پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٦٦)
militate against something
militate against something
militate against something
militate against something
militate against something
militate against something
militate against something
internal strife
strife=trouble between two or more people or groups SYN conflict
for years
for ( some ) years running for years
for ( some ) years running
for ( some ) years running
trade - related
trade - related
to a great degree
Organization for Security and Cooperation in Europe
dishonest
oblique
extraneous to
extraneous to
extraneous to
extraneous to
extraneous to
genuinely
genuinely
attendant
attendant
Attendant to= associated to ; related to
not least
not least
not least
not least
not least
not least
not least
not least
not least
not least
خَر و خوش لهجه و گویش تهرانی سرخوش
خوش رقصی لهجه و گویش تهرانی تملق و چاپلوسی
خوش رقصی لهجه و گویش تهرانی تملق و چاپلوسی
خوش رقصی لهجه و گویش تهرانی تملق و چاپلوسی
خوش برورو
خوش روزگار. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) مرفه الحال . با عیش . با زندگی راحت : شاها رهی ز جود تو خوش روزگار شدکز روزگار عمر تو خوش روزگار باد. مسعود ...
خوش روزگار. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) مرفه الحال . با عیش . با زندگی راحت : شاها رهی ز جود تو خوش روزگار شدکز روزگار عمر تو خوش روزگار باد. مسعود ...
خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاپلوسی کردن. خودشیرینی کردن. تملق گفتن. ( یادداشت مؤلف ) .
خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاپلوسی کردن. خودشیرینی کردن. تملق گفتن. ( یادداشت مؤلف ) .
خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاپلوسی کردن. خودشیرینی کردن. تملق گفتن. ( یادداشت مؤلف ) .
خوش تقریر. [ خوَش ْ / خُش ْ ت َ ] ( ص مرکب ) فصیح . نطاق . ( ناظم الاطباء ) . آنکه مسائل علمی را خوب بیان کند. آنکه تقریر خوب دارد. که با گشاده زبانی ...