پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٧,٥٥٢)
supine hypotension [su:pain ˌhaɪ. pəʊˈten. ʃən] vena caval syndrome vena caval syndrome [vi:nə 'kɑ:vəl ˈsindrəʊm] نشانگان ورید اجوفی/ کم فشارخونی ...
supine hypotension [su:pain ˌhaɪ. pəʊˈten. ʃən] vena caval syndrome vena caval syndrome [vi:nə 'kɑ:vəl ˈsindrəʊm] نشانگان ورید اجوفی/ کم فشارخونی ...
supine hypotension [su:pain ˌhaɪ. pəʊˈten. ʃən] vena caval syndrome vena caval syndrome [vi:nə 'kɑ:vəl ˈsindrəʊm] نشانگان ورید جوفی/ کم فشارخونی ت ...
supine hypotension [su:pain ˌhaɪ. pəʊˈten. ʃən] vena caval syndrome vena caval syndrome [vi:nə 'kɑ:vəl ˈsindrəʊm] نشانگان ورید جوفی/ کم فشارخونی ت ...
supine hypotension [su:pain ˌhaɪ. pəʊˈten. ʃən] vena caval syndrome vena caval syndrome [vi:nə 'kɑ:vəl ˈsindrəʊm] نشانگان ورید جوفی/ کم فشارخونی ت ...
sunrise syndrome [ˈsʌnraɪz ˈsindrəʊm] نشانگان طلوع خورشید ( ا ) : : وضعیتی که در آن، توانایی شناختی فرد به هنگام بیدار شدن از خواب صبح ناپایدار است.
sunrise syndrome [ˈsʌnraɪz ˈsindrəʊm] نشانگان طلوع خورشید ( ا ) : : وضعیتی که در آن، توانایی شناختی فرد به هنگام بیدار شدن از خواب صبح ناپایدار است.
sunrise syndrome [ˈsʌnraɪz ˈsindrəʊm] نشانگان طلوع خورشید ( ا ) : : وضعیتی که در آن، توانایی شناختی فرد به هنگام بیدار شدن از خواب صبح ناپایدار است.
subluxation syndrome [sʌblʌk'seiʃən ˈsindrəʊm] نشانگان نیمه دررفتگی {ا}: مجموعه ای از علائم و نشانه ها در کایروپراکتیک که به ویژگی های پاتوفیزیولوژیک ...
subluxation syndrome [sʌblʌk'seiʃən ˈsindrəʊm] نشانگان نیمه دررفتگی {ا}: مجموعه ای از علائم و نشانه ها در کایروپراکتیک که به ویژگی های پاتوفیزیولوژیک ...
subluxation syndrome [sʌblʌk'seiʃən ˈsindrəʊm] نشانگان نیمه دررفتگی {ا}: مجموعه ای از علائم و نشانه ها در کایروپراکتیک که به ویژگی های پاتوفیزیولوژیک ...
Stickler’s syndrome [stik′lɜːz ˈsindrəʊm] نشانگان استیکلر: یک اختلال اتوزومال غالب شامل نزدیک بینی پیشرونده به سمت جداشدگی شبکیه و نابینایی و تغییرات ...
Stickler’s syndrome [stik′lɜːz ˈsindrəʊm] نشانگان استیکلر: یک اختلال اتوزومال غالب شامل نزدیک بینی پیشرونده به سمت جداشدگی شبکیه و نابینایی و تغییرات ...
Stickler’s syndrome [stik′lɜːz ˈsindrəʊm] نشانگان استیکلر: یک اختلال اتوزومال غالب شامل نزدیک بینی پیشرونده به سمت جداشدگی شبکیه و نابینایی و تغییرات ...
startle reaction [stɑ:təl rɪˈ�kʃn̩] startle syndrome startle syndrome [stɑ:təl ˈsindrəʊm] نشانگان بهت زدگی/ بازتاب یا واکنش یکه خوردن {ا}: واکنش ط ...
startle reaction [stɑ:təl rɪˈ�kʃn̩] startle syndrome startle syndrome [stɑ:təl ˈsindrəʊm] نشانگان بهت زدگی/ بازتاب یا واکنش یکه خوردن {ا}: واکنش ط ...
