پیشنهادهای علی اصغر سلحشور (٥٤٨)
تحرک بخشیدن، تحریک و تشویق کردن
خلق کردن، آفریدن
الگو
متقدم، قدیمی
مقوله
غیر قابل شناسایی، غیر قابل تشخیص
از نو بنیان نهادن، دوباره ساختن
انفکاک
Achaemnian : هخامنشیان achaemenids: هخامنشی ها Achaemenid: هخامنشی
بندهشن
موجودات دو رگه و ترکیبی
مسبَک
تاریه قومی
تاریخ یک قوم و نژاد
انکار همعصری ( یکی از دیدگاه های یوهانس فابیان، انسان شناس آلمانی )
همسو کردن
داده
تأثیرگذار
بازبینی و اصلاح
روندگرایی، فرایندی
فرا روندگرایی، فرا فرایندی
اقتباس و بهره گیری
خاطر نشان ساختن
ایجاد و آفرینش
خلق و ایجاد
توانایی و استعداد
غیر مسئله ساز
ترفند
نظر افکندن، اندیشیدن
جامع تر
قدمت و کهنگی
قابلیت استفاده دوباره، قابلیت بازیافت
ترسیم کردن
فروپاشی و از هم گسیختگی
جامع تر
دوباره صحه گذاشتن، دوباره تاکید کردن
نوگرایی
sedimented
الگوی زمان - مکان
لحن و آوا
دقیق تر
tradition
practice
نشانه ای
تبر دستی
مناسک مذهبی، مناسک آیینی
ترجمان، بازگردان
بازاندیشی، تفکر دوباره