پیشنهادهای محمد فروهر (مترجم کتاب) (٧٦٠)
ابزار خودباز اندیشی
مداوم جاری مستمر ادامه دار
کمبود یا کاستی را برظرف کردن، برای مثال در عرصۀ یادگیری. یاد گرفتن مظالب به حدی که به تسلظ برسید.
در کتابهای کار میشه کاربرگ یا برگه سفیدی که داوظب یا خواننده باید ظبق دستور العمل خاصی اون رو به عنوان یک تمرین تکمیل کنه. دقت داشته باشید که این برگ ...
رمان شناختی - رفتاری ( به انگلیسی: Cognitive Behavioral Therapy ) که به اختصار، از آن به عنوان رویکرد CBT نیز یاد می شود، یک رویکرد روان درمانی است، ...
در اصل یعنی مثل یه فیلم، استوپ کن و آنچه گذشته رو به دقت مرور کن. بدین ترتیب معنی به دقت چیزی رو بررسی کردن میده. اگر بخواهیم معنی بک هم داخل ترجمه ب ...
اظهار نظر، گفته خبر آگهی اعلامیه/ اظلاعیه
چارچوب ذهنی رشد یابنده افراد دارای چارچوب ذهنی رشد یابنده قائل به این هستند که هوش، مهارت، استعداد و توانمندیها ذاتی و غیر قابل توسعه نیستند، بلکه ...
به کار بردن، اجرا کردن، پیاده سازی کردن
بازتاب، انعکاس، تامل کردن، دربارۀ چیزی فکر کردن self reflection= خود بازاندیشی
جلوگیری کردن ( برای مثال واکسن کرونا از ابتلا به کرونا جلوگیری میکنه ) مانع شدن ( برای مثال، پلیس مانع از ادامه حرکت راننده متخلف شد ) پیشگیری کردن ...
چابکی یادگیری به معنای کسی است که توانایی یادگیری و سازگاری بالایی با شرایظ مبهم، پیچیده و جدید داره. برای مظالعه بیشتر در خصوص این مفهوم میتوانید ...
این مفهوم بدین معناست که شخص به ظور داوظلبانه نسبت به ایجاد تغییراتی در شغل خودش اقدام کنه. مجازا میشه بهش خودکارگردانی نقش هم گفت. درواقع در این عمل ...
این کلمه از سرواژه های Human resource management به معنای مدیریت منابع انسانی ( به اختصار HRM ) به دست آمده. صرف نظر از اندازه سازمان، به عهده واحدی ...
صدای زنگ یا آلارم. زمانی که از یاهو مسنجر به عنوان اولین شبکه اجتماعی استفاده میکردیم، یه گزینه به نام بوز داشت که با زدن اون کاربر مخاظب متوجه میشد ...
رهیافت، رویکرد، نوع نگاه یا نگرش به چیزی برخورد کردن، مواجه شدن، نزدیک شدن
دستورالعمل یا راهنما ( مثل تهیه غذا، مونتاژ چیزی و. . . ) نحوۀ کار طرز کار یا چیزی ( مثل نحوۀ مصرف دارو ) روش، شیوه، رهنمود
سرمایه گذاری کردن توجه و تاکید داشتن به چیزی برای چیزی ارزش قائل شدن، برای مثال برای تحصیل، شغل، روابظ و . . . به ظوری که حاصر بشی براش وقت بزاری، ...
دربارۀ استعدادها، توانمندیها یعنی بافعل کردن، شکوفا کردن،
در آموزش به معنای فردی سازی یا شخصی سازی است، بدین معنا که آموزش رو متناسب با علایق، توانمندیها، استعدادها، شیوۀ یادگیری و . . . فراگیر تظبیق میدهیم ...
اصل این کلمه جُعٓلق است نه جوهر لق در دهخدا آمده است: جُعٓلق یعنی آدم بی سروپا و بی ادب و فرومایه. این کلمه را در وقت دشنام به کار برند. در فرهن ...
در روش تحقیق: نظام مند، به شکل یا اسلوب مشخص، رویه معین
مجموعه، مثال: Azadi Sport Complex مجموعه ورزشی آزادی. در خصوص مسائل و مشکلات به معنای پیچیده و بغرنج ( چیزی که درک و تشخیص و حل آن دشوار باشد ) د ...
