پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
بازار رو به ترقی :[اصطلاح اقتصای] بازاری که در آن افزایش متمادی در قیمت سهام مشاهده شود.
انحصار دار:[اصطلاح اقتصای] فروشنده منحصر به فرد کالا و خدمات در یک بازار .
انحصار دار:[اصطلاح اقتصای] فروشنده منحصر به فرد کالا و خدمات در یک بازار .
اقتصاد آمیخته:[اصطلاح اقتصای] نظام اقتصادی که در آن دولت و بخش خصوصی نقش های مهمی در رابطه با تولید، مصرف، سرمایه گذاری و پس انداز ایفا می کنند.
اقتصاد آزاد: ( Laissez - Faire ) :[اصطلاح اقتصای]واژه فرانسوی به معنای "به حال خود گذاشتن". در سیاست و اقتصاد ، به نظریه ای اطلاق می شود که بر اساس آ ...
شکستن : [ اصطلاح تخته نرد]نصف کردن مهرهای موجود در یک خانه و قرار دادن آنها در خانه یا خانه های دیگر.
مفت بر :[ اصطلاح تخته نرد] کسی که بازی ای را به راحتی میبرد
مفت باز :[ اصطلاح تخته نرد] کسی که به راحتی بازی واگذار میکند مفت باز: [ اصطلاح کفتر بازی ] به پرورش دهنده ای که پرندگان خود را قبل از جلد کردن کامل ...
باز کردن خانه [ اصطلاح تخته نرد]: برداشتن یک مهره و آزاد ساختن خانه ای برای نشستن یا زدن حریف
شش بش :[ اصطلاح تخته نرد] تاس شش پنج
تعطیل است : [ اصطلاح تخته نرد]مهره کشته شده در زمین حریف ننشیند
شستن بازی :[ اصطلاح تخته نرد] وقتی دو حریف با توافق بازی رو مساوی تمام می کنند
پوشش :[ اصطلاح تخته نرد] بستن یک مهره تک با مهره ی دیگر
بستن : گرفتن یک خانه با دو مهره[ اصطلاح تخته نرد]
سد :[ اصطلاح تخته نرد] بستن راه حریف
پیشخوان : به قسمت برجسته وسط که زمین بازی را دو نصف میکند و مهره های کشته در بالای آن قرار میگیرند[ اصطلاح تخته نرد]
خان : [ اصطلاح تخته نرد]منظور هر یک از ۲۴ خانه بازی تخته نرد است
لنگر بالا :[ اصطلاح تخته نرد]گرفتن خانه های چهار - پنج – شش حریف با دو مهره و بیشتر
لنگر پایین :[ اصطلاح تخته نرد] گرفتن خانه های یک – دو – سه حریف با دو مهره و بیشتر.
تاس آینه : [ اصطلاح تخته نرد]تاسی که به روی لبه ی زمین بازی یا مهره قرار بگیرد و عدد آن مشخص نباشد .
وینشیر : [ اصطلاح تخته نرد] نام قدیمی بازی تخته نرد
رجز خوانی : [ اصطلاح تخته نرد] جنگ لفظی دو بازیکن که در بازی دوستانه باعث شیرین تر شدن بازی می شود.
بازی تاخیری: [ اصطلاح تخته نرد] بازی که در قسمت بیرونی زمین حریف مانند خانه های ۷ - ۸ - ۹ - ۱۰ خانه گرفتید و منتظر گشاد دادن حریف هستید.
گشاد بازی : [ اصطلاح تخته نرد]بازی ای که به دلیل احتمال باخت زیاد همه مهره ها را تک بدهید و ریسک بازی را بالا ببرید.
خوردن مهره : [ اصطلاح تخته نرد]برداشتن مهره ها در انتهای بازی از زمین و خارج کردن آنها از بازی .
دست به مهره: [ اصطلاح تخته نرد]طبق قوانین ایرانی دست شما هر مهره ای را لمس کرد باید همان را بازی کند .
حکم تاس :[ اصطلاح تخته نرد] بازی که به اجبار و برای بازی کردن هر دو تاس باشد .
تاس بالا :[ اصطلاح تخته نرد] تاسهایی که عدد بزرگتری دارند مثل چهار و پنج شش .
تاس پایین : [ اصطلاح تخته نرد] تاسهای که اعداد کمتری دارند مثه یک و دو و سه .
تاس ریختن :[ اصطلاح تخته نرد] پرتاب تاس از درون تاس ریز به روی زمین.
تاس مخالف :[ اصطلاح تخته نرد] تاسی که مورد نیاز بازیکن نیست.
تاس موافق :[ اصطلاح تخته نرد] تاس مورد علاقه و خواسته شده.
تاس گرفتن :[ اصطلاح تخته نرد] حیله و نیرنگ به منظور نشستن تاس روی عدد خاص.
نشستن : [ اصطلاح تخته نرد] قرار گرفتن مهره ی کشته شده از روی پیشخوان به روی زمین.
بازی به دو :[ اصطلاح تخته نرد] بازیی که داو یا دبل رد و بدل شده و امتیاز برد آن بازی ۲ شده است.
وبرگرد : [ اصطلاح تخته نرد] برگرداندن داو ( دو یا دبل ) حریف به خودش.
داو ( دو ) : [ اصطلاح تخته نرد]دو برابر کردن نتیجه بازی
خانه آزاد :[ اصطلاح تخته نرد] خانه هایی که مهره ای در انها قرار نگرفته
گشایش : [ اصطلاح تخته نرد]حرکت اول بازی.
زدن : [ اصطلاح تخته نرد]کشته شدن مهره تک که باید برگردد و از زمین حریف بازی را آغاز کند.
ماره :[ اصطلاح تخته نرد] همان سگ مارس
سگ مارس :[ اصطلاح تخته نرد] هنگامی که شما همه مهره ها را خارج کردید و حریف هنوز در زمین شما مهره دارد.
دش : [ اصطلاح تخته نرد] مخفف دو شش
مایه :[ اصطلاح تخته نرد] مهره ای که به صورت یدکی بر روی دومهره خود یا تک باشد و با تاس بعدی آماده ی گرفتن خانه های آزاد باشد.
ته خانه :[ اصطلاح تخته نرد] خانه های اخر زمین خودی ( خانه ۱ و ۲ ) . ته خانه: [عامیانه، اصطلاح] لوازم بی مصرف، بقایای اثاث خانه.
خانه مرشد : [ اصطلاح تخته نرد]خانه شماره ۳ زمین خودی.
قات کردن :[ اصطلاح تخته نرد] فرار کردن – بردن مهره به روی مهره های خودی مثل ۶۵ از ۱۸/۲۴
گشاد [ اصطلاح تخته نرد]: مهره ی که به صورت تنها در یک خانه قرار گرفته باشد و امکان کشته شدندش توسط حریف باشد.
نرد :[ اصطلاح تخته نرد] به معنی جنگ و منظور بازی تخت نرد است
تاس ریز :[ اصطلاح تخته نرد] استوانه هایی مانند لیوان که تاس را در آن قرار می دهند و به روی صفحه می ریزند.