پیشنهادهای افشین حاجی طرخانی (٨٩١)
حاصل، حاصله. نتیجه. پیامد. متعاقب.
در علوم نظامی:1 - تدارکات جنگی. 2 - مهمات جنگی
مردود، رد شده، تکذیب شده
متن خیلی طولانی یا کتاب خیلی حجیم و ملال آور ( برای نشان دادن نارضایتی این صفت به کار می رود )
واقف
اشاره به مؤسسان کشور ایالات متحد که اکثراً فری میسن بودند.
شاهد عینی
نظام اعتقادی
معنویت گرا
کاپیتالیست به حامی کاپیتالیسم ( نظام سرمایه داری ) نیز گفته میشود.
طولانی
مدرک عینی و محرز
هم وند: هم گروهی
دمیدن در آتش چیزی / هیزم در آتش چیزی ریختن /آتش بیار معرکه
1 - کسی که سِمت مهمی در بانک دارد 2 - کسی که صاحب یا مالک یا سرمایه گذار یک بانک است
متعهد
قبضه کردن
عصر روانگردان به دوره ایجاد تغییرات اجتماعی، موسیقی و هنری متأثر از مواد روانگردان گفته می شود که از اواسط دهه 60 تا اواسط دهه 70 میلادی رخ داد.
سه جلدی ( کتاب )
محتمل و ممکن کردن چیزی، به ویژه چیزی که غیر محتمل یا عجیب است/ پررنگ کردن چیزی/ تقریباً معادل رنگ واقعیت بخشیدن به چیزی در فارسی. مثال We have ne ...
راهنمایی کردن / الهام بخشیدن، ایده و نظر دادن به کسی
در معرض دید عموم قرار دادن هر چیزی، افشای عمومی هر چیزی
غیر قابل انکار، مسلم، قطعی
برادر روحانی ( لاتین: frater, انگلیسی: friar و فرانسوی: Fr�re ) به طلبهٔ دینی صدقه گیر کاتولیک گفته می شود که هنوز به درجات بالاتر کلیسایی نظیر کشیش ...
انقلابی، حامی انقلاب
پابرجا ماندن
be into something 1علاقه مند بودن به چیزی be onto something 2 کشف کردن و پی بردن به چیزی، ساختن چیزی، ارائه چیزی get onto somebody/something 3 سر و ...
جاه طلبانه
پذیرفتن چیزی از روی ظاهر آن، بجای تحقیق و مطالعه در موردش
با گذشت زمان in process of time As time passes; at a later time
مکاتب، طریقت ها
بی گناهی
ساختارشکنی قبولاندن عقاید جدید و کاملاً متفاوت به مردم به ویژه در حوزه سیاسی و اجتماعی
جکوبینیسم / جکوباینیسم ( مکتب جَکوبایت ها یا یعقوبی ها )
نزدیک به پایان / منتهی / واپسین / آخرین waning days of the French Revolution روزهای پایانی، واپسین و منتهی به انقلاب فرانسه
نظام فکری، نظام عقیدتی
دو آتشه ( بار منفی دارد )
عقیدتی ( چه مذهبی چه غیر مذهبی )
توقیف یا مصادره اموال
بلند پایه، والا مقام، عالی مقام
فرد زحمت کش، سختکوش / فردی که به سختی کار میکند به ویژه در سطوح کارگری و غیر مدیریتی
مصمم
وقت co قبل از لغت found می آید یعنی مشارکت در تأسیس.
تلفظ صحیح: فری مِیسِنِری / free mason در لغت به معنای بنّای آزاد است و فری میسنری به معنی میسن گرایی است. مکتب و اییئن میسن ها.
ساختارشکن
ممنوعه
بی خبر و ناآگاه گذاشتن
متخلف
سیستم یا نظام گاه شماری، مثل سیستم گاه شماری هجری، سیستم گاه شماری میلادی و . . . ( سیستم دوست یابی هم معنی میدهد )
اطمینان یافت ( see to it that )