پیشنهادهای تقی قیصری (٥٨٧)
۱ - به ویژه، This issue requires particular attention. این قضیه توجه ویژه ای را می طلبد. ۲ - به مراتب، در مرتبه ی بسیار بالاتر . This helps beginn ...
[شبه علم] میله ی آب یاب؛ دوشاخه ی آب یاب؛ دوشاخه ای که ادعا می شود وقتی به بالای منبع آب زیرزمینی می رسد تکان می خورد. عموماً عده ی زیادی از کشاورزان ...
[صفت] انگیزشی، انگیزه دهنده؛ تقویت کننده [فعل، مصدر] پاداش دهی؛ مفتخر کردن؛ جبران لطف کردن
documentarian; documentary filmmaker
رونمایی؛ برای اولین بار ارائه دادن؛ برای اولین بار معرفی کردن
کانونی شده، هم گرا شده، متمرکز شده
بها دادن ( به )
خدمات دهنده؛ فراهم آور؛ تهیه گر در بعضی از منابع مدیریتی با تأمین کننده ( supplier ) با خدمات دهنده فرق دارد، provider خدمت عرضه می کند در حالی که su ...
چاره ی آخر؛ تنها گزینه؛ Remember! You are not indispensable. یادتان باشد! شما تنها گزینه ی ما نیستید.
۱ - کارد، چاقو، تیزی ( هر جسم سختی که لبه ای تیز برای بریدن داشته باشد ) ۲ - نیزه، سرنیزه ( نوعی سلاح دارای دسته برای �فرو کردن� در بدن حریف به کار ...
بایسته گی؛ ربطیت؛ باربط بودن
[مهندسی سازه] طُرّه؛ انتهای آزاد؛ تیری که یک طرف آن دارای تکیه گاه ( عموماً ولی نه الزاماً گیردار ) دارد و سر دیگر آن آزاد است. برای دوستانی که معاد ...
[اقتصاد، مدیریت] منبع یا سرچشمه Revenue Streams؛ منابع درآمد هفت گروه منابع درآمد کلاسیک: فروش دارایی ها، تبلیغات، اشتراک یا آبونه شدن، فروش امتیاز ...
احتوا، در بر گرفتن The cup constrains the coffee.
خوش آمدن، لذت بخشیدن ( The coffee pleased me a lot. ) ( قهوه خیلی به من لذت بخشید ( یا چسبید ) ، از این قهوه خیلی خوش ـم آمد )
پاسخ به محرک بیرونی ( عموماً وضعیت نامطلوب ) می تواند سه گونه باشد: انفعالی یا passive، پاسخ ندادن یا پاسخ دیرهنگام یا نابه جا به محرک فعالانه یا act ...
محصول انحصاری؛ محصول امتیازدار؛ محصول اختصاصی؛ محصولی که بر اساس ثبت اختراع یا خرید امتیاز انحصاراً به شخص حقیقی یا حقوقی خاصی تعلق دارد
به طور متعادل؛ نه در مقادیر زیاد
تحلیل قوا
پر کردن جیب. ترجمه ی متن زیر: شکارچیان غیرمجاز جیب شان رابه قیمت کاهش جمعیت حیوانات در حال انقراض پر می کنند. Poachers enrich themselves while re ...
پیش پاافتاده؛ بی اهمیت
تک افتاده؛ بریده [از محیط]؛ isolated enterprises: بن گاه های تک افتاده که ارتباط معینی با بازار ندارند.
از آنجا که امکان نوشتن نظر در زیر نظرهای دیگران وجود ندارد، ناچار در پیش نهاد جداگانه پاسخ ایشان را می نویسم: بله می شود isolated را به ایزوله ترجمه ...
[مارکتینگ] اِشراف marketing insight: اشراف بر بازار؛ درک بایسته و کنش پذیر از واقعیت بازار در پیِ تحلیل عمیق و متفکرانه که قبلاً نامکشوف مانده بود
[پزشکی] بروز ( بیماری ) manifestation: تظاهرات ( بیماری )
عمق یاب؛ میله ای که در داخل مخزن فرو برده می شود تا عمق مایع یا پودر محتوی آن را مشخص کنند. اصطلاح دیپ زدن در اندازه گیری میزان مایع داخل تانکر سوخت ...
