پیشنهادهای سانیار امینی (٥٠٠)
( چادر ) برپا کردن
رشوه گرفتن، تطمیع کردن
نوعی قایق پارویی دراز، سبک و تندرو
یک قایق مسافربری بزرگ که با نیروی بخار حرکت می کند و بیشتر در رودخانه هاستفاده می شود.
پیش رفتن
با هم بودن
نفس راحتی کشیدم
رسیدن
دقیقاً
با دقت، هوشیارانه،
گمنام
فایده بردن، به دست آوردن
ماهر
آدم ربایی کردن
درخواست، تقاضا
نزد کسی گذاشتن
خدمات رفاهی
حمل کردن، بردن
پوشیده
شیب دار
مجذوب و مسحور شدن
باخبر، آگاه
سهامداران
باصفا
فرآوری شده
کاملاً
همسفر
وقت ملاقات تعیین کردن یا گذاشتن
جا فشنگی
از راه رسیدن، وارد شدن
با اسب چاپار سفر کردن
به دردسر انداختن، به هچل افتادن
غیرقابل گفتن
کمیاب
جان سخت
فراموش نشدنی
دیر هضم
دلتای رودخانه
مسند یا کرسی اسقف
دردآور
خسته کننده
نسبتاً، تا حدودی
مدیون بودن
حرکت یا حرکات نظامی در رژه یا تمرین نظامی
کشت نشده
غیرقابل کشت
برنامه ریزی شده
شروع کردن، برعهده گرفتن
تجهیز کردن، وسایل موردنیاز را فراهم کردن
اخته نشده