تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - [روان پزشکی] تیک، حرکات غیرارادی عضلات قسمت های مختلف بدن از جمله پلک، گونه، و دست ۲ - [اقتصاد رفتاری] ۱ - عادت بد، عادت نامطلوب، ازجمله سوگیری ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

[صفت به شکل streamlined] مستقیم؛ بی پیرایه؛ سرراست؛ در مسیر [فعل]: سرراست کردن؛ ساده کردن؛ بی پیرایه کردن؛ در مسیر مورد انتظار انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[ علم اندازه گیری]: درستی؛ میزان نزدیک بودن نتیجه ی اندازه گیری به اندازه ی واقعی. ( اندازه ی واقعی در علوم مهندسی معنی آماری دارد یعنی در عمل از ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

ارجاع به بحث دوستان در مورد معانی مختلف کلمات نزدیک به این واژه از نظر معنی: invention: اختراع innovation : نوآوری creativity : خلاقیت development : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

تبعات؛ پی آمد ( منفی ) ؛ نتیجه ( ی تأسف بار )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

روگشایی؛ رونمایی؛ برای اولین بار نشان دادن، اثبات کردن، شرح دادن؛

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

تحقق پذیری در علم آمار likeliood با probability تفاوت دارد. بیان تفاوت این دو به زبان ساده بسیار دشوار است و لزوماً از زبان علم آمار برای بیان آن اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

نویسنده ی هم کار؛ هم قلم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

challenging someone ۱ - به مبارزه طلبیدن؛ به رقابت دعوت کردن؛ ۲ - آزمودن مهارت یا توانایی یک شخص یا نهاد؛ ۳ - آزمودن درستی یا قانونی بودن یک ادعا یا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - منش؛ کردار ۲ - عُلقه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمّی شدنی؛ روی داد یا پدیده ای که بتوان جنبه ( ها ) ی مهمی از آن را به عدد و رقم بیان کرد. سنجش پذیری با کمی شدن از این نظر تفاوت ظریف دارد که سنجش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تجمیع؛ تلفیق؛ یک پارچه سازی؛ در بر گرفتن اجزا یا عناصری متجانس یا نامتجانس و درآوردن آنها به صورت یک مجموعه ی مستقل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

معنی لغوی این واژه �سنگ مسافت شمار� ( قدیمی ) یا �تابلوی کیلومتر� ( جدید ) است که در جاده برای نشان دادن مسافت باقی مانده تا مقصد نصب می کنند. نقطه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

[ نقشه کشی صنعتی] گسترش نمایش شکل سطوح جانبی یک حجم بر روی صفحه. کاربرد گسترش عموماً در ورق کاری و ساخت قطعات حجمی نسبتاً پیچیده است که ابتدا شکل گست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شیوه ی عمل؛ عرف کار current practice = عرف کاری رایج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

به معنای غیردقیق؛ با مسامحه؛ به تعبیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

فراهم کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالک؛ بال چه؛ لت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به هم خوردن؛ از حالت استاندارد یا قابل قبول خارج شدن The internal geometry of the duct should not be compromised. شکل هندسی داخل داکت نباید به هم بخ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هم بسته؛ دو بخش از هر موضوع یا سیستمی که از هم مستقل نیستند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

[مدیریت ریسک]کاهش اثر؛ آماده گی برای وقوع ریسک و برنامه ریزی پیشینی برای کاستن از اثرات وقوع ریسک احتمالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تک تکِ؛ هر کدام؛ هریک؛ هرگونه This approach may influence any expectations that may affect the way the problem is solved. این روی کرد می تواند بر تک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاوه بر مترادف ها و معنی های ارائه شده به معنی �صورت مسأله� هم به کار می رود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[ارتباطات] ۱ - ضدانگیزه؛ ۲ - توذوق زن: ۳ - بازخورد منفی؛ رفتاری سلبی که باعث تضعیف جریان پیام می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[حل مسأله] تفکر خلاق؛ خرق عادت؛ فکر کردن در خارج از �چارچوب� موجود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

