shelving

/ˈʃelvɪŋ//ˈʃelvɪŋ/

معنی: شیب، درجه شیب، تاقچه یا قفسه بندی، موادیکه از ان تاقچه میسازند
معانی دیگر: تاقچه بندی، قفسه بندی، تاقچه ها، مصالح تاقچه سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a group of shelves, or shelves collectively.

(2) تعریف: material from which shelves are made.

(3) تعریف: a slope or inclination.

جمله های نمونه

1. The carpenter put up some shelving in the living room.
[ترجمه گوگل]نجار چند قفسه در اتاق نشیمن گذاشت
[ترجمه ترگمان]نجار در اتاق نشیمن گل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shelving comes to pieces for easy transport.
[ترجمه گوگل]قفسه ها برای حمل و نقل آسان تکه تکه می شوند
[ترجمه ترگمان]این shelving برای حمل و نقل آسان به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I particularly like the type of shelving that screws to the wall.
[ترجمه گوگل]من مخصوصاً نوع قفسه‌هایی را که به دیوار پیچ می‌شوند دوست دارم
[ترجمه ترگمان]به خصوص از آن نوع مارپیچی که به دیوار وصل می شوند، خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Resources Possibility of shelving, box files and flip chart.
[ترجمه گوگل]منابع امکان قفسه بندی، فایل های جعبه و فلیپ چارت
[ترجمه ترگمان]منابع امکان of، پرونده ها و نمودار فلیپ چارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adjustable shelving is still a very popular choice; timber and glass shelves are ideal for displaying ornaments.
[ترجمه گوگل]قفسه بندی قابل تنظیم هنوز یک انتخاب بسیار محبوب است قفسه های چوبی و شیشه ای برای نمایش زیور آلات ایده آل هستند
[ترجمه ترگمان]shelving Adjustable هنوز یک انتخاب محبوب است؛ قفسه های چوب و شیشه برای نمایش زیورآلات ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead of shelving the permits, as residential builders do, Rohr forged ahead with construction.
[ترجمه گوگل]روهر به جای اینکه مجوزها را در قفسه بگذارد، همانطور که سازندگان مسکونی انجام می دهند، ساخت و ساز را پیش برد
[ترجمه ترگمان]روهر به جای of مجوزها، ساخت ساختمان های مسکونی را ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Quietly shelving an overzealous working paper produced last September, the commission has repackaged its ideas.
[ترجمه گوگل]کمیسیون بدون سر و صدا یک کاغذ کاری پرشور تولید شده در سپتامبر گذشته را کنار گذاشته و ایده های خود را دوباره بسته بندی کرده است
[ترجمه ترگمان]این کمیسیون به آرامی یک مقاله کاری وحشی تولید شده در سپتامبر گذشته را لغو کرد که این کمیسیون ایده های خود را مجددا مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You should not have shelving too high anyway.
[ترجمه گوگل]به هر حال نباید قفسه بندی خیلی بلند داشته باشید
[ترجمه ترگمان]تو به هر حال باید درجه بالایی داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kar Products had offered to replace the shelving for free.
[ترجمه گوگل]محصولات کار پیشنهاد تعویض قفسه را به صورت رایگان داده بود
[ترجمه ترگمان]محصولات برای جایگزین کردن shelving به صورت رایگان پیشنهاد شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Temporary additional shelving was installed in the periodicals gallery to provide some much needed space for growth.
[ترجمه گوگل]قفسه های موقت اضافی در گالری نشریات تعبیه شد تا فضای مورد نیاز برای رشد فراهم شود
[ترجمه ترگمان]shelving اضافی در نشریات ادواری نصب شد تا فضای مورد نیاز برای رشد را فراهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Roland emerged from tunnels of shelving into Blackadder's icily lit domain.
[ترجمه گوگل]رولند از تونل‌های قفسه‌بندی‌شده به حوزه روشن یخی Blackadder بیرون آمد
[ترجمه ترگمان](رولاند)از تونل های of به دامنه به سردی Blackadder ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Marked bays or shelving for each product type stocked should be allocated and reserved specifically for those products.
[ترجمه گوگل]جایگاه ها یا قفسه های علامت گذاری شده برای هر نوع محصول ذخیره شده باید به طور خاص برای آن محصولات اختصاص داده و رزرو شود
[ترجمه ترگمان]انبارهای علامت دار یا shelving برای هر نوع محصول باید اختصاص داده شود و به طور خاص برای این محصولات رزرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The magazines, strewn haphazardly over various sections of shelving, served to divert her temporarily.
[ترجمه گوگل]مجلات که به طور تصادفی بر روی بخش‌های مختلف قفسه‌ها پراکنده شده بودند، به‌طور موقت او را منحرف کردند
[ترجمه ترگمان]این مجله، که به طور نامنظم در بخش های مختلف of پخش شده بود، به طور موقت او را سرگرم می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We will be shelving and we may work around that shelving.
[ترجمه گوگل]ما قفسه بندی خواهیم کرد و ممکن است در اطراف آن قفسه کار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به شکل shelving خواهیم بود و ممکن است در اطراف آن shelving کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیب (اسم)
dip, inclination, incline, pendant, slant, slope, tilt, declivity, rake, gradient, glacis, talus, shelving

درجه شیب (اسم)
shelving

تاقچه یا قفسه بندی (اسم)
shelving

موادیکه از ان تاقچه میسازند (اسم)
shelving

تخصصی

[صنعت] قفسه بندی

انگلیسی به انگلیسی

• shelves, series of horizontal boards used to store or display items; material for shelves; act of arranging on shelves
shelving is a set of shelves.

پیشنهاد کاربران

شیب دار
کارهای به بعد موکول شده
کارهای کنار گذاشته شده برای رسیدگی در موقعیتی دیگر

بپرس