altruist

/ˈæltruɪst//ˈæltruɪst/

معنی: نوع دوست
معانی دیگر: نوعدوست

جمله های نمونه

1. In order for the altruist not to be exploited by non-reciprocaters, it would be expected that reciprocal altruism can only exist in the co-presence of mechanisms to identify and punish "cheaters".
[ترجمه گوگل]برای اینکه نوعدوست توسط افراد غیر متقابل مورد استثمار قرار نگیرد، انتظار می رود که نوع دوستی متقابل تنها در حضور همزمان مکانیسم هایی برای شناسایی و مجازات «متقلب ها» وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای the که توسط غیر - مورد بهره برداری قرار نمی گیرند، انتظار می رود که نوعدوستی معکوس تنها می تواند در حضور مکانیسم های تشخیص و مجازات متقلبان، وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Students exhibiting pure altruist behavior ponied up twice as much money as their "warm glow"-only counterparts, the team reports tomorrow in Science .
[ترجمه گوگل]این تیم فردا در Science گزارش می‌دهد که دانش‌آموزانی که رفتار نوع‌دوستانه خالص از خود نشان می‌دهند، دو برابر همتایان خود که فقط «درخشش گرم» داشتند، پول دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]این تیم فردا در علوم گزارش می دهد که دانش آموزانی که رفتار altruist خالص را به نمایش می گذارند، دو برابر درآمد خود را به اندازه \"درخشش گرم\" خود نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is because where selfishness brings higher rewards than altruism, selfish individuals leave more descendants, so altruists inevitably become extinct.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که در جایی که خودخواهی پاداشی بالاتر از نوع دوستی به ارمغان می آورد، افراد خودخواه فرزندان بیشتری از خود به جا می گذارند، بنابراین نوع دوستان به ناچار منقرض می شوند
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که در جایی که خودخواهی پاداش بالاتری نسبت به نوع دوستی به ارمغان می آورد، افراد خودخواه نسل بیشتری را ترک می کنند، بنابراین altruists به طور اجتناب ناپذیری منقرض می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When addressing other Virginia planters, he spoke in the cold, hard voice of practicality, whereas when dealing with Revolutionary comrades, he blossomed into an altruist.
[ترجمه گوگل]هنگام صحبت با دیگر کشاورزان ویرجینیا، او با صدای سرد و سخت عملی صحبت می کرد، در حالی که وقتی با رفقای انقلابی سروکار داشت، تبدیل به یک نوع دوست شد
[ترجمه ترگمان]هنگام پرداختن به دیگر مالکان ویرجینیا، او با صدای سرد و سخت عملی خود صحبت می کرد در حالی که وقتی با رفقای انقلابی سر و کار داشت به یک altruist تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Laugh all you want, but their objectives are actually quite altruist: bringing sanitation and clean water to the billion people around the world who still need it.
[ترجمه گوگل]هر چه می خواهید بخندید، اما اهداف آنها در واقع کاملاً نوع دوستانه است: آوردن بهداشت و آب تمیز برای میلیاردها نفر در سراسر جهان که هنوز به آن نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]هرچه می خواهید بخندید، اما اهداف آن ها واقعا ساده است: آوردن آب و آب تمیز به میلیارد نفر در سراسر دنیا که هنوز به آن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوع دوست (اسم)
altruist

انگلیسی به انگلیسی

• one unselfishly devoted to others, philanthropist

پیشنهاد کاربران

نوع دوست
بشر دوست ، خیرخواه بشر ، کسیکه خودشو بدون خودخواهی وقف دیگران میکنه

بپرس