پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,١١٣)

بازدید
٧,١٠١
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متسلم. [م ُ ت َ س َل ْ ل َ ] ( ع ص ) تسلیم شده و پذیرفته شده و تفویض شده. ( ناظم الاطباء ) . و رجوع به ماده قبل شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متسلم. [م ُ ت َ س َل ْ ل َ ] ( ع ص ) تسلیم شده و پذیرفته شده و تفویض شده. ( ناظم الاطباء ) . و رجوع به ماده قبل شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرسوسی کردن. [ طَ رَ / طَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چپاول و غارت کردن ، چون مطابق اسناد تاریخی هنگامی که رومیان شرقی برشهر طرسوس چیرگی و تسلط یافتند، از ه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرسوسی کردن. [ طَ رَ / طَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چپاول و غارت کردن ، چون مطابق اسناد تاریخی هنگامی که رومیان شرقی برشهر طرسوس چیرگی و تسلط یافتند، از ه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرسوسی کردن. [ طَ رَ / طَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چپاول و غارت کردن ، چون مطابق اسناد تاریخی هنگامی که رومیان شرقی برشهر طرسوس چیرگی و تسلط یافتند، از ه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاقیه سرخان حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاقیه سرخان حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاقیه سرخان حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاقیه سرخان حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاقیه سرخان حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاقیه سرخان حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان ...

پیشنهاد
٠

فتوی ایشان در مورد شیعیان و قزلباشان : فنحن لا نشک فی کفرهم و ارتدادهم و ان دارهم دار حرب و ان نکاح ذکور هم و إناثهم باطل بالاتفاق فکل واحد من اولاد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فتوی ایشان در مورد شیعیان و قزلباشان : فنحن لا نشک فی کفرهم و ارتدادهم و ان دارهم دار حرب و ان نکاح ذکور هم و إناثهم باطل بالاتفاق فکل واحد من اولاد ...

پیشنهاد
٠

فتوی ایشان در مورد شیعیان و قزلباشان : فنحن لا نشک فی کفرهم و ارتدادهم و ان دارهم دار حرب و ان نکاح ذکور هم و إناثهم باطل بالاتفاق فکل واحد من اولاد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فتوی ایشان در مورد شیعیان و قزلباشان : فنحن لا نشک فی کفرهم و ارتدادهم و ان دارهم دار حرب و ان نکاح ذکور هم و إناثهم باطل بالاتفاق فکل واحد من اولاد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جسان. [ ج ُس ْ سا ] ( ع ص ، اِ ) دف زنندگان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . دف زنندگان. ج ِ جاسن. ( ناظم الاطباء ) . آنانکه دف زنند. ( از اقرب الموارد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جسان. [ ج ُس ْ سا ] ( ع ص ، اِ ) دف زنندگان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . دف زنندگان. ج ِ جاسن. ( ناظم الاطباء ) . آنانکه دف زنند. ( از اقرب الموارد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیباصورت ؛خوشگل. زیبا : خواجه زمان نیکوسیرت ، زیباصورت. ( مجالس سعدی ) .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

key ( someone's ) car = informal To use a key to scratch the paint on someone's car.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( as ) cold as a witch's tit

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( as ) cold as a witch's tit

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cold coffee

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cold coffee

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a stone cold fox

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a stone cold fox

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a stone cold fox

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a stone cold fox

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

a stone cold fox

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( as ) cold as a well digger's ass ( in January )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( as ) cold as a well digger's ass ( in January )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( as ) cold as a well digger's ass ( in January )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Please* = Kindly = spoken formal a word meaning ‘please’, which is often used when you are annoyed Will you kindly put that book back?

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thank you kindly = Thank you very much

پیشنهاد
١

return ticket

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

return ticket

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست در کار شکستن ؛ کنایه است از زر خرج کردن. ( گنجینه گنجوی ) . هزینه کردن. بکار بردن. در کار کردن : ملک چون بر بساط کار بنشست درستی چندرا در کار بش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست در کار شکستن ؛ کنایه است از زر خرج کردن. ( گنجینه گنجوی ) . هزینه کردن. بکار بردن. در کار کردن : ملک چون بر بساط کار بنشست درستی چندرا در کار بش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست حساب ؛ که او را حساب راست باشد. که در حساب امین و راستکار باشد : از دانش آنچه داد کم از رزق می دهد چون آسمان درست حسابی ندید کس. صائب ( از آنند ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست قول ؛ که او را قولی درست و استوار است. کسی که بر گفتار وی بتوان اعتماد نمود. مردم صادق. ( ناظم الاطباء ) : هر کس که درست قول و ایمان باشد او را ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست تر ؛ محکمتر. سدیدتر. أقوم. ( دهار ) : عهد هرچند درست تر و نیکوتر و بافایده تر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 211 ) .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست بودن نژاد ؛ اصیل بودن. ریشه دار بودن : کس از بندگان تاج شاهی نجست وگر چند بودی نژادش درست. فردوسی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست بودن نژاد ؛ اصیل بودن. ریشه دار بودن : کس از بندگان تاج شاهی نجست وگر چند بودی نژادش درست. فردوسی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست بودن نژاد ؛ اصیل بودن. ریشه دار بودن : کس از بندگان تاج شاهی نجست وگر چند بودی نژادش درست. فردوسی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست گوهر ؛ دارای اصلی و نسبی صحیح : تا او نشود درست گوهر این قصه نگفتنی است دیگر. نظامی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست گوهر ؛ دارای اصلی و نسبی صحیح : تا او نشود درست گوهر این قصه نگفتنی است دیگر. نظامی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست تن ؛ صحیح و تن درست. ( آنندراج ) . کسی که صحیح و سالم و بدون بیماری باشد. ( ناظم الاطباء ) . - تندرست ؛ سالم. صحیح. بی علت. بی بیماری : بهنگام ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درسته. [ دُ رُ ت َ / ت ِ ] ( ص ) در تداول عوام ، تمام. ناشکسته. کامل. که قسمتی از آنرا نبریده اند. بی شکستن یا بریدن جزئی از آن. که چیزی از آن شکسته ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهمل پناه. [ م ُ م َ پ َ ] ( ص مرکب ) کنایه از جاهل است. ( آنندراج ) : میزند هرکس دم از فطرت بود مهمل پناه وآنکه او می لافد از دانش بود کردن شعار. م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درستی ده. [ دُ رُ دِه ْ ] ( نف مرکب ) درستی دهنده. دهنده درستی. جبار. صحت بخش. مقابل شکننده : درستی ده هر دلی کو شکست شفاعت کن هر گناهی که هست. نظام ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درستی ده. [ دُ رُ دِه ْ ] ( نف مرکب ) درستی دهنده. دهنده درستی. جبار. صحت بخش. مقابل شکننده : درستی ده هر دلی کو شکست شفاعت کن هر گناهی که هست. نظام ...