پاسخهای راهنما_اریس (١٢٨)
بر او زد پیل پای خویشتن را به پای پیل برد آن پیلتن را ✏ «نظامی»
ملک در جنبش آمد بر سر پیل سوی بهرام شد جوشنده چون نیل بر او زد پیل پای خویشتن را به پای پیل برد آن پیلتن را معنی روان : خسرو ، همچو رود نیل ، بر سر فیل پرید و بهرام رو که سوار بر فیل بود ، خسرو ب ...
عقابان خدنگ خون سرشته برات کرکسان بر پر نبشته ✏ «نظامی»
عقابان خدنگ خون سرشته برات کرکسان بر پر نبشته به تیرِ کمان ها ، دو صفت داده : چوب تیر همچون عقاب ، تیز و تند و خون ریز هستند بر روی پرهای تیر نوشته شده : سرنوشت تو محکوم به این هست که بمیری و جسدت خوراک کرکس ها بشه . 👈 : این بیت یعنی: در میدان نبرد ، هیچ راه گریزی از بارانِ تیرهای رها شده نبوده .
در بیت زیبای "چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال / بازگرد و جمله مرغان را مکش" مولانا از چه مفاهیمی در ادبیات عرفانی برای بیان منظور خود استفاده کرده است؟
آنک جانش دادهای آن را مکش ور ندادی نقش بیجان را مکش آن دو زلف کافر خود را بگو کای یگانه اهل ایمان را مکش آفتابا روی خود جلوه مکن چند روزی ماه تابان را مکش چون تو سیمرغی به قاف ذوالجلال بازگرد ...
شبیخون کرد و آمد سوی بهرام زره را جامه کرد و خود را جام ✏ «نظامی»
زره را جامه کرد خود را جام کرد به گونه ای زره بر تن کرد که دیگر خودش معلوم نبود . سر تا پایش را زره فرا گرفت / پوشاند.
مولانا در بیت هستی خوش و سرمست تو گوش عدم در دست تو هر دو طفیل هست تو بر حکم تو بنهاده سر چگونه مفهوم هستی و عدم را با هم ترکیب کرده و چه پیامی از وحدت هستی و نیستی در این تعبیر ارائه میدهد؟
ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر دیوانگان را میکند زنجیر او دیوانهتر ای عشق شوخ بوالعجب آورده جان را در طرب آری درآ هر نیم شب بر جان مست بیخبر ما را کجا باشد امان کز دست این عشق آسمان مان ...
آیه إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولً معروف به آیه امانت، چگونه به پذیرفتن امانت الهی توسط انسان اشاره میکند و چه مفهومی از مسئولیت و جایگاه انسان در جهان دارد؟
از نظر بنده آن امانتی که خدا به آدمی داد ، آگاه بودن از خود است . یعنی این آدمی است که می تواند آگاهِ از اندیشیدن و احساس و بدن خودش باشد تا مراقبِ پندار ...
در موج دریاهای خون بگذشته بر بالای خون وز موج وز غوغای خون دامانشان ناگشته تر در بیت بالا ، منظور از "دریاهای خون" چیست؟
منظور از دریاهای خون ، در دل هست . یعنی تحت تاثیر خون و هورمونهای بدن و نیازهای بدن و خواهشهای نفسانی نیستند. مشاهده گر در دل ، از دریای خون در دل جدا شده .
منظور مولانا از " مایه سودا" در این بیت ها چیه ؟ ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایه سودا همه تو هرچند بروی کار در مینگرم امروز همه توئی و فردا همه تو
ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایه سودا همه تو هرچند بروی کار در می نگرم امروز همه توئی و فردا همه تو منظور نورِ جان هست که در دل هست . سالک پس از ماه ها و سال ها به مراقبه و مشاهده ن ...
"عدد و شمار دیگر" به چه چیزهایی اشاره میکند؟ همه نقدها شمردی، به وکیلدر سپردی / بِشِنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
همه صیدها بکردی، هله، میر! بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر همه غوطهها بخوردی، همه کارها بکردی منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر همه نقدها شمردی، به وکیل درسپردی بِشِنو از این محاس ...
این کیست این این کیست این هذا جنون العاشقین / از آسمان خوشتر شده در نور او روی زمین "جنون العاشقین" به چه مفهومی در عرفان اشاره دارد؟
سالک بر اثر مراقبه و مشاهده و دوری از خلق و خلوت گزینی و حضور در لحظه داشتن ، دل را پالایش می کند . حالا دل ، آمادگی درخشش نور جان را دارد . حالا سالک می بایست با صبوری و تسلیم بودن ، جذب نور ش ...
