pinto

/ˈpɪnˌtoʊ//ˈpɪnˌtəʊ/

معنی: خالخال، رنگ برنگ، نقطه نقطه
معانی دیگر: سیاه و سفید، پیسه، خال مخالی، ابلق، اسب ابلق

جمله های نمونه

1. The access to Horrel Creek is through the Pinto Valley mine.
[ترجمه گوگل]دسترسی به نهر هورل از طریق معدن Pinto Valley انجام می شود
[ترجمه ترگمان]دسترسی به Horrel کریک از طریق معدن پینتو دره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Though the menu does not say pinto beans, a few showed up on my sandwich.
[ترجمه گوگل]اگرچه در منو لوبیا چیتی نوشته نشده است، اما چند عدد در ساندویچ من ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]با این که منوی غذا beans خال خالی نیست، اما چند تایی از آن ها روی ساندویچ من ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pinto beans have the distinction of being one of the quickest beans to cook.
[ترجمه گوگل]لوبیا چیتی وجه تمایز این است که یکی از سریعترین لوبیاها برای پختن است
[ترجمه ترگمان]لوبیا پینتو خاصیت یکی از سریع ترین لوبیا برای طبخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The young fellow looked pinto the mirror, trying to find something to complain to the barber about.
[ترجمه گوگل]مرد جوان به آینه نگاه کرد و سعی کرد چیزی برای شکایت به آرایشگر پیدا کند
[ترجمه ترگمان]جوان نگاهی به آینه انداخت و سعی کرد چیزی پیدا کند که به سلمانی شکایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pinto says . 'In particular both parties got enamored with unrealistically and quickly growing the homeownership rate.
[ترجمه گوگل]پینتو می گوید به ویژه هر دو طرف شیفته رشد غیرواقعی و سریع نرخ مالکیت خانه شدند
[ترجمه ترگمان]پینتو می گوید به طور خاص هر دو طرف شیفته unrealistically شدند و به سرعت نرخ homeownership را افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 200 Tanya Pinto was a successful young business woman businesswoman in Dallas, Texas.
[ترجمه گوگل]در سال 200 تانیا پینتو یک زن تاجر جوان موفق در دالاس، تگزاس بود
[ترجمه ترگمان]در سن ۲۰۰ سالگی یک زن تاجر زن کسب وکار موفق در دالاس، تگزاس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do you sell hubcaps for a '72 Pinto hatchback?
[ترجمه گوگل]آیا برای هاچ بک پینتو 72 کلاهک می فروشید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما hubcaps را برای ۷۲ پینتو hatchback می فروشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pinto has been a long-term target for Barcelona and has been tabled a preliminary offer by the Spanish giants, says A Bola .
[ترجمه گوگل]A Bola می‌گوید پینتو هدف بلندمدتی برای بارسلونا بوده است و یک پیشنهاد اولیه از سوی غول‌های اسپانیایی به او ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]به گفته A Bola پینتو یک هدف بلند مدت برای بارسلونا بوده است و پیشنهاد اولیه دیوان اسپانیایی را مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 200 Tanya Pinto was a successful successful young businesswoman in Dallas, Texas.
[ترجمه گوگل]در سال 200 تانیا پینتو یک تاجر جوان موفق در دالاس، تگزاس بود
[ترجمه ترگمان]در سن ۲۰۰ سالگی یک زن تاجر موفق موفق در دالاس، تگزاس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oh, sure it's just like driving a Pinto.
[ترجمه گوگل]اوه، مطمئناً درست مثل رانندگی با پینتو است
[ترجمه ترگمان]اوه، حتما مثل این میمونه که یک فورد کرایه کرده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Eric Pinto Mandoza, who drives a canoe down the Madre de Dios River, enjoys a beer in Puerto Maldonado.
[ترجمه گوگل]اریک پینتو ماندوزا که با قایق رانی به سمت پایین رودخانه مادر د دیوس می رود، در پورتو مالدونادو از نوشیدن آبجو لذت می برد
[ترجمه ترگمان]اریک پینتو Mandoza، که قایقی را به سمت رودخانه Madre de می راند، در پورتو Maldonado از آبجو لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ford introduced the Pinto in Brazil.
[ترجمه گوگل]فورد پینتو را در برزیل معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]فورد پینتو را در برزیل معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Ford Pinto was a famously bad automobile, but worse still might be Ford's handling of the safety concerns surrounding the '70s-era subcompact.
[ترجمه گوگل]فورد پینتو یک خودروی معروف بد بود، اما بدتر از آن ممکن است مدیریت فورد با نگرانی‌های ایمنی پیرامون ساب کامپکت دهه 70 باشد
[ترجمه ترگمان]فورد پینتو، یک اتومبیل بسیار بد بود، اما بدتر از آن ممکن است که فورد به نگرانی های امنیتی مربوط به دوران دهه ۷۰ مربوط به دوران دهه ۷۰ رسیدگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خال خال (اسم)
pinto

رنگ برنگ (اسم)
pinto

نقطه نقطه (صفت)
dotty, punctual, punctulate, punctulated, punctate, pinto

تخصصی

[علوم دامی] به اسب سفیدی که دارای لکه های تیره ای (از هر رنگ) باشد اطلاق می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• spotted horse, horse that has spotted hair
spotted, mottled, covered in spots

پیشنهاد کاربران

خال خال ، نقطه نقطه ، رنگ به رنگ
مثلا PINTO BEAN میشه لوبیا چیتی ( BEAN میشه لوبیا )

بپرس