[مدیریت کسب وکار] ۱ - میزان سرمایه گذاری؛ سهم مشارکت در سرمایه گذاری ۲ - میزان خرید ( از تأمین کننده ی برون سازمانی ) ۳ - برگشت از مزایده ( کالایی که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناگویا؛ مبهم؛ درهم برهم؛ مطلب یا بیانی که انسجام نداشته باشد و مخاطب نتواند به آسانی منظور گوینده را بفهمد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مکمل، تکمیلی؛ علاوه بر آن چیزی که قرار بود باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بیش فرهیخته؛ کسی که سواد یا تحصیلات ـش از عرف یا میان گین سواد جامعه ای که در آن زنده گی یا فعالیت می کند بیش تر است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در ترکیب �by attribute� در مبحث کنترل کیفی به �وصفی� ترجمه شده است ( در مقابل� کمّی� ) . پارامتر وصفی یعنی گفت وگو در باره ی �بله� یا �نه�، �منطبق� ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱ - صنعت، فعالیت تولیدی یا خدماتی بر مبنای تکنولوژی و ماشین آلات، مانند صنعت فولاد، صنعت خودروسازی، صنعت نرم افزار ۲ - صنف، حرفه؛ هرگونه فعالیت کسب و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

immiserise ( UK ) [فعل] فقیر شدن؛ نداری؛ تنگ دست شدن ( کردن ) ؛ فلاکت ( به فلاکت افتادن یا انداختن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازتاب پراکنش؛ مؤلفه ای از امواج نوری یا صوتی که توسط اتم های ماده ی تحت آزمون تفرق حاصل می کند و در جهت عکس تابش بازمی گردد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نگهداشت؛ برقراری وضعیت عمل کرد اولیه در سازه های یا تجهیزات شامل بازدید، اندازه گیری، پایش وضعیت، تعویض، بازسازی یا تمعیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمله ی کلامی ( یا غیرکلامی ) ؛ انتقاد تند؛ توهین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشفته حالی؛ نوعی حمله ی عصبی که باعث رفتارهای تکانه ای هم راه با هیجاناتی به صورت ترس شدید و گاه فلجی موقت می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخصیص نابه جا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

لایحه مثال: �لایحه ی استقلال بانک مرکزی� ( ایالات متحد امریکا ) که توسط یک نماینده ی کنگره و یک نماینده ی سنا در سال ۱۹۱۳ ارائه و توسط پرزیدنت ویلسن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندیشه ورز؛ کسی که از قادر است از قوه ی اندیشه استفاده کند. کسی که به روش استدلالی فکر و عمل می کند. کسی که قادر به تحلیل است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کمابیش، بیش وکم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرسوزاننده؛ ماده ی شمیایی که در تماس با پوست یا مخاط یا بافت های دیگر اثر تخریبی و سوزاننده گی بر آن نداشته باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدترین؛ خراب ترین It seems sensible to select the worst - the‘biggest and baddest’.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

غنی شده؛ بهبود یافته؛ ارتقا یافته intensified system سیستم غنی شده؛ سیستمی که بهره وری آن بالا رفته است. مانند خاک مزرعه ای که با قادر است با تغییرات ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشغال ریزی؛ محصول جنبی ناخواسته ی فرآیندی که علاوه بر خروجی اصلی ( محصول اصلی ) محصول به دردنخور ( آشغال ) به جا بگذارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱ - برگرفتن؛ ۲ - به خدمت گرفتن؛ به کار گرفتن؛ ۳ - به سوی خود آوردن They should be captured and recorded. آنها باید برگرفته شده و ثبت شوند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

درخشان Excellent idea = ایده ی درخشان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[صفت] حجیم؛ فربه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

حرکت لاک پشتی؛ حرکت خزنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[صفت] نفس گیر؛ توان فرسا This problem solving tool is too long, too complicated, and too winded.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دشواریاب؛ دشواررس؛ دیریاب؛ صعب الوصول ( عکس سهل الوصول ) مسأله ای که حل آن بسیار دشوار باشد