پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
پل : [ اصطلاح تخته نرد] به مهره های خانه شماره ۱۳ که نقش پل را برای فرار دو اسیر ایفا میکنند
دو شش :[ اصطلاح تخته نرد] جفت شش
کوه خانه :[ اصطلاح تخته نرد] خانه ای بیشتر از ۵ مهره در ان قرار گرفته باشد.
خال خان :[ اصطلاح تخته نرد] خانه شماره یک در زمین خودی.
درب خانه : [ اصطلاح تخته نرد]خانه شماره هفت هر بازیکن.
دو کور: [ اصطلاح تخته نرد] تاس جفت یک ۱۱
جفت :[ اصطلاح تخته نرد] وقتی دو تاس مانند هم به زمین می شینند مثلا ۲۲ – ۳۳ ۱۱ و….
فرار :[ اصطلاح تخته نرد] برداشتن مهره در تیررس حریف و بردن بر روی دیگر مهره های خودی ، مخصوصا مهره ای اسیر در زمین حریف.
اسیر :[ اصطلاح تخته نرد] دو مهره ای که در زمین حریف و در خانه ۲۴ هستند.
افشار گیری :[ اصطلاح تخته نرد]گرفتن خانه ۵ خود و یا حریف
افشار : [ اصطلاح تخته نرد]به خانه شماره ۵ زمین خود وحریف خان افشار میگویند.
چیدن :[ اصطلاح تخته نرد] قرار دادن مهره در زمین برای شروع بازی.
تمرین قدرتی ( Strength Training ) [ اصطلاح بدن سازی ) : نوعی تمرین مقاومتی که هدف آن، افزایش قدرت عضلات اسکلتی است.
اضافه بار ( Overload ) :[ اصطلاح بدن سازی ) افزایش تدریجی وزنه ای که در یک حرکت خاص استفاده می شود. این عمل برای سازگاری بدن به پاسخ های تمرین است.
تمرینات پویا ( Dynamic Exercise ) : [ اصطلاح بدن سازی ) هر گونه فعالیتی که در آن مفاصل و عضلات حرکت کنند.
حداکثر: [ اصطلاح بدن سازی ) این اصطلاح ممکن است به دو موضوع اشاره داشته باشد. اول، حداکثر وزنی که می توانید با آن یک ست را بصورت کامل انجام دهید. دوم ...
خالی کردن عضله: [ اصطلاح بدن سازی ) وقتی که از اصطلاح خالی کردن عضله در محیط های ورزشی استفاده می شود، معنی اش آن است که شما به نقطه ای از خستگی عضله ...
تمپو: [ اصطلاح بدن سازی ) منظور از تمپو سرعت بلند کردن وزنه در هر تکرار است. بعنوان مثال، اگر بلند کردن یک وزنه برای شما ۳ ثانیه طول بکشد، ۱ ثانیه وز ...
ست: [ اصطلاح بدن سازی ) یک ست، گروهی از تکرارهاست، و معمولا تمرین هایتان بین ۲ تا ۸ ست انجام خواهند شد. بعنوان مثال، برای تقویت عضلات باسن، ممکن است ...
تکرار: [ اصطلاح بدن سازی ) منظور از تکرار، تعداد دفعاتی است که یک حرکت را انجام می دهید، که معمولا با توجه به نوع تمرینی که انجام می دهید بین ۳ تا ۳۰ ...
ریکاوری: [ اصطلاح بدن سازی ) زمانی که تمرینی انجام می دهید، به نقطه ای می رسید که به چندین ثانیه یا دقیقه احتیاج پیدا می کنید تا کمی استراحت کنید. به ...
استک: [ اصطلاح بدن سازی ) در ماشین ها و سیم کش ها، وزن و مقاومت تمرین توسط استک ها فراهم می شوند، که معمولا مکعب شکل بوده و روی هم دیگر چیده شده اند. ...
ماشین اسمیت: [ اصطلاح بدن سازی ) این وسیله که اسمش را از مخترع خود به ارث برده است، تشکیل شده از یک هالتر، که بر روی مسیری ثابت حرکت می کند، و باعث خ ...
وزنه های آزاد: [ اصطلاح بدن سازی ) هر چیزی که طوری طراحی شده است که قابل اتصال به چیزی مانند قرقره یا ماشینی نیست، می توانید آنرا وزنه ی آزاد بنامید. ...
وزنه بشقابی: [ اصطلاح بدن سازی ) وزنه هایی هستند که بر روی اطراف میله ی هالتر، یا بر روی دمبل های قابل تنظیم سوار می شوند. وزنه های بشقابی معمولا در ...
دراپاژ ( Drapage ) : [اصطلاح اسکی]به سر خوردن از پهلو با اسکی دراپاژ گویند .
ترمز 8 ( braking wedge ) : [اصطلاح اسکی]اولین و مطمئن ترین روش برای پایین رفتن از شیب و کنترل اسکی ، که چون در این حالت چوب های اسکی به صورت عدد 8 قر ...