[پزشکی] ترشح؛ ترشحات؛ مواد ترشحی ریخته شدن مایعات بدن از قبیل خون، بزاق، ادرار، استفراغ، مدفوع روی سطوح دیگر
گوشه ی مقعر؛ گوشه ی غیرتیز coved ceiling به معنی اتاقی است که در محل تلاقی دیوارها با کف زه یا قرنیز مقعر نصب شده باشد.
زیادتر از معمول؛ دست ودل بازانه مثال: It is advised to use a liberal amount of disinfectant.
دوام پذیر؛ ماندگار؛ تکرارپذیر؛ چیزی که فقط یک بار اتفاق نمی افتد و می توان آن را تکرار کرد. در مارکتینگ به روشی گفته می شود که بتوان از آن طریق به طو ...
مرتب کردن؛ نظم و ترتیب دادن؛ کنار هم چیدن مثال:هنوز لازم است ست های ابزار را پس از شستن و پیش از استریل کردن مرتب کنیم ( کنار هم طوری بچینیم که روی ...
سوخته گی پای جوش؛ در جوش کاری به خالی شدن لبه ی گرده ی جوش به دلیل درست تنظیم نکردن شدت جریان جوش کاری گفته می شود.
بچسب ( در مقابل نچسب ) ؛ زدایش ناپذیر؛ ویژه گی مربوط به موادی که اگر ماده ی دیگری به آن بچسبد به آسانی نتوان تمیزش کرد. مانند ظرف پخت وپز که بچسب است ...
معرفی؛ آشناسازی؛ طرح موضوعی به صورت کلی برای اولین بار
۱ - رینگ ( تایر خودرو ) ؛ طوقه ( دوچرخه یا موتورسیکلت ) ؛ چنبره ۲ - لبه ی قابلمه یا زودپز ۳ - حلقه ی بسکت بال
کمی کلاو؛ شیمی کلاو؛ نوعی اتوکلاو یا دستگاه استریلیزاسیون که در آن علاوه به دمای بالای ۱۰۰ درجه سلسیون بخار، از مواد شیمیایی مانند فرمالدئید و الکل ا ...
[متالورژی، الکتروشیمی] رویین؛ روئین؛ وضعیتی که یک فلز خورده نمی شود زیر ا هیچ گونه واکنش الکتروشیمیایی به دلیل اتصال به منبع برق مستقیم ( حفاظت کاتدی ...
میله ی قنات؛ سوراخ های قائم برای برداشت آب از مجرای آب افقی دست کند
قرص؛ بادوام؛ مستحکم [غیررسمی] جان دار؛ پدرمادردار substantial shoes کفش محکم ( مثل کفش ایمنی یا کفش حفاظ دار )
[پزشکی] چرک؛ کثافت؛ جرم؛ هرگونه پس ماند جامد به جا مانده روی سطوح ابزار یا تجهیزات پزشکی یا وسایل محیطی مثال از متن دندان پزشکی: Any residual soil ...
دست خورده؛ ایراددار؛ از حالت طبیعی خارج شده
[دندان پزشکی] ترمیمی؛ اقدامات و اعمال مربوط به پروتزها و ترمیم دندان ها Prosthodontics: رشته ی دندان پزشکی ترمیمی
جراحت با سوزن؛ ایجاد زخم یا پاره گی بافتی بر اثر فرورفتن سوزن سرنگ در پوست یا مخاط
[پزشکی] تغییر سطح سرمی ( پادتن )
شِبه لنفاوی [مقایسه شود با lymphatic به معنی لنفاوی]؛ سلول هایی مانند لوزه، طحال، عقده های لنفاوی، و بافت های مخاطی که شبیه لنف عمل می کنند.
[پزشکی] اندیکاسیون؛ ضرورت؛ مثال: جراحی در این نوع سوخته گی �اندیکاسیون � دارد. یعنی جراحی �کارآیی، منطق، و مجوز� لازم را بر اساس دانش و پروتکل های پز ...
چشم پوش؛ نقاب؛ چشم بند
تا حد زیادی؛ نسبتاً
پادتنی؛ ویژگی میکروب ها از قبیل پروتوزوها، باکتری ها، یا ویروس هایی که در سطح شان دارای موادی هستند که سیستم ایمنی بدن را تحریک به پادتن سازی می کنند
رویشی؛ نامیه؛ مانند بازگشت هاگ ها به شرایط رویش پس از رفع شرایط لَختی ( inertia ) در پیِ بروز شرایط خشکی، گرما، و فقدان مواد مغذی در محیط