homicide به معنی قتل و suicide به معنی خودکشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Genocide به معنی نسل کشی هست کلا cide پسوند کشتنه مثلا homicide به معنی قتل و suicide به معنی خودکشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

DIZZINESS و VERTIGO ( بیشتر استفاده میشه ) هردو به معنای سرگیجه میباشند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

Genocide به معنی نسل کشی هست کلا cide پسوند کشتنه مثلا homicide به معنی قتل و suicide به معنی خودکشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

به معنی حدس ، گمان ، حدس زدن، گمان کردن I Surmise Persepolis will be the champion of this season مترادفش میشه GUESS فقط حواستون باشه با SUMMARIZE ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

شاخه ای از زبان شناسی که به مطالعه معنای کلمات میپردازد. معناشناسی SEMANTIC IS A BRANCH OF LINGUISTIC THAT STUDY FOR MEANING

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خوشکل ، خوب ( طرف خوب چیزیه ) I WANT COMELY GIRL FOR MARRIAGE

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دم دمی مزاج ، هوس باز مترادف با ERRATIC HIS CAPRITIOUS BEHAVIOR IN THAT PARTY SHOCKED EVERYBODY رفتار بوالهوسانه او در آن جشن همه را شوکه زده کرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

FRENETIC میشه شخص آشفته، عصبانی ، کسی که از عصبانیت شبیه دیوانه ها شده معنی پر جنب و جوش، سریع و بی نظم نمیده THE FRENETIC PERSON NEVER CAN DECIDE ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

I AM YOUR SERVANT کلمه باکلاس تر نوکرتم و چاکرتم میشه فدات شم قربونت برم بمیرم برات که میشه I WOULD DIE FOR YOU

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

ANARCHY میشه اغتشاش ، بی نظمی ، خودسر بودن مردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

POINT، BECKON، MENTION، HINT اینا همشون میشه اشاره کردن به HE HINT TO LION Sorry, I won't mention it again حالا غیر مستقیم به موضوعی اشاره کردن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

معنیش میشه : مهارت ، هنر ، استادی ، حقه ، ترفند مترادف با SKILL ، ART مصنوعی یا تصنعی ( ساخته بشر Created By Human ) که دوستمون نوشتن میشه Artific ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

نشان ، اثر ، جای پا THERE WAS NO VESTIGE OF HOPE IN HER FACE در چهره او اثری ( نشانه ای ) از امید وجود نداشت جزء لغات 1100

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Contents ، roster، schedule، list همگی به معنای فهرست ، صورت و لیست میباشند اما Contents ، roster معنای نزدیک تری به فهرست دارند. HE WROTE A ROSTE ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

criticize به معنای انتقاد کردن I criticized her and she got angry

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پوست چیزی را کندن مثلا: I EXCORIATED AN ORANGE FOR MYSELF برای خودم یک پرتغال پوست گرفتم ( پوست کندم ) جزء لغات 1100 واژس تا جاییکه من میدونم ترج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

معنیش میشه سخاوتمند ، گشاده دست ، بخشنده همون آدم لارجیه خودمونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

EQUITY میشه عدل، انصاف پیشوند هم که منفی میکنه INIQUITY میشه بی انصافی ، بی عدالتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مترادف CLOTH و GARMENT به معنی پوشاک و لباس HE HAD A LOT OF RAIMENT IN HIS WARDROBE او تعداد زیادی لباس داخل کمدش داشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

OPTIMISTIC خوش بین PESSIMISTIC بدبین Don't be pessimistic, friend

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

OPTIMISTIC خوش بین PESSIMISTIC بدبین Don't be pessimistic, friend

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

راهزن ، یاغی ، دزد، غارتگر مترادف با BANDIT - OUTLAW - ROBBER - THIEF - BURGLAR BRIGANDS ATTACKED THEM ON THEIR WAY TO HOME راهزنان در مسیرشان به خ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به معنی مشهور، خوشنام، محبوب مترادف با FAMOUS - POPULAR - CELEBRATED HE IS REPUTED FOR HIS BOOK ABOUT HONESTY او بخاطر کتابش که در رابطه با صداقت ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

آرام کردن - تسکین دادن - نرم کردن مترادف با PACIFY و SOOTHE HE TRIED TO MOLLIFY HIS ANGRY WIFE BY GIVING HER A GIFT او سعی کرد با دادن هدیه همسر خش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شخص با انظباط و سخت گیر ( سخت گیر در نظم ) معنای منجنیق ( سنگ انداز ) هم میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معنی کشف کردن و فهمیدن اشتباهه unearth به معنای حفر کردن ، از زمین بیرون آوردن مثلا THEY UNEARTHED A LOT OF COINS FROM THEIR HOUSE GARDEN آنها سکه ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سفت ، شق ، محکم بسته شده tight سفت و محکم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Your mind is a magnet. If you think of blessings, you attract blessings; and if you think of problems, you attract problems. Always cultivate good th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شخص بیتجربه و ناشی ( کلش بوی قرمه سبزی میده ) IN SPITE OF HER CLAIM ABOUT EXPERIMENT WE FOUND THAT SHE IS CALLOW

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

Posterity آیندگان نسل های آینده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ENDURE به معنای تحمل کردن go through ، bear ، tolerate She's been going through a bad time recently اخیرا او دوران بدی را تحمل کرده است SHE WAS U ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

قحطی ، گرانی ، کمبود DEARTH OF HOSPITAL کمبود بیمارستان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

معنی اصلیش از حق خود گذشتن، گذشت کردن که تقریبا مترادف با SACRIFICE میشه. معنی دومش انتفال دادنه که مترادف با TRANSFER یا TRANSMIT یا DEMISE میشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

بد گویی ، ناسزا ، افترا ، سرزنش HIS SPEECH WAS FULL OF OBLOQUY TOWARD HIS PARENTS curse هم معنی فحش و دشنام میده .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

حساب شده عمدی کنکاش کردن ( تفکر عمیق PONDER )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پخش یا منتشر کردن خبری ( منظور از منتشر کردن چاپ کردن PUBLISH نیست ) HE DISSEMINATED THE NEWS OF ENGAGEMENT او خبر نامزدی خودش را پخش کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ساختگی ، مصنوعی میشه CREATED BY HUMAN ( ساخته بشر ) مترادفش میشه ARTIFICIAL

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بخشنده ، سخاوتمند مانی فکر میکنه یه سنت بده آدم بخشنده وسخاوتمندی میشه مترادفش generous هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تنوع ، گوناگون ، متنوع variety تنوع ، متنوع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

PROVINCE میشه استان CITY میشه شهر STATE میشه ایالت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

قرص ( دارو ) هم PILL میشه هم TABLET ( قرص ماشین ظرفشویی میشه TABLET ) دارو هم که میشه DRUG داروخانه هم میشه DRUGSTORE

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به حرکت ادامه دادن ( متوقف نشدن تو کاری ) • Successful people keep moving. They make mistake but they don’t Give UP GO ON هم به معنی ادامه دادن هس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مترادف SUMMARIZE به معنی خلاصه کردن ، مختصر بیان کردن ، جمع بندی کردن In three words I can sum up everything I’ve learned about life: it goes on. - ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مترادف SUM UP به معنی خلاصه کردن In three words I can sum up everything I’ve learned about life: it goes on. - Robert Frost

١