پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
شماره یَقلوی: [ اصطلاح نظامی ]اصطلاحی است برای سربازهای پایه خدمتی کم که هنوز زیاد توجیه نیستند.
شماره یگان: [ اصطلاح نظامی ]عددی است که نشانگر یگان خدمتی است و در بالای اتیکت نصب می شود.
صبحگاه: [ اصطلاح نظامی ]مراسمی که در شروع رسمی کار، هر روز دریگان انجام می شود. مراسمی که در آن پرچم با حضورافسر سر یا افسر جانشین بالا می رود.
صلیب: [ اصطلاح نظامی ] از تنبیه های بدنی؛ در این تنبیه در حالت ایستاده، دست ها به طرفین باز می شود، کف دست ها به طرفین باز می شود، کف دست به طرف بالا ...
صد و یک: [ اصطلاح نظامی ]شمارشی در رژه رفتن که مدت زمان فاصله قدم ها را با آن تعیین می کنند.
خاموشی: [ اصطلاح نظامی ]موقع خواب، زمانی که تمام لامپها خاموش میشود وسکوت کامل آسایشگاه را فرا میگیرد.
خدمه: [ اصطلاح نظامی ]به نظامی استفاده کننده از یک جنگ افزار میگویند؛ مثل: خدمه تفنگ.
خدمت سربازی: [ اصطلاح نظامی ]مدت زمانی را گویند که افراد ذکور هر کشور پس از رسیدن به سن بلوغ، برابرمقررات و قوانین آن کشور در آن مدت، مکلف به انجام و ...
خط کمک: [ اصطلاح نظامی ]ردیفی که در آن کمک تیراندازها قرار میگیرند.
خط آتش: [ اصطلاح نظامی ]ردیفی که در آن تیراندازها قرار میگیرند.
خودکار: [ اصطلاح نظامی ]سربازی که بدون گفتن و تذکردادن وظیفه خود را انجام م یدهد و همچنین اسلحه هایی که برای مسلح شدن بعداز اولین تیر، نیازی به تیران ...
جوجه فنگ: [ اصطلاح نظامی ]از تنبیهای بدنی است. دراین تنبیه سرباز به شکم روی زمین دراز میکشد و دستها و پاها را ضربدری به پشت آورده و لوله اسلحه را بین ...
حفاظت گفتار: [ اصطلاح نظامی ]نگهداری زبان از افشای مطالب طبقه بندی شده در هر زمان و مکان را گویند.
تخمین مسافت: [ اصطلاح نظامی ] اندازه گرفتن تقریبی مسافت یا فاصله بین دو نقطه به منظور تعیین درجه صحیح روی جنگ افزار، جهت تیراندازی دقیق و موثر بر روی ...
ترک پست: [ اصطلاح نظامی ] آن است که نگهبانی، محل نگهبانی خود را بدون مجوز ترک نماید.
دستور : [ اصطلاح نظامی ]فرمان. ابلاغیه ای به صورت کتبی، شفاهی یا از طریق مخابرات. اوامر از یک مافوق یا مادون که از دو قسمت خبر و اجرا تشکیل شده است.
دوش فنگ: [ اصطلاح نظامی ]قرار گرفتن روپوش اسلحه روی شانه و انتهای قنداق در کف دست به صورتی که دست، چسبیده به بدن و آرنج دارای زاویه 90 درجه باشد را گ ...
راحت نشستن : [ اصطلاح نظامی ]دستوری است که طبق آن سرباز می تواند روی زمین بنشیند، ولی در این حالت پاها به صورت ضربدری جلوی بدن جمع می شود.
ربماپ : [ اصطلاح نظامی ]دومین مرحله از عمل تفنگ ژ - 3 است که شامل - 1 رها شدن 2 - باز شدن 3 - مسلح شدن 4 - اخراج 5 - پرش است.
رزم شبانه : [ اصطلاح نظامی ] عملیات نظامی یا آموزش هایی که در شب برای افزایش قدرت دید اجرا می شود.
رژه فرانسوی: [ اصطلاح نظامی ]از تنبیه های بدنی است، در این تنبیه، فرد موقع پا مرغی رفتن، دستور رژه را هم باید اجرا کند.
رسته : [ اصطلاح نظامی ]آرمی است که روی یقه لباس نصب می شود و نشان دهنده ی تخصص فرد نظامی است.
رفع گیر: [ اصطلاح نظامی ]برطرف شدن مشکلی که مانع شلیک شده است.
زیلو: [ اصطلاح نظامی ]فرش برزنتی، زیراندازی که در صحرا و آموزش ها استفاده می شود.
پایه خدمت: [ اصطلاح نظامی ]این عبارت مهم ترین عبارتی است که در طول خدمت سربازی از آن استفاده می شود و جایگاه سرباز را به خوبی نشان می دهد. اکثر اصطلا ...
پتو شتری: [ اصطلاح نظامی ]پتویی ساده از جنس کرک که رنگ آن قهو ه ای یا توسی است.