startle reaction [stɑ:təl rɪˈ�kʃn̩] startle syndrome startle syndrome [stɑ:təl ˈsindrəʊm] نشانگان بهت زدگی/ بازتاب یا واکنش یکه خوردن {ا}: واکنش ط ...
startle reaction [stɑ:təl rɪˈ�kʃn̩] startle syndrome startle syndrome [stɑ:təl ˈsindrəʊm] نشانگان بهت زدگی/ بازتاب یا واکنش یکه خوردن {ا}: واکنش ط ...
startle reaction [stɑ:təl rɪˈ�kʃn̩] startle syndrome startle syndrome [stɑ:təl ˈsindrəʊm] نشانگان بهت زدگی/ بازتاب یا واکنش یکه خوردن {ا}: واکنش ط ...
splenic flexure syndrome [splenik 'flekʃə ˈsindrəʊm] نشانگان خَمش طحالی {ا}: درد و نفخ مکرر شکمی در ربع فوقانی چپ شکم که ناشی از وجود یک توده گاز محب ...
splenic flexure syndrome [splenik 'flekʃə ˈsindrəʊm] نشانگان خَمش طحالی {ا}: درد و نفخ مکرر شکمی در ربع فوقانی چپ شکم که ناشی از وجود یک توده گاز محب ...
splenic flexure syndrome [splenik 'flekʃə ˈsindrəʊm] نشانگان خَمش طحالی {ا}: درد و نفخ مکرر شکمی در ربع فوقانی چپ شکم که ناشی از وجود یک توده گاز محب ...
space adaptation syndrome [ləʊkəl ˌ�d�pˈteɪʃn̩ ˈsindrəʊm] نشانگان سازگاری فضایی {ا}: توانایی تطبیق با تغییرات عملکرد قلب، تغییرات مواد معدنی استخوان ...
space adaptation syndrome [ləʊkəl ˌ�d�pˈteɪʃn̩ ˈsindrəʊm] نشانگان سازگاری فضایی {ا}: توانایی تطبیق با تغییرات عملکرد قلب، تغییرات مواد معدنی استخوان ...
space adaptation syndrome [ləʊkəl ˌ�d�pˈteɪʃn̩ ˈsindrəʊm] نشانگان سازگاری فضایی {ا}: توانایی تطبیق با تغییرات عملکرد قلب، تغییرات مواد معدنی استخوان ...
social breakdown syndrome [səʊʃəl ˈbreɪk. daʊn ˈsindrəʊm] نشانگان فروپاشی اجتماعی {ا}: زوال مهارت های اجتماعی و بین فردی، عادات کاری و رفتاری که در ب ...
social breakdown syndrome [səʊʃəl ˈbreɪk. daʊn ˈsindrəʊm] نشانگان فروپاشی اجتماعی {ا}: زوال مهارت های اجتماعی و بین فردی، عادات کاری و رفتاری که در ب ...
social breakdown syndrome [səʊʃəl ˈbreɪk. daʊn ˈsindrəʊm] نشانگان فروپاشی اجتماعی {ا}: زوال مهارت های اجتماعی و بین فردی، عادات کاری و رفتاری که در ب ...
Sneddon’s syndrome [sned′ənz ˈsindrəʊm] نشانگان اسندون {ا}: یک بیماری نادر که در آن شریانی مغزی و ایسکمی با کبودی شبکه ای منتشر غیرالتهابی همراه است.
Sneddon’s syndrome [sned′ənz ˈsindrəʊm] نشانگان اسندون {ا}: یک بیماری نادر که در آن شریانی مغزی و ایسکمی با کبودی شبکه ای منتشر غیرالتهابی همراه است.
Sneddon’s syndrome [sned′ənz ˈsindrəʊm] نشانگان اسندون {ا}: یک بیماری نادر که در آن شریانی مغزی و ایسکمی با کبودی شبکه ای منتشر غیرالتهابی همراه است.
livedo reticularis [lˈaivdəʊ retɪk. jəˈlɑː. rɪs] کبودی شبکه ای {ا}: لکه دار شدن پوست و با مرزهای مشخص که تصور می شود به دلیل اسپاسم رگ های خونی یا ...
livedo reticularis [lˈaivdəʊ retɪk. jəˈlɑː. rɪs] کبودی شبکه ای {ا}: لکه دار شدن پوست و با مرزهای مشخص که تصور می شود به دلیل اسپاسم رگ های خونی یا ...
