پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
دور زدن ( فعل ) / دایره ( اسم ) Every twelve months, the Earth circles the Sun هر دوازده ماه ، زمین یک بار خورشید را دور می زند 🟦🟦
قول دادن My uncle promises he will give up smoking 🟪 عموی من قول داد ک او سیگار کشیدن را ترک خواهد کرد
ثروتمند My friend will marry a rich man next month ⬛️⬛️ دوست من با یک مرد ثروتمند در ماه آینده ازدواج خواهد کرد
خسته the horses were exhausted اسب ها خسته بودند ⬜️⬜️⬜️
😅 بچه که نیستم/ خام نیستم 😅 I wasn't born yesterday ☺️
I nearly jump out of my skin از ترس زهره شدن 🟫🟫
a little bird told me کلاغه به من خبر داد 🔇🔇
knock on the wood بزنم به تخته 🔉🔉
talk of the devil: عجب حلال زاده ای 🔊🔊
یه قلوپ بخور 🔔🔔
😅 تازه سر شبه 😅 The night is still young ☺️
it seems difficult at first, but you'll soon get the hang of it "شاید اولش به نظر مشکل بیاد اما خیلی زود قلقشو پیدا می کنی" 🔕🔕🔕🔕
get the hang of sth 📣📣 یعنی اینکه بدونی چطور کاری رو انجام بدی ، بدونی چطور از چیزی استفاده کنی که اصطلاحا تو فارسی گفته میشه: "قلق کاری/چیزی رو پی ...
شجاع Be brave. . . but it's OK to be afraid sometimes - شجاع باش . . . ولی بعضی وقتها خوبه که بترسی📢📢
bad - tempered and easily annoyed 💬💬💬💬 ترشرو ، عبوس
جمعه ^_^ روز ناهید / خدای عشق و زیبایی day of Frigga
چهارشنبه ^_^ روز تیر / خدای تجارت day of Mercury
پنجشنبه ^_^ روز مشتری / خدای رومیان day of Jupiter
سه شنبه ^_^ روز مریخ / خدای جنگ day of Mars
دوشنبه ^_^ روز ماه day of Mon
یک شنبه ^_^ روز خورشید day of sun
Typist = کسی که تایپ میکند ، کسی ک چیزی را می نویسد
Sound: ➡️صدا ( غیر انسان ) 🎵
Scream: ➡️جیغ کشیدن😱
Whistle: ➡️سوت زدن😯
پیام قبلی کامل نیومد متاسفانه : ) ) Mumble: ➡️زیر لب چیزی گفتن، من من کردن 😗
Whisper:➡️ پچ پچ کردن😗
Mumble: ➡️زیر لب چیزی😗
Murmur:➡️ زمزمه کردن😗
Moan: ➡️ناله کردن😖
Growl:➡️ غر غر کردن😣
Cough➡️سرفه کردن😩
Snore:➡️ خر و پف کردن😴
Sneeze➡️ عطسه کردن🤧
گرسنگی زیاد I'm starving 💭💭 دارم از گرسنگی می میرم
پدربزرگ و مادربزرگ به پدربزرگ و مادربزرگ با هم, گفته میشود. معادل فارسی ندارد. - Children always enjoy visiting their grandparents. 🗯🗯🗯 - بچه ه ...
غیر اخلاقی ♠️♠️ plagiarism is an immoral act سرقت ادبی عملی غیر اخلاقی است
persian literature
پذیرا ، مهربان ، خوش برخورد a hotel with approachable staff هتلی با کارکنان خوش برخورد ♦️♦️♦️♦️
پنهان شدن 🃏🃏 to hide is to try not to let others see you the other children will hide while you count to 100 بقیه بچه ها پنهان میشن تا تو تا 100 بش ...
کف the bottom is the lowest part 🎴🎴🎴 the bottom of my shoe has a hole in it در کف کفش من یک سوراخ وجود دارد
حمله کردن to attack is to try to fight or to hurt 🀄️🀄️🀄️ the man with mask attacked the other man مرد با ماسک به مرد دیگر حمله کرد
متخصص هماتولوژی ( خون شناسی )
خوب the weather is very nice هوا خیلی خوبه 🕐🕐🕐🕐
دختر the girl whom you met is my sister 🕑 دختری که تو ملاقاتش کردی خواهر من است
آسان Some of the scientists did not have easy lives بسیاری از دانشمندان زندگی راحتی نداشتند 🕑🕑🕑
مردان Many great men and women try hard to find facts 🕒🕒🕒 بسیاری از زنان و مردان بزرگ برای پیدا کردن حقایق سخت تلاش می کنند
دانش Human knowledge develops with scientists’ hard work دانش بشری با سخت کوشی دانشمندان توسعه می یابد 🕕🕕
زندگی Actually I learned many interesting things about our scientists’ lives در واقع من چیز های زیاد جالبی در مورد زندگی دانشمندانمان یاد گرفتم 🕘🕘 ...
این چنین 🕛🕛 such books are not very interesting این چنین کتاب ها خیلی جذاب نیستند