پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,٣٥٣
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پل : [ اصطلاح تخته نرد] به مهره های خانه شماره ۱۳ که نقش پل را برای فرار دو اسیر ایفا میکنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو شش :[ اصطلاح تخته نرد] جفت شش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کوه خانه :[ اصطلاح تخته نرد] خانه ای بیشتر از ۵ مهره در ان قرار گرفته باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خال خان :[ اصطلاح تخته نرد] خانه شماره یک در زمین خودی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

درب خانه : [ اصطلاح تخته نرد]خانه شماره هفت هر بازیکن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو کور: [ اصطلاح تخته نرد] تاس جفت یک ۱۱

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

جفت :[ اصطلاح تخته نرد] وقتی دو تاس مانند هم به زمین می شینند مثلا ۲۲ – ۳۳ ۱۱ و….

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرار :[ اصطلاح تخته نرد] برداشتن مهره در تیررس حریف و بردن بر روی دیگر مهره های خودی ، مخصوصا مهره ای اسیر در زمین حریف.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسیر :[ اصطلاح تخته نرد] دو مهره ای که در زمین حریف و در خانه ۲۴ هستند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

افشار گیری :[ اصطلاح تخته نرد]گرفتن خانه ۵ خود و یا حریف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

افشار : [ اصطلاح تخته نرد]به خانه شماره ۵ زمین خود وحریف خان افشار میگویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیدن :[ اصطلاح تخته نرد] قرار دادن مهره در زمین برای شروع بازی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمرین قدرتی ( Strength Training ) [ اصطلاح بدن سازی ) : نوعی تمرین مقاومتی که هدف آن، افزایش قدرت عضلات اسکلتی است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

اضافه بار ( Overload ) :[ اصطلاح بدن سازی ) افزایش تدریجی وزنه ای که در یک حرکت خاص استفاده می شود. این عمل برای سازگاری بدن به پاسخ های تمرین است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمرینات پویا ( Dynamic Exercise ) : [ اصطلاح بدن سازی ) هر گونه فعالیتی که در آن مفاصل و عضلات حرکت کنند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حداکثر: [ اصطلاح بدن سازی ) این اصطلاح ممکن است به دو موضوع اشاره داشته باشد. اول، حداکثر وزنی که می توانید با آن یک ست را بصورت کامل انجام دهید. دوم ...

پیشنهاد
٠

خالی کردن عضله: [ اصطلاح بدن سازی ) وقتی که از اصطلاح خالی کردن عضله در محیط های ورزشی استفاده می شود، معنی اش آن است که شما به نقطه ای از خستگی عضله ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تمپو: [ اصطلاح بدن سازی ) منظور از تمپو سرعت بلند کردن وزنه در هر تکرار است. بعنوان مثال، اگر بلند کردن یک وزنه برای شما ۳ ثانیه طول بکشد، ۱ ثانیه وز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ست: [ اصطلاح بدن سازی ) یک ست، گروهی از تکرارهاست، و معمولا تمرین هایتان بین ۲ تا ۸ ست انجام خواهند شد. بعنوان مثال، برای تقویت عضلات باسن، ممکن است ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تکرار: [ اصطلاح بدن سازی ) منظور از تکرار، تعداد دفعاتی است که یک حرکت را انجام می دهید، که معمولا با توجه به نوع تمرینی که انجام می دهید بین ۳ تا ۳۰ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

ریکاوری: [ اصطلاح بدن سازی ) زمانی که تمرینی انجام می دهید، به نقطه ای می رسید که به چندین ثانیه یا دقیقه احتیاج پیدا می کنید تا کمی استراحت کنید. به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

استک: [ اصطلاح بدن سازی ) در ماشین ها و سیم کش ها، وزن و مقاومت تمرین توسط استک ها فراهم می شوند، که معمولا مکعب شکل بوده و روی هم دیگر چیده شده اند. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماشین اسمیت: [ اصطلاح بدن سازی ) این وسیله که اسمش را از مخترع خود به ارث برده است، تشکیل شده از یک هالتر، که بر روی مسیری ثابت حرکت می کند، و باعث خ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

وزنه های آزاد: [ اصطلاح بدن سازی ) هر چیزی که طوری طراحی شده است که قابل اتصال به چیزی مانند قرقره یا ماشینی نیست، می توانید آنرا وزنه ی آزاد بنامید. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