livedo reticularis [lˈaivdəʊ retɪk. jəˈlɑː. rɪs] کبودی شبکه ای {ا}: لکه دار شدن پوست و با مرزهای مشخص که تصور می شود به دلیل اسپاسم رگ های خونی یا ...
hypertelorism hypospadias syndrome [haipə'telərizəm haipə'speidiəs ˈsindrəʊm] نشانگان اسمیت لملی اوپیتز یا هیپوسپادیاس بیش فاصلگی {ا}: یک سندرم اتوزو ...
hypertelorism hypospadias syndrome [haipə'telərizəm haipə'speidiəs ˈsindrəʊm] نشانگان اسمیت لملی اوپیتز یا هیپوسپادیاس بیش فاصلگی {ا}: یک سندرم اتوزو ...
hypertelorism hypospadias syndrome [haipə'telərizəm haipə'speidiəs ˈsindrəʊm] نشانگان اسمیت لملی اوپیتز یا هیپوسپادیاس بیش فاصلگی {ا}: یک سندرم اتوزو ...
hypertelorism hypospadias syndrome [haipə'telərizəm haipə'speidiəs ˈsindrəʊm] نشانگان اسمیت لملی اوپیتز یا هیپوسپادیاس بیش فاصلگی {ا}: یک سندرم اتوزو ...
hypertelorism hypospadias syndrome [haipə'telərizəm haipə'speidiəs ˈsindrəʊm] نشانگان اسمیت لملی اوپیتز یا هیپوسپادیاس بیش فاصلگی {ا}: یک سندرم اتوزو ...
hypertelorism hypospadias syndrome [haipə'telərizəm haipə'speidiəs ˈsindrəʊm] نشانگان اسمیت لملی اوپیتز یا هیپوسپادیاس بیش فاصلگی {ا}: یک سندرم اتوزو ...
mucopolysaccharidosis type VII [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈəʊsis tˈaip sevən] Sly syndrome Sly syndrome [slai ˈsindrəʊm] نشانگان اسلای/ موکوپلی ساکارید ...
mucopolysaccharidosis type VII [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈəʊsis tˈaip sevən] Sly syndrome Sly syndrome [slai ˈsindrəʊm] نشانگان اسلای/ موکوپلی ساکارید ...
mucopolysaccharidosis type VII [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈəʊsis tˈaip sevən] Sly syndrome Sly syndrome [slai ˈsindrəʊm] نشانگان اسلای/ موکوپلی ساکارید ...
mucopolysaccharidosis type VII [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈəʊsis tˈaip sevən] Sly syndrome Sly syndrome [slai ˈsindrəʊm] نشانگان اسلای/ موکوپلی ساکارید ...
mucopolysaccharidosis type VII [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈəʊsis tˈaip sevən] Sly syndrome Sly syndrome [slai ˈsindrəʊm] نشانگان اسلای/ موکوپلی ساکارید ...
permcath [ˈpɜːmk�θ] پرمکت {ا}: لوله ای انعطاف پذیر که برای دیالیز استفاده می شود. این کاتتر در رگ خونی گردن یا بالای سینه قرار گرفته و به سمت راست قل ...
permcath [ˈpɜːmk�θ] پرمکت {ا}: لوله ای انعطاف پذیر که برای دیالیز استفاده می شود. این کاتتر در رگ خونی گردن یا بالای سینه قرار گرفته و به سمت راست قل ...
slit ventricle syndrome ( SVS ) [slit ˈven. trɪ. kəl ˈsindrəʊm] نشانگان بطن شکاف دار {ا}: وضعیتی شامل سردردهای مزمن و اختلالات قلبی که بیماران وابست ...
slit ventricle syndrome ( SVS ) [slit ˈven. trɪ. kəl ˈsindrəʊm] نشانگان بطن شکاف دار {ا}: وضعیتی شامل سردردهای مزمن و اختلالات قلبی که بیماران وابست ...
slit ventricle syndrome ( SVS ) [slit ˈven. trɪ. kəl ˈsindrəʊm] نشانگان بطن شکاف دار {ا}: وضعیتی شامل سردردهای مزمن و اختلالات قلبی که بیماران وابست ...