مثلاً یک زندانی چون زندان بوده امکان گناه نداشته
اگر شخصی به واسطه خصوصیات اخلاقی ، گناه نکند ، یعنی از مرحله حیوانی به مرحله آدم بودن وارد شده . اخلاقیات یعنی اطاعت و مقدار جزئی عبادت . یعنی آموزش پذیر و تربیت پذیر هست . این شخص با کس ...
سلام برای چشمه معرفت به صورت کلی۱۰ مثال بزنید. ممنون میشوم فقط از کتاب نباشد
نورِ جان / بازتاب نورِ آفتابِ جانان خرد عشق خدا جانان / خدا جانا / آفتابِ جانان صوفی انسان روشن ضمیر شمس الحق / خدا بودا
معنی "طربخانه خاک" چیه ؟ معلوم نشد که در طربخانه خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا
دیدگاه متفاوت : هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا معلوم نشد که در طربخانهٔ خاک نقاش ازل بهر چه آراست مرا در مصرع آخر به خلقت آدمی اشاره نشده ، به آراس ...
در بیت "چون شود تیره ز غدر اهل فرش / باز گردد سوی پاکی بخش عرش" "اهل فرش" و "عرش" به چه مفاهیمی اشاره دارند؟
چون شود تیره ز غدر اهل فرش / باز گردد سوی پاکی بخش عرش معنی شعر ، روان و آسان هست : زمانی که از خیانت و دروغ و دو روئی آدمها ، ناراحت و دلگیر بشود به سوی اهل پاکی و زیبائی و خرد، ...
بودای آینده در آیین هندو مشتق از کدام شخصیت اوستایی و ایرانی است؟ 1.جَم(جمشید) 2.هِئوشینگَه(هوشنگ) 3.سوشیانت 4.ثریتَونَه(فریدون)
سوشیانت شاهزاده بودا هم گفته بودن : " بعد از ۲۵۰۰ سال بعد از من ، آئین و تمدن آرین احیا می شود " به تاریخ امروز ، حدود ۲۵۰۰ سال گذشته. از نظر بنده ،تمامی نامهای مختلف در ادیان گوناگون ، که از یک ناجی نام برده اند ، همگی به یک روح اشاره دارند . فقط نامیدنِ او ، به طرق گوناگون آورده شده .
سلام تو انگلیسی اگه بخوایم بگیم "انشالله" یا " اگر خد بخواد " چی باید بگیم ؟
کلمه may، استفاده درست در زبان انگلیسی هست . May all beings be happy باشد تا تمام موجودات شاد باشند . یعنی: امید است تا اراده خداوند اینگونه قرار بگیرد تا موجودات شاد ...
ژماد می بایست اسم یک قهرمان ، جنگ آور ، سلحشور یا شخصیتی نمادین و سمبلیک باشه . معنی : ژماد از آخرین پرتوهای نور و امید ، که از عمق تاریکی و نادانی بیرون زد ، زاده شد . شاید کسی بوده که در زمان ضحاک یا حمله اعراب یا مغولها به ایران ، متولد شده و ناجی قوم و شهر خودش بوده .
چو چشم تیر گر جاسوس گشتم به دکان کمان گر برگذشتم ✏ �نظامی�
مانند کسی که تیر می سازد چشمان من ، مانند آن کسی که تیر می سازد بدنبال کمانی خوب برای تیری که ساخته بودم می گشتم از جلوی دکان کمان فروشی رد شدم و با چشمانی همچون سازن ...
از بهر خدا بنگر در رویِ چو زر جانا هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش تا جامه نیالایی از خون جگر جانا ای ماه برآ آخر بر کوریِ مهرویان ابری سیه اندرکش در روی قم ...
جان : بازتاب نور جانان جانا : رودی از جان ، آفتابِ جانان جانان : منبع جان ، شمس الحق دیوان شمس ، آموزش مشاهده گری و تجربه و مشاهدات سالک در دل است . حقیقت شعر : بخاطر خدا هم که شده ، خودت ر ...
عبارت "I'm a sucker that way" رو چجوری ترجمه کنم؟ متن غیر رسمی و خودمانی هست.
I m a sucker for that way من دیوونه اینجور کارها هستم . حالت پرمدعا اگر باشه . برای اینکه جلوی طرف کم نیاره : اصلا این کار من هست . کلا من این کاره ام . اینجور کارها ، ...
یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته ✏ «نظامی»
یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته اولی از طوق یا گردنبد خودش ، مه را شکسته یا جدا کرده . یا یعنی دیگر ،غلام یا در خدمت مه نیست . دومی مه رو از غبغب ، بهش طوق یا گردبند زده . یعنی مه رو اسیر و غلام خودش کرده.
