پیشنهاد‌های محسن خادمی (٦,٨٩٢)

بازدید
٨,٧٨٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اختصاص دادن، در نظر گرفتن، تقسیم کردن، واگذار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تخصیص بودجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تخصیص، اختصاص، تقسیم، توزیع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اختصاص دادن، تخصیص دادن، واگذار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جامع، کامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گزارش کامل/جامع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اطلاعات کامل/جامع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حیاتی، بسیار مهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

متحدان، متفقین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

متحد، هم پیمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جنگِ شناختی - تعریف کلی: جنگ شناختی قابلیت های سایبری، اطلاعاتی، روانی و مهندسی اجتماعی را با هم ادغام نموده و در هماهنگی با سایر ابزار های قدرت می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

متحدان نظامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد چهار جانبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد موقتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحادعمیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اتحاد سیاسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیمان تهاجمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد ملی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحادناگسستنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد لازم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد همه جانبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد شکننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

متحدشدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اتحاد محکم و پایدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیمان بستن، متحدشدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیمانی را فسخ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حمایت کامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

موافقت کامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کامل ، کلی، جامع، شامل همه چیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تابع، هم پیمان، وفادار، طرفدار، حامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوگند وفاداری خوردن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیعت، وفاداری، تبعیت، طرفداری، حمایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اظهار داشتن، ادعا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ادعایی را رد کردن، ادعایی را تکذیب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خلاف ادعایی را ثابت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همه فن حریف، همه کاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اتحاد، صف بندی، گروه بندی، صف آرایی

پیشنهاد
٢

کشور های متعهد و غیر متعهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

متحدکردن، صف آرایی کردن، متحدشدن، به هم پیوستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

متعهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیگانگی، جدایی، تنهایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بیگانه کردن، باعث دوری شدن، رنجاندن، واگذارکردن، انتقال دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خارجیانی که به تابعیت کشور محل اقامت در آمده اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غریبه ای که باید از کشور اخراج شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجنبی، بیگانه، خارجی، غریبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالت آماده باش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در حالت آماده باش کامل قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آژیر خطر، آماده باش دادن، اعلام خطر کردن، به حالت آماده باش در آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

عضو انجمن شهر، عضو هیئت قانونگذاری شهر