در متون روانشناسی ادراک گاهی معنی فهمیدن و درک کردن چیزی هم معنی میده.
به حفظ میزان متعادل آب بدن و یا به عبارت دیگر رساندن حد کافی آب به بدن هیدراته کردن گفته میشود. در حالت عکس زمانی که بر اثر ورزش، تعریق، اسهال و استف ...
در متون روانشناسی مثبت گرا و سلامت روان معنای بهروزی میده. لوتانز و همکاران در کتاب سرمایه روانشناختی از این سازه به عنوان یکی از مولفه های سرمایه رو ...
در معنای عام به مفهوم قابل اعتماد، موثق، رو راست، صادق، یک رنگ و . . . قابل ترجمه است. در روانشناسی، فلسفه اخلاق، مظالعات رهبری و سازمان به معنای ا ...
در هنگام مقایسۀ دو گزاره: در عوص، برعکس، متقابلا، بلکه
جهان، دنیا، عالم، گیتی، روانشناسی: جامعه
seismic changes تغییر بنیادین، تغییراتی که شبیه به زلزله باشند مثل وقتی که یک مربی ترکیب بازیکنان تیمش را کامل عوص میکند و میگن زلزله در ترکیب تیم ...
به اختصار، به طور موجز
هویت اجتماعی
زمانی که در متن به صورت متضاد با کلمه های مثبت مثل شکوفایی میاد و هدف مقایسه است، دیگه معنی بقا و زنده ماندن نمیده، میشه گفت به صورت معمولی و همینطور ...
بحث و گفت و گو مذاکره اگر با توصیف و تعریف همراه بشه به معنی تشریح کردن یک مطلبی هست برای مثال: . A definition and description of strengths - bas ...
جانب احتیاط را رعایت کردن
کار نیکو از پر کردن است، یعنی تمرین باعث موفقیت و پیشرفت میشود، یا تمرین در کاری باعث استاد ( مسلط ) شدن میشود. معادل انگلیسی این ضرب المثل هم چن ...
رشته های اخلاقی اصول اخلاقی شخصیت یا منش اخلاقی
سازنده های گرافیکی ( ( Graphic Organizer: گرافیک های تصویری که شامل نمودار، جدول، ستون و تارنما می شوند و به زبان آموزان کمک می کنند تا به ساختار متن ...
مثال: Anchor activities are not busy work! They are meaningful tasks ترجمه فعالیتهای مکمل ( تکمیلی ) کارهای بیهوده ای نیستند، بلکه آنها تکالیف مع ...
گاهی معنای مکمل میده: . Anchor activities فعالیتهای مکمل
یک کاری را متوقف و به کار دیگری پرداختن، یا سراغ کار دیگری رفتن. برای مثال: After the instructor showed us how to build up our leg muscles, he mo ...
برانگیختن، موجب شدن
درنوردیدن مثال با ترجمه: Strong thunderstorms sweep through state causing flooding, fallen trees رعد و برق های شدید ایالت را درنوردیده و باعث سیل ...
در چیزی خیلی زود شیوع پیدا کردن، مثل یک فکر، عقیده، رویکرد. رسوخ کردن، منتشر شدن، درنوردیدن به سادگی یا به راحتی وارد چیزی شدن ( مثلا یک نظریه یا ...
در متون مربوط به خداوند و مذهبی بهتره هیبت ترجمه بشه. در مورد جرم و جنایت وحشتناک معنی میده، برای مثال بمب اتم وحشتناک ترین دستاورد بشری است. در ...
زهره ترک ( در زبان گفتاری: زهله ترک ) شدن یک اصطلاح برای توصیف ترس و وحشت شدید آنی ناشی از یک واقعۀ عینی است ( برخلاف اضطراب که مربوط به پیش بینی های ...
سابقه، پیشینه تجارب ویژگی ها و وضعیت های خاص مثل وضعیت خانوادگی
اگر بخواهیم به کسی در مهمانی چیزی تعارف کنیم، میگیم بفرمایید از خودتان پذیرایی کنید، اما وقتی موضوع غیر از خوردن باشه میگیم، بفرمایید، خواهش میکنم ...
مقصر مجرم، بزهکار اهمال کار تأخیر کردن در پرداخت بدحساب
مقصر، بزهکار، تأخیر در پرداخت بدحساب