خنک آن قمار بازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
منظور آن صوفی/ راهب / خرقه پوشی هست که تمام دارائی خودش رو می بخشه و یه لنگ دور خودش می پیچه و در گوشه ای ، به مراقبه و مشاهده می نشینه . او دارد دنیا و مال دنیا و از همه مهمتر ، عمر خودش ...
آن ز عشق جان دوید و این ز بیم عشق کو و بیم کو فرقی عظیم سیر عارف هر دمی تا تخت شاه سیر زاهد هر مهی یک روزه راه وصف حق کو وصف مشتی خاک کو وصف حادث کو وصف پاک کو از قش خود وز دش خود باز ره که سوی شه یافت آن شهباز ره این قش و دش هست جبر و اختیار از ورای این دو آمد جذب یار ✏ «مولوی»
جان : بازتاب نورِ جانان / خدا در دل . صوفی به مشاهده دل و حضور می نشیند تا دل را پالایش کند و آئینه های دل را جلا دهد و از اندیشه و تعقل دوری می کند و خدا را در دل می جوید ، چراکه دل محل تجلی ا ...
زمینکن کوهِ خود را گرم کرده سوی ارمن زمین را نرم کرده ✏ «نظامی»
کوه خود را گرم کرده : کوهان خود را گرم کرده . زمین کن : شتر شاه خودش رو آماده کرده تا برای راندن و دفع من بیاید . 🤔
آنچ گل را گفت حق خندانش کرد با دل من گفت و صد چندانش کرد عاشق آنم که هر آن آن اوست عقل و جان جاندار یک مرجان اوست چون در زرادخانه باز شد غمزههای چشم تیرانداز شد بر دلم زد تیر و سوداییم کرد عاشق شکر و شکرخاییم کرد ✏ «مولانا»
آنچ گل را گفت حق خندانش کرد با دل من گفت و صد چندانش کرد عاشق آنم که هر آن آن اوست عقل و جان جاندار یک مرجان اوست چون در زرادخانه باز شد غمزههای چشم تیرانداز شد بر دلم زد تیر و سوداییم کرد عاشق شک ...
یکی از طوق خود مه را شکسته یکی مه را ز غبغب طوق بسته ✏ «نظامی»
در اینجا هم می توان گنجاندن تجربیات مشاهده گری را در روایت این داستان دید . مانند شکارگاه . سالک با حضور و مشاهده گری ، دامی برای شکار کردن نور جان پهن می کند ولی در آخر خودش ...
گفت رنج احمقی قهر خداست رنج و کوری نیست قهر آن ابتلاست ابتلا رنجیست کان رحم آورد احمقی رنجیست کان زخم آورد آنچ داغ اوست مهر او کرده است چارهای بر وی نیارد برد دست ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت صحبت احمق بسی خونها که ریخت ✏ «مولانا»
در کل حضرت میفرماید که احمق بودن ، بخاطر این نیست که شخص احمق به دنیا اومده باشه ، بلکه خودش احمق هست بخاطر اینکه نمیخواد تغییر کنه یا به سخن بزرگان اهمیت بده . نمیخواد بفهمه . بیشتر دوست ...
کوزهٔ سربسته اندر آب زفت از دل پر باد فوق آب رفت باد درویشی چو در باطن بود بر سر آب جهان ساکن بود پس دهان دل ببند و مهر کن پر کنش از باد کبر من لدن ✏ «مولوی»
همچون کوزه ای که دهانه اش بسته ومومیایی شده و روی آب می ایستد دل را همچون آن کوزه ، بر روی ورودی های حسی ، احساسی و لذات مادی و دلبستگی ها و وابستگی ها ببند ، تا در دل تنها باد و خواهش شاهد مقص ...
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت آفرین بر نظرِ پاکِ خط ...
معنی و مفهوم ابیات چیست؟ دقیقا حضرت حافظ چه می فرماید؟در حال توصیفِ چیست؟ 👈 از مفاهیم کلی مانند محبوب و معشوق استفاده نشود . بتی دارم که گِرد گل ز سُنبل سایهبان دارد بهارِ عارضش خطّی به خونِ ارغوان دارد غبارِ خط بپوشانید خورشیدِ رُخَش یا رب بقایِ جاودانش ده، که حُسنِ جاودان دارد چو عاشق میشدم گفتم که بُردم گوهرِ مقصود ندانستم که این دریا چه موجِ خونفشان دارد
سالک / راهب / خرقه پوش ، پس از روزها و ماه ها و حتی سال ها مراقبه و مشاهده و به حضور نشستن و همچنین خلوت گزینی و رعایت اصول اخلاقی سلوک ، و پس از پالایش دل و جلای آئینه های دل ، &nbs ...
