پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٠٩)
استخوان شناسی ( اسم ) : مطالعه ساختار و عملکرد استخوان ها و ساختارهای مرتبط
استخوان گوشت چنگار/ گوشت چنگارِ استخوان زاد ( ا ) : تودینه بدخیم یاخته های استخوانی
استخوان زاد ( صفت ) : منشاء گرفته یا متشکل از بافت استخوانی
استخوان کاه تود ( اسم ) : تودینه نادر استخوانی که در اثر تکثیر یاخته های استخوان کاه ایجاد می شود.
استخوان شکنی ( اسم ) : شکستن عمدی یک استخوان بدریخت یا بدجوش خورده که توسط جراح برای اصلاح بدشکلی انجام می شود.
استخوان غضروف تود ( اسم ) : تودینه استخوانی متشکل از یاخته های های غضروف ساز که به صورت توده ای بدون درد، معمولاً در انتهای یک استخوان بلند ظاهر می ش ...
استخوان جوشی ( اسم ) : فرآیندی که در آن مواد خاصی مانند تیتانیوم ممکن است بدون ایجاد واکنش جسم خارجی به درون استخوان زنده وارد تا یک اتصال بسیار محکم ...
اسمول ( اسم ) : واحد فشار گذرندگی برابر با وزن مولکولی یک جسم حل شده بر حسب گرم تقسیم بر تعداد یون ها یا ذرات دیگری که در محلول به آنها تفکیک می شود.
اسمولاریته ( اسم ) : فشار گذرندگی یک ماده که بر حسب اسمول ماده در هر کیلوگرم محلول بیان می شود.
اسمولالیته ( اسم ) : فشار گذرندگی یک ماده که بر حسب اسمول ماده در هر کیلوگرم آب بیان می شود.
بیماری اسگود اشلاتر ( اسم ) : التهاب و تورم در محل قرار دادن وتر اصلی چهارسر ران در بالای استخوان درشت نی، درست زیر زانو. این بیماری در نوجوانی شایع ...
اورنیتین ( اسم ) : اسید آمینه ای که در کبد به عنوان یک محصول جانبی در طی تبدیل آمونیاک به اوره تولید می شود.
اشراف ( اسم ) : آگاهی از خود در زمان، دوره و مکان که ممکن است در شرایطی مانند بیماری عضوی مغز، حالت های دارویی سمی و ضربه مغزی مختل شود.
داروی خوراکی کاهنده قند خون ( اسم ) : یکی از گروه داروهایی که سطح گلوکز خون را کاهش می دهد و برای درمان دیابت غیر وابسته به انسولین ( نوع II ) از راه ...
چشم پرشی ( اسم ) : یک سری حرکات نامنظم چشم در هر جهت که در افراد مبتلا به بیماری مخچه دیده می شود.
عفونت فرصت طلب پس از طحال برداری ( OPSI ) ( اسم ) : عفونتی که پس از برداشتن طحال با جراحی ناشی از نقص ایمنی در نتیجه از دست دادن طحال ایجاد می شود.
اپیستورکیس ( اسم ) : سرده ای از کرم های انگلی که در شرق اروپا و بخش هایی از جنوب شرق آسیا یافت می شود. کرم های بالغ، که در مجاری صفراوی زندگی می کنند ...
اوپیستُرکیاز ( اسم ) : وضعیتی که به دلیل وجود کرم انگلی اوپیستُرکیس در مجاری صفراوی ایجاد می شود. عفونت های شدید می توانند به بافت های مجرای صفراوی و ...
چشم فلجی درونی یا داخلی ( ا ) : فلج عنبیه و ماهیچه مژگانی
چشم فلجی بیرونی یا خارجی ( ا ) : فلج ماهیچه های بیرونی و حرکت دهنده چشم
چشم آماس هم سوهشی ( اسم ) : یک یووه آ آماس دانه تودی که تمام قسمت های مجرای یووه آی هر دو چشم را درگیر می کند و ممکن است پس از ضربه یا ( به ندرت ) جر ...
سرپوش/ کلاهک ( اسم ) : توپی مخاطی که کانال دهانه رحم زن باردار را مسدود می کند. هنگامی که دهانه رحم در شروع زایمان شروع به گشاد شدن می کند، سرپوش که ...
