پیشنهاد‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا (١,٥٩٠)

بازدید
٧,٣٤١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

اَهریمَن: آهِرمَن - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیک ) اوستا: اَنگره مَینیو ( angrahe mainyu ) یا اَنرو مَینیو ( anrō mainyu ) : تاریک و تبهکار کنن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

اَهریمَن: آهِرمَن - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیک ) اوستا: اَنگره مَینیو ( angrahe mainyu ) یا اَنرو مَینیو ( anrō mainyu ) : تاریک و تبهکار کنن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پَتیاره: واژه اوستایی و پارسی میانه ( پارسیک ) اوستا: پَئیتی اِرِتَه ( paiti - ereta ) پهلوی: پِتیارَگ ( petyārag ) . پَت: پَئیتی ( paiti ) - بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

پَتیاره: واژه اوستایی و پارسی میانه ( پارسیک ) اوستا: پَئیتی اِرِتَه ( paiti - ereta ) پهلوی: پِتیارَگ ( petyārag ) . پَت: پَئیتی ( paiti ) - بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پَتیاره: واژه اوستایی و پارسی میانه ( پارسیک ) اوستا: پَئیتی اِرِتَه ( paiti - ereta ) پهلوی: پِتیارَگ ( petyārag ) . پَت: پَئیتی ( paiti ) - بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه انگلیسی "grippe" هم از "grift" فارسی میانه ( پهلوی ) می آید! کارنامه اردشیر بابکان، فَرگَرد ( فصل ) 8، بند6: spāh ī kerm az pas ī ardaxšīr awišt ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سِکس ( sex ) - چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سِکس ( sex ) - چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سِکس ( sex ) - چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَرزی - یک معنای دیگر هم دارد! چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه ای پارسی از سِتاک ( بُن فعل ) آمیختن! چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جِماع - واژه عربی چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مُقارِبَت - واژه عربی بر وزن مُفاعِلَت ( مفاعلة ) چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

یازلی: نام دخترانه، واژه ترکی این واژه در سنگ نوشته های ترکی، نام یک شهر و تخته سنگ ( صخره ) بوده است که در فرهنگ آذربایجان، جایگاه انسان های نخستین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

یوتاک، یوتَک: نام دخترانه - واژه اوستایی و فارسی میانه ( پهلوی ) یو: yō - واژه اوستایی کسی، یک کس، فردی، شخصی مانند: یوتاب! . تاک: تَک - جدا، مج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

یوتَک، یوتاک: نام دخترانه - واژه اوستایی و فارسی میانه ( پهلوی ) یو: yō - واژه اوستایی کسی، یک کس، فردی، شخصی مانند: یوتاب! . تاک: تَک - جدا، م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

یوتاب: نام دخترانه - واژه اوستایی بانوی جنگجوی هخامنشی و خواهر آریو ( آریا ) بَرزَن که در نبرد دروازه پارسی ( تنگه دربند پارسی ) دوشادوش برادرش جنگید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

روناو: نام دخترانه ( ronav ) - واژه ای کُردی در پارسی به آن "آبگین یا آبگینه" می گویند! یادآوری از واژه تیشتر: ( ( اصطلاح: " آب روشناییست " و آیین پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ویشار: نام دخترانه - در گویش مازندرانی ( لهجه گیلکی ) . معنی: آگاه، بینشمند، با خبر، داننده، روشن بین، بیدار دل! - خردمند، دور اندیش، ژرف بین، هوش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه از هَمپُرسِگی می آید! هَمپُرسِگی، هَمپُرسی - واژه اوستایی ( apərəse ) یَسن های 9 تا 11 به گفتگو میان اهورامزدا و زرتشت می پردازد! پُرسیدن د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤١

گُستاخ: واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) پهلوی: ویستاخ ( wistāx ) وی: ویهیستن - نمو، رشد کردن، روییدن، حرکت کردن، رواندن، بالِش ( بالندگی ) ، پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

گُستاخ: واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) پهلوی: ویستاخ ( wistāx ) وی: ویهیستن - نمو، رشد کردن، روییدن، حرکت کردن، رواندن، بالِش ( بالندگی ) ، پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

گُجَسته: گُجَستَک ( گُجَستَگ ) - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) به کسی که بدکار هست این فرنام ( لقب ) را می دهند! مانند: اهریمن، اسکندر مقدونی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گُجَسته: گُجَستَک ( گُجَستَگ ) - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) به کسی که بدکار هست این فرنام ( لقب ) را می دهند! مانند: اهریمن، اسکندر مقدونی، ...