٤ رأی
٣ پاسخ
١,١٢٨ بازدید

من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو، جز سخن گنج مگو ور از این بی‌خبری رنج مبر، هیچ مگو دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت: «آمدم، نعره مزن، جامه مدر، هیچ مگو ...

٣ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
١١٠ بازدید

آیا درست است که مراقبه را یک تکنیکِ تمرکزی بدانیم؟   Contemplation   یا غور و تامل ، در مراقبه چه مفهومی دارد ؟

٣ ماه پیش
٤ رأی
٤ پاسخ
١١٤ بازدید

با کمک گرفتن از جمله اکهارت تُله : آگاه شدن از اینکه در این لحظه، هشیار هستی آگاه شدن از ذات ناهویدایی هست که تو ( در واقع) هستی فاصله بین دو فکر ،( سکوتِ بین دو فکر) و آن هشیاری غیر مشروط در تو هست  .

٣ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
١٠٩ بازدید

-نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد - بار دگر گر  بر سر کوی دوست بگذری ای پیک نسیم صبا  - ای باد صبا به کوی آن دلبر کش احوال دلم بگوی اگر باشد خوش

٣ ماه پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٩٣ بازدید

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۲ معشوقه چو آفتاب تابان گردد عاشق به مثال ذره گردان گردد چون باد بهار عشق جنبان گردد هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد

٣ ماه پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
١٢٩ بازدید

بروید ای حریفان بِکِشید یار ما را به من آورید آخر صنم گریزپا را به ترانه‌های شیرین به بهانه‌های زرین بکشید سوی خانه مهِ خوبِ خوش‌لقا را

٣ ماه پیش
٢