پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٤٥٧
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ارباب هنر؛ هنرمندان. صاحبان هنر: دویم آنکه قدر اهل فضل و فضایل و ارباب هنر بشناسد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 70 ) . آسمان کشتی ارباب هنر می شکند تکیه آن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب وفا ؛ عاشقان. ( آنندراج ) : حیف از تو که ارباب وفا را نشناسی ما یار تو باشیم و تو ما را نشناسی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ارباب همت ؛ بلندهمتان و مردمان با جود و کرم. ( ناظم الاطباء ) : مراتب میان. . . ارباب همت مشترک و متنازع است. ( کلیله و دمنه ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب مناصب ؛ پایه وران.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ارباب نشاط ؛ مغنی و رقاص و خواننده و اهل طرب. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب نعمت ؛ صاحبان نعمت. متنعمان و متمولان : میان بیوه زنان و ارباب نعمت و جاه سویّتی به انصاف ظاهر گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 439 ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب معرفت ؛ صاحبان معرفت : جان پرورست قصه ارباب معرفت رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو. حافظ.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب معنی ؛ مردمان روحانی. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ارباب مکرمت ؛ کریمترین بزرگان. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب مثلثه ؛ اصحاب احکام ، بروج دوازده گانه را بر چهار قسمت کرده و هر قسمتی را که سه برج است به عنصری از عناصراربعه قدما نسبت کرده اند و هر یک از ای ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب معالی ؛ مردمان بزرگ عالی مقام. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب فضل ؛ فضلا و ادبا. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب قلم ؛ اهل قلم و صاحب قلمان.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب قلوب ؛ صاحبدلان.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب عقول ؛ اولوالنهی. اولوالالباب. عقلا.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب صنعت ؛ صنعتگران و پیشه وران و اهل حرفه. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ارباب عمایم ؛ عمامه داران. عمامه بسرها.

پیشنهاد
١

ارباب صفای باطن ؛ مردمان متدین خوش عقیده. ( ناظم الاطباء ) .

پیشنهاد
٠

ارباب صنایع مستظرفه ؛ هنرپیشگان. ( لغات فرهنگستان ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

- ارباب سخن ؛ مردمان فصیح و بلیغ و خطبا. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب سلوک ؛ پارسایان و مردمان زاهد از دنیا گذشته. عرفا. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب خرد ؛ عقلا و دانایان. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب دیوان ؛ وزرا و مدیرین امور جمهور. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب ساعات ؛ هر یک از ساعات روز را احکامیان به کوکبی نسبت کنند و آن کوکب را رب آن ساعت نامند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب حجت ؛ کنایه از اهل منطق. ( غیاث ) ( آنندراج ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب حرفت ؛ پیشه وران : کسب ارباب حرفت و امثال و اخوات این معانی به عدل متعلق است. ( کلیله و دمنه ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب حوائج ؛ حاجتمندان. نیازمندان : [ خواجه احمد حسن ] گفت متظلمان و ارباب حوائج را بخوانید. ( تاریخ بیهقی ص 153 ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب تنعم ؛ اهل تنعم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب تیمار ؛ اهل معاش و وظیفه خوار. ( ناظم الاطباء ) .

پیشنهاد
٠

ارباب جاه و تمکین ؛ صاحبان جاه و جلال و قدرت. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب تغلّب ؛ فاتح و مظفر و کشورگشای. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب تمیز ؛ زیرک و صاحب فراست و هوشیار. عاقل و خردمند و صاحب بصیرت. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب ایام ؛ در احکام نجوم هر روز از ایام هفته را به کوکبی منسوب کنند و او را رب آن روز نامند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارباب انواع ؛ اصنام عقلیه. مُثُل. امامان. امثله علیا. صواحب الطلسمات.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوکر چریک ؛ نوکرانی که در فوج هنگام ضرورت بسخره ملازم گیرند و بعد اختتام جنگ آنها را معزول سازند. ( آنندراج ) ( از سفرنامه شاه ایران ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- چراغ دزد. چراغ دزدان ؛ کنایه از چراغ کم نور و چراغ کم سو و چراغی که نور ضعیف دارد : زرد و لرزان و نیم مرده ز غم راست همچون چراغ دزدانیم. کمال اسما ...

پیشنهاد
٠

چراغ از خانه کسی بردن ؛ کسب نور کردن از وی. ( آنندراج ) ( ارمغان آصفی ) : هر سحر موسی چراغ از خانه من میبرد نور ازین وادی سوی وادی ایمن میبرد. سنجر ...

پیشنهاد
٠

چراغ بروح کسی سوختن ؛ چراغ بر مزار او برافروختن. ( آنندراج ) ( ارمغان آصفی ) : امانی آنچه تو از دوست خواستی آن شد بروح مجنون میسوز گاه گاه چراغ. خان ...

پیشنهاد
٠

چراغ از پا نشستن ؛ مؤلف آنندراج بنقل از �غوامض سخن � نویسد: �خاموش شدن چراغ ، و این نهایت غریب است ، چه نسبت �از پا نشستن � بطرف شعله آمده ، نه بطرف ...

پیشنهاد
٠

چراغ از چشم پریدن ؛ چراغ از چشم جستن. چراغ از چشم و دیده جهیدن. ( آنندراج ) . کنایه از آن روشنی است که آدمی را از رسیدن ضرب سخت پیش چشم بهم میرسد. ( ...

پیشنهاد
٠

چراغ از چشم جستن ؛ چراغ از چشم و دیده جهیدن. چراغ از چشم پریدن. کنایه از آن روشنی است که آدمی را از رسیدن ضرب سخت پیش چشم بهم رسد. ( آنندراج ) . کنای ...

پیشنهاد
٠

خود را به شغال مردگی زدن ؛ کنایه از خود راکوچک و مظلوم وانمود کردن است. ( یادداشت دهخدا ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شغال مردگی ؛ موش مردگی. مانند شغال مرده بودن. ( فرهنگ فارسی معین ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

قطب شمال ؛ آن قطب از کره زمین که در محاذات ستاره ٔقطبی می باشد. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نسیم شمال ؛ نسیمی که از جانب شمال می وزد. باد شمال. ( ناظم الاطباء ) . - || ( اِخ ) نام روزنامه ای بود که آن را سیداشرف الدین حسینی قزوینی ( گیلانی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلاد شمال ؛ شهرهایی که در قسمت شمالی کره زمین یا کشوری واقع شده باشند. ( ناظم الاطباء ) . شهرهایی که در قسمت شمالی کره زمین یا کشوری واقع شده باشند. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریح شمال ؛ باد شمال. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باد شمال ؛ نسیم شمال. بادی که از جانب شمال می وزد. ( ناظم الاطباء ) . اَور. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به باد شود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شمال شکل ؛ همانند باد شمال. مانند باد شمال : صباصفت منازل می برید و شمال شکل مراحل قطع میکرد. ( سندبادنامه ص 143 ) .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط شمال ؛ سمت چپ. سوی شمال : گر خط شمال خسف گیرد از مکه روم امان ببینم. خاقانی.