وزنه بشقابی: [ اصطلاح بدن سازی ) وزنه هایی هستند که بر روی اطراف میله ی هالتر، یا بر روی دمبل های قابل تنظیم سوار می شوند. وزنه های بشقابی معمولا در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دراپاژ ( Drapage ) : [اصطلاح اسکی]به سر خوردن از پهلو با اسکی دراپاژ گویند .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترمز 8 ( braking wedge ) : [اصطلاح اسکی]اولین و مطمئن ترین روش برای پایین رفتن از شیب و کنترل اسکی ، که چون در این حالت چوب های اسکی به صورت عدد 8 قر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پای تپه ( feet uphill ) : [اصطلاح اسکی]پای مخالف یعنی پایی که به طرف قله است پای تپه نامیده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پای دره feet downhill : [اصطلاح اسکی] زمانی که اسکی باز به طور عمود و در عرض شیب ایستاده است پایی که به سمت پایین شیب قرار گرفته اصطلاحا پای دره نامی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تله برفی ( Snow Trap ) : [اصطلاح کوهنوردی]برفی ناپایدار و کم ضخامت که روی شکاف های برفی را پوشانده و در صورت گام نهادن بر روی آن می شکند. منبع https ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تله برفی ( Snow Trap ) : [اصطلاح کوهنوردی]برفی ناپایدار و کم ضخامت که روی شکاف های برفی را پوشانده و در صورت گام نهادن بر روی آن می شکند. منبع https ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

یخ چاک ( Bergschrund ) : [اصطلاح کوهنوردی]فضایی گشاده بین دیواره ی سنگی و یخچال. این فضای گشاده وقتی به وجود می آید که یخ و برف موجود در یک سیرک یخچا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکاف یخچالی ( Crevasse ) : [اصطلاح کوهنوردی]شکافی عمیق در سطح یخچال که به سبب فشار داخلی یخچال به جلو پیشروی می کند. شکاف یخچالی یکی از خطرناک ترین خ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

یخرفت ( Moraine ) : [اصطلاح کوهنوردی]خرده سنگ و مواد دیگری که بر اثر عمل یخچال های طبیعی بر جای می مانند را یخرفت گویند. یخرفت به گونه های کناری – می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

برف چال ( Snow field ) : [اصطلاح کوهنوردی] پهنه برف ، چاله های کم عمق در نواحی کوهستانی و سرزمین های پرفراز که برف در آن انباشته شده و دارای سطحی تقر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

برف چال ( Snow field ) : [اصطلاح کوهنوردی] پهنه برف ، چاله های کم عمق در نواحی کوهستانی و سرزمین های پرفراز که برف در آن انباشته شده و دارای سطحی تقر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

برف گیجه ( White – out ) : [اصطلاح کوهنوردی]حالتی از گیجی که به علت ریزش شدید یا پوشش کامل برف همراه با توفان به انسان دست می دهد و انسان نمی تواند ج ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

برف گیجه ( White – out ) : [اصطلاح کوهنوردی]حالتی از گیجی که به علت ریزش شدید یا پوشش کامل برف همراه با توفان به انسان دست می دهد و انسان نمی تواند ج ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پل برفی ( Snow Bridge ) : [اصطلاح کوهنوردی]پل یا قوسی از برف و یخ معمولا در سطح یخچال تشکیل می شود. خطرناک بودن بعضی از آن ها ممکن است به اندازه یک ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

گُرده ( Flank ) : [اصطلاح کوهنوردی] یال هایی که شیب آن ها زیاد بوده و بیشتر از مناطق سنگی و صخره ای تشکیل شده باشند، گُرده نامیده می شود. منبع https ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آمفی تئاتر : [اصطلاح کوهنوردی] اصطلاحی که در بریتانیا بکار می رود و به چال کوچکی اطلاق می شود که گرداگرد آن می توان سنگ نوردی کرد . منبع https://spo ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فرود آزاد free abseil : [اصطلاح کوهنوردی] فرود از بالای یک کلاهک بصورتی که بدن در فضا معلق می شود. منبع https://sporton. ir

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فرود آزاد free abseil : [اصطلاح کوهنوردی] فرود از بالای یک کلاهک بصورتی که بدن در فضا معلق می شود. منبع https://sporton. ir

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه حمایت belay point : [اصطلاح کوهنوردی] محلی که نفر حمایت کننده از آنجا شخص صعود کننده را حمایت می کند. منبع https://sporton. ir

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تنداب rapid: [اصطلاح کوهنوردی]بخشی از رودخانه که دارای شیب تند و ناگهانی است . رودخانه های زیرزمینی ( در غارها ) نیز ممکن است دارای تندآب باشد. منبع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

گدار : [اصطلاح کوهنوردی] کم عمق ترین جای رود محل مناسب برای عبور از آب ( با کفش و زاویه ۴۵ درجه ) استفاده از طناب در صورت جریان تند منبع https://spor ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سنگ چین cairn : [اصطلاح کوهنوردی] منار ، توده سنگ که برای مشخص کردن راه یا قله روی هم چیده شده اند. منبع https://sporton. ir

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاک rift : [اصطلاح کوهنوردی]دالان با دیواره های موازی و مستقیم . منبع https://sporton. ir

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تختگاه plateau : [اصطلاح کوهنوردی] قسمت صاف روی دامنه یا کمرکش کوه. منبع https://sporton. ir

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

واریزه scree : [اصطلاح کوهنوردی] توده سست سنگ و شن در دامنه کوه یا درون دهلیزها ؛ که به آنها شن اسکی هم می گویند. این شیب ها دارای منبع شنی نرم بوده ...