پیشنهادهای شایان (٣٧)
آشنا شدن با چیزی
حاصل از
قابل اجرا
نظامیان بازنشسته
استثمارگرانه
گذر از چیزی
صورت گرفتن
بافت مندسازی
زیرکانه
هم افزایی
به طور فراگیر
دست کاری نشده
به خوبی
آشکارسازی
با عصبانیت و گستاخی پاسخ دادن
وا داشتن به انجام کاری
سر جنگ داشتن
به طور پیوسته پیوسته
صورت گرفتن
مشاجره جویی
گاهی اوقات می تواند به معنای ارائه کردن یا ارائه دادن هم باشد
به شمار رفتن برای مثال: In those days a sea voyage presented real danger در آن روزها سفر دریایی خطری واقعی به شمار می رفت
نصیحت کردن پند و اندرز دادن این واژه بیشتر به معنای نصیحت کردن و پند و اندرز دادن است و ترجمه مشاوره معادل counseling است، در متون تخصصی مشاوره بر ت ...
به شدت
خوشایند مطلوب
محبوبیت
اشاره به کسی که بدخلق است و به دنبال بهانه ای برای دعوا می گردد
درگیر بودن
پی بردن
می تواند به معنای �رشد دادن�و �توسعه دادن� هم باشد
رشدی
مداخله
آگاه شدن آگاهی یافتن
اظهار داشتن
آموزش دهنده فرد آموزش دهنده ممکن است درجایی استفاده شود که هدف اشاره به هر کسی که آموزش می دهد باشد، مانند والدین، معلم و غیره.
مد نظر داشتن