پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
معتاد به خرید
Conflagration Huge fire
شبانه روزی
شرایط سختی که طولانی شده و امکان بهبود هم وجود نداره
تقاضا کردن چیزی به همراه هیاهو و سروصدا به نوعی میشه گفت demand
ماده ماهیت و ساختار و استحکام
نگاه اجمالی کردن
ناهار بسته بندی شده برای بردن سرکار یا مدرسه
غذای گرم
مومشکی
دختر شاه پریون
یعنی فقط مسیله زمان مطرحه وگرنه قطعیه
میتواند از ارزش فوق العاده ای برخوردار باشد
باور غلط
سعادت و خوشی خانوادگی
Nutritious food
کالاهای مصرفی.
غیرقابل توزیع
به غریزه ات اعتماد کن
سر تایم انجام دادن پروژه
ورود به یک کشور برای زندگی
اسیر عادتی بشی که نتونی ترکش کنی . هیپنوتیزم شدن
قوی و مقاوم ناهموار
صخره ناهموار
حرفی بزن چیزی بگو
Consider Take into account
پناه گرفتن Take or seek refugee
هم به معنای پادری هست هم انسان پست و بی شخصیت که هیچ اعتراضی به اعمال تحقیر آمیز دیگران به خودش نمیکنه . Treat someone like a doormat رفتار تحقیر ...
دربان
سرزنش کردن Don't beat yourself up خودتو سرزنش نکن
It looks good to you بهت میاد
تناقضات
کمک کردن
به کسی خیر رسوندن به کسی کمک کردن
مجازات کردن و تنبیه کردن برای ادارات و یا سازمان های متخلف به کار می ره که به این طریق یک سری از حقوق و امتیازات رو ازشون میگیرن
روح اجتماعی علاقمندی به اجتماع خود
بازار را دردست گرفتن
پرورش ماهی
دامداری صنعتی
مرغداری
پوشش پوشاک رخت از کلمه لباس فرمال تر هست
شأن و مقام دادن
Get your own way
تغییر کاربری شده
Change in use تغییر کاربری دادن
فکر میکنم فعل repurpose و Change in use معنی رو برسونه
دویدن فرار کردن اجرا کردن اجرا
در امتداد
سمت مقابل روبرو
به سوی جنوب