اصطلاح زاغ سیاه کسی را چوب زدن در چه مواردی بکار می رود.
در گوشه ای مخفی شدن و جاسوسی کسی را کردن .رفت و امد کسی را پائیدن .
"چون سپرش مه بود " در این بیت یعنی چی؟ مه یعنی چی؟ هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟ چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟
تمام دیوان شمس در مورد راه سلوک و آموزش مراقبه و تجربیات مشاهده گری و حضور در لحظه و پند حضرت مولانا هست . کد واژه : عاشق : سالکی که به مشاهده و نظاره دل می نشیند . معنی عاشق : آگاه بودن . تنه ...
تفاوت در لحظه حضور داشتن و در لحظه زندگی کردن چیست ؟ تجربه این دو چگونه است و هر کدام با چه کلماتی توصیف می شوند ؟
نکته : لحظه ، به گذشته یا آینده تقسیم نمی شود . به مکان و کالبد و احساس و اندیشه ، تغییر نمی کند . لحظه یگانه و تغییر ناپذیر هست . آینده و گذشته و مکان و فضا و اندیشه و کالب ...
نم یا رب در این دولت که روی یار میبینم فراز سرو سیمینش گلی بر بار میبینم مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من که بر هر شعبهای مرغی شکرگفتار میبینم
حضرت در حال توصیف آنچه که در دل مشاهده و نظاره نمودن هستن . یعنی با چشم دل در دل دیده شده . سرابستان جان من : سرابستان بمعنی باغی در خانه هست . در اینجا بمعنی دل هست و دل محلِ نورِ جان هست . یعنی : درختی همچون درختان بهشت رو دارم در باغِ دلم می بینم .
بنظرتون این روند کاهش قیمت ها به دلیل مذاکرات تا کی ادامه داره ؟ بنظرتون بورس چه اتفاقی براش می افته ؟ میشه روش حساب کرد و سرمایه های غیر نقدی که داریم رو بفروشیم تا بیشتر ضرر نکنیم؟ دوستان متخصص لطفا نظرشون رو بدن لطفا .
بنظرتون این روند کاهش قیمت ها به دلیل مذاکرات تا کی ادامه داره ؟ بنظرتون بورس چه اتفاقی براش می افته ؟ جواب : دلار و طلا قیمتش پائین آمده . ماشین و خونه و فولاد و میوه و نون و برق و ... که پای ...
منظور از برج دل ، مه ،و بایست این جا چیست ؟مولانا دارد چه چیزی را ، به چه کسی آموزش می دهد ؟ به برج دل رسیدی بیست این جا چو آن مه را بدیدی بیست این جا بسی این رخت خود را ...
حقیقت شعر : برج دل ، محل ر ویت و درخشش نور جان هست . مه ، بت ، نگار ، قمر و .... تمام اینها اشاره به نور جان دارد . سالک پس از روزها و ماه ها و حتی شاید سالها به مشاهده و مر ...
منظور از سگ زرد برادر شغال است چیست
سگ نشانه وفاداری است . احتمالا سگ زرد ، یعنی کسی که درظاهر وفادار و دوست هست ولی در باطن دروغگو و دزد و خیانتکار . بخاطر همین سگ زرد ، برادر شغال هست . شغال سمبل دزد و مکار هست .
معادل هست با یکبار به میخ میزنه یکبار به نعل ؟
آب از سر چشمه گل است
چون به کلمه ' سر چشمه ' اشاره شده ، شاید منظور این هست که : چشمه آب خودش پاک هست اما بخاطر گل اطرافش ، گل آلود شده . یعنی پیام ، سخن ، اندیشه ، نقل قول و ... درست و پاک بوده ولی بعد از آن دچار دستکاری و آلوده شده و پیام سالمی که در اول بوده ، منحرف و ناسالم شده .
چرا با وجود رشد قیمت اونس جهانی ما تو بازار داخلی ایران شاهد کاهش قیمت طلا هستیم ؟ مگه از عوامل تاثیر بر قیمت طلای داخلی نمیشه اونس جهانی رو در نظر گرفت ؟ این رشد اونس پس چرا بر عکس عمل میکنه ؟
بسیار ساده است . بخاطر نرخ قیمت دلار . قیمت انس جهانی بر پایه دلار هست و زمانی که دلار در ایران ارزان شود ، به همان نسبت طلای جهانی ارزان می شود و به همان نسبت قیمت سکه ارزان می شود . و ...