فارس ( farce ) : [اصطلاحات تئاتر] کمدی های سطحی و روزمره و مملو از شوخی های هزل گونه
نورهای رنگی: [اصطلاحات تئاتر] نوع دیگری از نور می باشد که با وسیله های رنگی با نام فیلتر رنگی قابل طراحی و اجرا بر روی موضوعات بوده و حالات مختلفی را ...
نور موضعی: [اصطلاحات تئاتر] یک نور مهم و اساسی در نمایش است که بخش کوچکی از صحنه یا موضوع را روشن می کند و برای تاکید بخشیدن به یک شوژه ی انسانی یا غ ...
نور پشت:: [اصطلاحات تئاتر] این نور از بالا و پشت بازیگران بطرف تماشاچیان تابیده می شود به گونه ای که از دید تماشاچیان مخفی باشد. این نور سایه های مزا ...
نور جانبی:: [اصطلاحات تئاتر]این نور نوری است که از طرفین به صحنه می تابدو سایه های مزاحم نور تخت را تا حدی تخفیف داده و کم می کند اما از بین نمی برد. ...
نور عمومی:: [اصطلاحات تئاتر] این نور همان نوری است که از روبرو به صحنه نمایش می تابد ویک نور اصلی است. خاصیت تخت کنندگی و فاقد بعد بودن به همراه وجود ...
میمیک چهره:: [اصطلاحات تئاتر] به حرکات ریز چهره ی بازیگر اطلاق می گردد.
آوانسن: [اصطلاحات تئاتر]بخش جلویی هر صحنه را که اغلب بصورت نیم دایره طراحی و ساخته می شود را گویند. آوانسن مهم ترین قسمت یک صحنه است و هر چند در برخی ...
هراس زدگی:[اصطلاح اقتصای]برداشت های پی درپی و غیر مترقبه نقدی از بانک ها که به سبب کاهش ناگهانی در اعتماد دارندگان حساب و یا ترس از اینکه بانک توسط م ...
نظارت:[اصطلاح اقتصای] تنظیم و انتشار ضوابط و مقررات ویژه از سوی سازمان های مجاز تحت نظارت قانونی، درجهت اداره وسازمان دهی یک فعالیت یا صنعت مشخص.
نرخ تخفیفی:[اصطلاح اقتصای] نرخ بهره ای که از طرف بانکهای بازرگانی برای دریافت وام ازبانکهای ذخیرۀ فدرا ل پرداخت می شود.
نرخ تسعیر:[اصطلاح اقتصای] نرخ، یا قیمتی، که بر اساس آن، پول رایج یک کشور با پول رایج کشور دیگری معاوضه می شود.
معیار طلا:[اصطلاح اقتصای]نظام پولی که در آن ارزش پولهای رایج برحسب وزن مشخص طلا تعیین میشود.
مزایای اضافی:[اصطلاح اقتصای] امتیازات غیر مستقیم و غیر نقدی مانند بیمه بهداشت، بیمه عمر ، سود سهام و جز آن که علاوه بر دستمزد و مزایای حقوقی توسط کار ...
مازاد تجارت:[اصطلاح اقتصای] مقداری که واردات یک کشور از صادرات آن کشور پیشی گیرد.
مازاد بودجه:[اصطلاح اقتصای] مبلغ سالیانه ای که دولت بیش از مصرف خود در می آورد.
غذا برای صلح:[اصطلاح اقتصای] برنامه ای که ترتیب ارائه محصولات کشاورزی آمریکا را به خارج فراهم می سازد.
روال سریع:[اصطلاح اقتصای] روشهای تصویب شده توسط کنگره آمریکا که برطبق آن کنگره به لوایحی که به وسیله رئیس جمهوری در جهت تایید و اجرای موافقت نامه های ...
رفع نظارت:[اصطلاح اقتصای] برداشتن کنترل دولت از روی یک صنعت.
پرداخت جبرانی:[اصطلاح اقتصای] وجه پرداختی از سوی دولت به عنوان جبران خسارت به زارعین از بابت تمام ویا بخشی از اختلا ف بین قیمت هایی که در عمل برای یک ...
بانک ذخیرۀ فدرال:[اصطلاح اقتصای] یکی از 12 بازوی عملیاتی نظام اندوخته فدرا ل که شعب 25 گانه آن در سراسر آمریکا پراکنده اند و مجموعا با هم قوانین گونا ...
بازرگانی ا لکترونیکی::[اصطلاح اقتصای] داد وستد انجام شده از طریقه شبکه جهانی اینترنت.
بازار رو به تنزل:[اصطلاح اقتصای]بازاری که در آن، در زمان کاهش قیمت ها، سهامداران برای فروش سهام هجوم می برند وبه حرکت نزولی می افزایند. .
بازار رو به ترقی :[اصطلاح اقتصای] بازاری که در آن افزایش متمادی در قیمت سهام مشاهده شود.