تب مفصل شکن یا نیانگ نیانگ ( اسم ) : یک بیماری آفریقای شرقی که توسط یک آربوویروس ایجاد و به وسیله پشه هایی از جنس آنوفل به انسان منتقل می شود. نشانه ...
تب مفصل شکن یا نیانگ نیانگ ( اسم ) : یک بیماری آفریقای شرقی که توسط یک آربوویروس ایجاد و به وسیله پشه هایی از جنس آنوفل به انسان منتقل می شود. نشانه ...
چنگال ناخنی ( اسم ) : ضخیم شدن و انحنای جانبی ناخن، معمولاً ناخن بزرگ پا
رشد شناسی ( اسم ) : تاریخچه سیر تکاملی یک فرد از تخمک بارور شده تا بلوغ
وسواس کلامی ( اسم ) : نفوذ مکرر یک کلمه یا یک نام خاص در افکار یک فرد
آنکوتیک ( صفت ) : 1. سرطانی/ تودینه ای/ تورمی: مشخص شونده با تودینه یا تورم 2. بیش فشاری: مربوط به افزایش حجم یا فشار
کوری رودخانه ( ا ) : کوری کامل یا جزئی ناشی از مهاجرت لارو اونکوسرکا به داخل چشم
انکوسرکای پیچ خورده ( اسم ) : عامل انکوسرکا زدگی
اونکوسرکا ( اسم ) : سرده ای از کرم های انگلی که در آفریقای مرکزی و آمریکای مرکزی یافت می شود.
چادرینه کوچک یا معدی کبدی ( اسم ) : بخشی از چادرینه که معده را به کبد متصل می کند.
چادرینه کوچک یا معدی کبدی ( اسم ) : بخشی از چادرینه که معده را به کبد متصل می کند.
چادرینه بزرگ ( اسم ) : بخش بسیار تا شده ای از چادرینه که روده ها را به شیوه ای پیش بند مانند می پوشاند، به عنوان یک عایق حرارت عمل و از اصطکاک بین ان ...
چادرینه تثبیتی ( اسم ) : عمل جراحی به منظور بهبود جریان خون از طریق کبد که در آن، چادرینه به بافت دیگری ( معمولاً دیواره شکم ) متصل می شود.
چادرینه برداری ( اسم ) : برداشتن تمام یا بخشی از چادرینه
هسته زیتنونی ( ا ) : توده ای از ماده خاکستری در پیاز مغز که باعث ایجاد برامدگی در سطح می شود.
جسم زیتونی ( اسم ) : تورم بیضی شکل صاف در قسمت فوقانی پیاز مغز در هر طرف که این شامل توده ای از یاخته های عصبی ( عمدتا ماده خاکستری ) است.
کم تخمک گذاری ( اسم ) : وقوع و رخداد نادر تخمک گذاری
روغن زیتون ( ا ) : روغنی که از میوۀ رسیدۀ درخت زیتون استخراج می شود.
استرون ( اسم ) : یکی از هورمون های جنسی زنانه که توسط تخمدان تولید می شود.
ورتاک زایی ( ص ) : مربوط به ورتاک زا یا در اثر آن
مری شکافی ( اسم ) : بازکردن مری با جراحی به منظور بررسی داخلی آن یا برداشتن یا وارد کردن چیزی
مری برونی ( اسم ) : بیرون زدگی آستر ( مخاط ) مری از طریق پارگی دیواره عضلانی آن
مری آماس عفونی ( اسم ) : التهاب مری ناشی از عفونت با کاندیدا یا به ندرت توسط ویروس ها که در بیماران مبتلا به ایدز شایع است.
مری آماس خورنده ( اسم ) : التهاب مری ناشی از مصرف قلیا یا اسید سوزآور
دندان تود ( اسم ) : هر تودینه بافتی که باعث ایجاد ساختار دندانی می شود.
سدادی ( اسم ) : 1. سیم یا میله ای درونِ لوله یا سوزن توخالی برای سوراخ کردن بافت ها یا کارگذاشتن سوزن های مکشی 2. نوعی دندان برداشتنی که هم نقص کام ر ...
اختلال وسواسی جبری/ روا ن رنجوری وسواسی ( ا ) : یک اختلال روانی که با نیاز به انجام مکرر اعمال تشریفاتی مانند چک کردن یا تمیز کردن مشخص می شود و با ر ...
کچوله ( اسم ) : دانه درخت جوزالقی که حاوی شبه قلیای سمی استریکنین است.