پای تپه ( feet uphill ) : [اصطلاح اسکی]پای مخالف یعنی پایی که به طرف قله است پای تپه نامیده می شود.
پای دره feet downhill : [اصطلاح اسکی] زمانی که اسکی باز به طور عمود و در عرض شیب ایستاده است پایی که به سمت پایین شیب قرار گرفته اصطلاحا پای دره نامی ...
تله برفی ( Snow Trap ) : [اصطلاح کوهنوردی]برفی ناپایدار و کم ضخامت که روی شکاف های برفی را پوشانده و در صورت گام نهادن بر روی آن می شکند. منبع https ...
تله برفی ( Snow Trap ) : [اصطلاح کوهنوردی]برفی ناپایدار و کم ضخامت که روی شکاف های برفی را پوشانده و در صورت گام نهادن بر روی آن می شکند. منبع https ...
یخ چاک ( Bergschrund ) : [اصطلاح کوهنوردی]فضایی گشاده بین دیواره ی سنگی و یخچال. این فضای گشاده وقتی به وجود می آید که یخ و برف موجود در یک سیرک یخچا ...
شکاف یخچالی ( Crevasse ) : [اصطلاح کوهنوردی]شکافی عمیق در سطح یخچال که به سبب فشار داخلی یخچال به جلو پیشروی می کند. شکاف یخچالی یکی از خطرناک ترین خ ...
یخرفت ( Moraine ) : [اصطلاح کوهنوردی]خرده سنگ و مواد دیگری که بر اثر عمل یخچال های طبیعی بر جای می مانند را یخرفت گویند. یخرفت به گونه های کناری – می ...
برف چال ( Snow field ) : [اصطلاح کوهنوردی] پهنه برف ، چاله های کم عمق در نواحی کوهستانی و سرزمین های پرفراز که برف در آن انباشته شده و دارای سطحی تقر ...
برف چال ( Snow field ) : [اصطلاح کوهنوردی] پهنه برف ، چاله های کم عمق در نواحی کوهستانی و سرزمین های پرفراز که برف در آن انباشته شده و دارای سطحی تقر ...
برف گیجه ( White – out ) : [اصطلاح کوهنوردی]حالتی از گیجی که به علت ریزش شدید یا پوشش کامل برف همراه با توفان به انسان دست می دهد و انسان نمی تواند ج ...
برف گیجه ( White – out ) : [اصطلاح کوهنوردی]حالتی از گیجی که به علت ریزش شدید یا پوشش کامل برف همراه با توفان به انسان دست می دهد و انسان نمی تواند ج ...
پل برفی ( Snow Bridge ) : [اصطلاح کوهنوردی]پل یا قوسی از برف و یخ معمولا در سطح یخچال تشکیل می شود. خطرناک بودن بعضی از آن ها ممکن است به اندازه یک ت ...
گُرده ( Flank ) : [اصطلاح کوهنوردی] یال هایی که شیب آن ها زیاد بوده و بیشتر از مناطق سنگی و صخره ای تشکیل شده باشند، گُرده نامیده می شود. منبع https ...
آمفی تئاتر : [اصطلاح کوهنوردی] اصطلاحی که در بریتانیا بکار می رود و به چال کوچکی اطلاق می شود که گرداگرد آن می توان سنگ نوردی کرد . منبع https://spo ...
فرود آزاد free abseil : [اصطلاح کوهنوردی] فرود از بالای یک کلاهک بصورتی که بدن در فضا معلق می شود. منبع https://sporton. ir
فرود آزاد free abseil : [اصطلاح کوهنوردی] فرود از بالای یک کلاهک بصورتی که بدن در فضا معلق می شود. منبع https://sporton. ir
نقطه حمایت belay point : [اصطلاح کوهنوردی] محلی که نفر حمایت کننده از آنجا شخص صعود کننده را حمایت می کند. منبع https://sporton. ir
تنداب rapid: [اصطلاح کوهنوردی]بخشی از رودخانه که دارای شیب تند و ناگهانی است . رودخانه های زیرزمینی ( در غارها ) نیز ممکن است دارای تندآب باشد. منبع ...
گدار : [اصطلاح کوهنوردی] کم عمق ترین جای رود محل مناسب برای عبور از آب ( با کفش و زاویه ۴۵ درجه ) استفاده از طناب در صورت جریان تند منبع https://spor ...
سنگ چین cairn : [اصطلاح کوهنوردی] منار ، توده سنگ که برای مشخص کردن راه یا قله روی هم چیده شده اند. منبع https://sporton. ir
چاک rift : [اصطلاح کوهنوردی]دالان با دیواره های موازی و مستقیم . منبع https://sporton. ir
تختگاه plateau : [اصطلاح کوهنوردی] قسمت صاف روی دامنه یا کمرکش کوه. منبع https://sporton. ir
واریزه scree : [اصطلاح کوهنوردی] توده سست سنگ و شن در دامنه کوه یا درون دهلیزها ؛ که به آنها شن اسکی هم می گویند. این شیب ها دارای منبع شنی نرم بوده ...